هنر گـذرنامه نمیخـواهد به بهانه کنسرت گروه »نیـاز« در مونترال HafteH پریسا رجبیان سال نهم - شماره 414 پنج شنبه 20 آبان 1395 - 10 نوامبر 2016 بها: 2.50 دالر / در مونترال رایگان

دانـش چرا از تاریکـی م یترسیم؟ / مریم ایـرانی

مونتـرال بحث »عشق« و »آلزایمر« در جلسه ماهانه همدالن/ مهدیه مصطفـایی

کانـادا دیدار نخس توزیر کانادا با هما هودفر/ گروه خبـر هفته

چهـر هها معرفی دکتر ِمحمد دبیرسیاقی )در قالب اتوبیوگرافی( / گروه ادبیـات هفته

www.HafteH.ca 1 / 1 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH 414 2 / 2 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه 3 / 3 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH 4 / 4 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه 5 / 5 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH 8 22

چهر هها گروه ادبیات هفته کانـادا هفتـه

سال نهم - شماره 414 بلندنامان ماندگار دیدار نخس توزیر کانادا با هما هودفر به گزارش هفته به نقل از پایگاه خبری اوتاوا سیتیزن، جاستین ترودو، پنجشنبه 20 آبان 1395– 10 نوامبر 2016 معرفی دکتر ِمحمد دبیرسیاقی نخستوزیر کانادا روز سهشنبه گذشته با هما هودفر، شهروند ایرانیکانادایی بها: 2.50 دالر / در مونترال رایگان که در مهرماه سال جاری از زندان آزاد شد دیدار کرد. 1396 Ste Catherine St. West Suite # 425 11 46 50 QC, H3G 1P9 (514)787-8848 • www.hafteh.ca • [email protected][email protected] [email protected] • گذری بر آریانا بهناز دي يني مت دانش مریم ایرانی مهاجرت معصومه علیمحمدی • ISSN 1918-4379 HafteH رونمایی سومین کتاب شعر نجیب بارور چرا از تاریکی م ی ترسیم؟ شانس دیگری برای دانشجویان خارجی در صورت تمایل برای حمایت از نجیب بارور، شاعر جوان افغان که ۲۷ سال عمر دارد در مجله نیویورک برخی توضیحات علمی برای نیکتوفوبیا متقاضی پی.آر تالش های ما کمکهای مالی خود را منطقه .... )nyctophobia( یا ترس غیرمنطقی از شب و تاریکی ارائه داده... به حساب زیر واریز کنید Chacavac Cultural Centre TD Trust Transit #: 0515 شماره 414 Account #: 5209119 40 ادبیات: معرفی کتاب: »چشم، ابرو، مژگان در ادب پارسی«/ گروه تعطیالت هفته در سال 2016 6 سخن هفته ادبیات هفته 12 داستان: یک چیزی از تولستوی/ اثر تنسی ویلیامز 41 ادبیات مقاله: تأمالت ادبی )نق لق ولهایی کوتاه اما بلند(/ فرشید میالدی: 7 ژانویه 14 مونترال: بحث »عشق« و »آلزایمر« در جلسه ماهانه همدالن/مهدیه سادات شریفی 24 مارس مصطفایی 42 ادبیات ترجمه: داستان دنبال هدار؛ ماجراهای من و میکائیل/ بهروز 7 جوالی 16 تقویم: تقویم رخدادهای جامعه افغان و ایرانی مونترال مای لزاده 13 اکتبر 20 هنر در شهر: زمستان لئون / فیلم/ پریسا کوکالن 43 ادبیات شعر: معرفی قالب ترجیع بند / گروه ادبیات هفته ساعت کار دفتر هفته: 34 آیدین شافاق: هر یئرده گوجلو دالغاالر یارادان، »دالغا قوروپو« / لیلی 44 ادبیات: بناشدن دانشگاه تهران به روایت شادروان عل یاصغر حکمت/ سهشنبه، چهارشنبه و خاقانی گروه ادبیات هفته 38 اندیشه: پیروزی ب یاصالتی؛ هایدگر، فیلسوفی در جستجوی تفکر )13( 59 آشپزی و سرگرمی/ هفته پنجشنبه از 10 صبح تا / رضا داودی 62 قصه ی هفته/ زینب مسلمزاده، هاله هفتلنگ 3 بعد ازظهر 64 فال هفته / سارا نژادی و خاطره تحویلداری یکتا

6 / 6 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه ه بجای سخن هفته تن آدمی شریف است به جان آدمیت

تن آدمی شریف است به جان آدمیت نه همین لباس زیباست نشان آدمیت اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی چه میان نقش دیوار و میان آدمیت خور و خواب و خشم و شهوت شغبست و جهل و ظلمت حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت به حقیقت آدمی باش وگرنه مرغ باشد که همین سخن بگوید به زبان آدمیت مگر آدمی نبودی که اسیر دیو ماندی که فرشته ره ندارد به مقام آدمیت اگر این درندهخویی ز طبیعتت بمیرد همه عمر زنده باشی به روان آدمیت رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت طیران مرغ دیدی تو ز پایبند شهوت به در آی تا ببینی طیران آدمیت نه بیان فضل کردم که نصیحت تو گفتم هم از آدمی شنیدیم بیان آدمیت

28 پرونده هفتـه پریسا رجبیان هنرگـذرنامهنمیخـواهد به بهانه کنسرت گروه »نیـاز« در مونترال HafteH پریسا رجبیان سال نهم - شماره 414 پنج شنبه 20 آبان 1395 - 10 نوامبر 2016 گفتوگوی اختصاصی هفتـه با اعظم علی بها: 2.50 دالر / در مونترال رایگان دانـش چرا از تاریکـی میترسیم؟ / مریم ایـرانی

مونتـرال بحث »عشق« و »آلزایمر« در جلسه ماهانه همدالن/ مهدیه مصطفـایی

کانـادا دیدار نخستوزیر کانادا با هما هنر گذرنامه نمیخواهد هودفر/ گروه خبـر هفته چهـرهها معرفی دکتر ِمحمد دبیرسیاقی )در قالب اتوبیوگرافی( / گروه ادبیـات هفته به بهانه کنسرت گروه »نیـاز« در مونترال

به باور رامین ترکیان، یک هنرمند سعی میکند تا همیشه چند قدم جلوتر باشد و ببیند به کدام سمت میرود. او از مولت یمدیا ب هعنوان سبکی که در حال حرکت است یاد م یکند.

www.HafteH.ca 1 / 1 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH 414

سردبیر: خسرو شمیرانی ادبیات: گروه ادبیات هفته صورت آواز مرغ است آن کالم مدیریت اداری: علی تهرانی هنر: پریسا کوکالن غافل است از حال مرغان مرد خام جلد، گرافیک و صفحهآرایی: علی تهرانی دانش: مریم ایرانی دبیر بخش آذربایجان: لیلی خاقانی موسیقی: ارسام انوری و سعید سالیانی با سپاس ویژه از همکاران این شماره: آیدا تاتاری، مژگان رجبی، فرشید ساداتشریفی، شراره شاکری، سجـاد افغانستان: نرگس هاشمی، حبیب عثمان و بهناز دیمینیت اندیشه: رضا داودی صاحبانزند، زینب مسلمزاده، و هاله هفتلَنگ عکاس: حامد تابعین فال هفته: سارا نژادی و خاطره تحویلداری اخبار کبک و کانادا: شهروز پزشکی اخبار جامعه افغان و ایرانی مونترال: مهدیه مصطفایی • هفته از همهی عالقهمندان دعوت به همکاری میکند. • نوشتههای فرستاده شده پس فرستاده نمیشوند. • برداشت مطلب با ذکر ماخذ آزاد است. • استفاده از طرحها و آگهیهای هفتــــــــــه نیاز به کسب اجازه دارد. • لطفا مطالب خود را زیر هزار واژه )برمبنای واژهشمار وورد( نگاه دارید. • دربارهی مضمون آگهیهای منتشر شده هیچ گونه مسئولیتی متوجه هفته نیست. • هفته در ویرایش و کوتاه کردن مطلبهای رسیده آزاد است.

7 / 7 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH اخبار کانادا و کبک گروه خبر هفته دیـدار نخستوزیر کانـادا با هما هودفـر

نخس توزیر کانادا با هما هودفر که ب هتازگی از زندان آزاد شده دیدار و گف توگو کرد. به گزارش هفته به نقل از پایگاه خبری اوتاوا سیت یزن، جاستین ترودو، نخس توزیر کانادا روز س هشنبه گذشته با هما هودفر، شهروند ایران یکانادایی که در مهرماه سال جاری از زندان آزاد شد دیدار کرد. این شهروند ایران یکانادایی و استاد بازنشسته دانشگ اههای کانادا که بر اساس برخی اتهامات در ایران بازداشت بود چند هفته پیش به دالیل انس اندوستانه از جمله بیماری، آزاد شد و از طریق کشور عمان به کانادا بازگشت. دولت کانادا پس از آزادی هما هودفر، ضمن تشکر از مقامات ایرانی که در این پرونده همکاری کردند از این مساله به عنوان یکی از موانع بهبود روابط بین اتاوا و تهران یاد کرد. نخس توزیر پیشین کانادا در سال 2012 به این بهانه که دیپلما تهای این کشور در ایران در خطر قرار دارند، روابط خود با تهران را قطع کرد. دولت کانادا ه مچنین با اشاره به ای نکه نبود نمایندگان دیپلماتیک کانادایی در ایران موجب شد تا اوتاوا با افراد دیگری که در کمک به آزادی هما هودفر سودمند بودند، به ویژه عمان، ایتالیا و سوییس همکاری نزدیک داشته باشد، از حمایت این کشورها در جریان آزادی شهروند خود قدردانی کرد.

تظاهرات حامیان محیط زیست در کانـادا

صدها نفر از شهروندان کانادایی در اعتراض به ط رحهای تولید گاز کربن در شهرهای مختلف این کشور تظاهرات کردند. به گزارش هفته به نقل از خبرگزاری اسپوتنیک، مقامات کانادا درحال حاضر بر اساس برنا مهریز یها و طر حهای داخلی برای کاهش تولید گاز کربنیک استفاده میکند. اجرای این ط رحها در است انهایی که فاقد توانمندی و امکانات الزم برای تامین اهداف مورد نظر هستند، میتواند هز ینهبر باشد. براساس گزارش شبکه تلویزیونی س یب یسی کانادا، صدها نفر از مردم این کشور با برگزاری 12 راهپیمایی در شهرهای مختلف استان آلبرتا با اجرای طرح پیشنهادی حزب دموکراتیک نوین مخالفت کردند. تظاهرکنندگان برگزاری هم هپرسی برای معرفی و وضع مالیات را خواستار شدند. با توجه به موضوع پرداخت مالیات کربن، از ابتدای ژانویه سال آینده میالدی نیز قرار است بهای سوخت در استان آلبرتای کانادا افزایش یابد که در این صورت بهای گاز مصرفی در هر لیتر 3 دالر و 5 سنت بیشتر خواهد شد. بدیهی است افزایش بهای گاز مصرفی در کانادا م یتواند سبب افزایش تقریبا همه کاالها براساس اظهارات مسئوالن محلی کانادا، روند افزایش بهای گاز در سال 2018 نیز ادامه در این کشور شود. خواهد یافت.

8 / 8 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه حیرت محققان از صداهای مرموز در قطب شمال

ارتش کانادا از آغاز تحقیقاتی ب یسابقه در قطب شمال خبر داده تا منشأ سر و صداهای تابستان برای ماهیگیران به شمار م یآید اما حاال وحشت ناشی از این صداهای مرموزی را پیدا کند که از اعماق آبهای این منطقه از جهان به گوش م یرسد. غیرمتعارف موجی از نگرانی را برای آنها ایجاد کرده است.

از صحبتهای بومیان، شکارچیان و صیادان محلی و همچنین محققان مستقر در محل اکنون ارتش کانادا با استفاده از پیشرفت هترین تجهیزات ردیابی امواج صوتی وارد عمل اخبار کانادا و کبک این گونه برداشت م یشود که این صداهای عجیب همانند زنگ یا ویز ویز غیرعادی شده تا شاید بتواند گره کور این معما را باز کند. با این حال جس توجوهایی که تاکنون هستند. صورت گرفته نتیج های در برنداشته است. منطق های که این صداها از آن به گوش م یرسد یکی از مناطق اصلی صید در فصل

گروگانهای ایتالیایی و کانـادایی در لیبی آزاد شدند

اتباع ایتالیا و کانادا که در لیبی توسط شب هنظامیان گروگان گرفته شده بودن د، آزاد شدند. به گزارش هفته به نقل از خبرگزاری فرانس ه، دولت ایتالیا شنبه گذشته اعالم کرد که دو ایتالیایی و یک کانادایی که ماه سپتامبر در جنوب لیبی گروگان گرفته شده بودند، آزاد شده و به ایتالیا منتقل شدند. »دانیلو کالونگو« و »برونو کاکاچه« دو شهروند ایتالیا و هم چنین »فرانک پوکسیا« شهروند کانادا در طول شب »به دلیل همکار یهای موثر با مقا مهای محلی لیبیایی« آزاد شدند. این سه در ماه سپتامبر در شهر »غات« در نزدیکی مرز الجزایر؛ جایی که برای یک شرکت ایتالیایی کار م یکردند و خدمات تعمیراتی فرودگاهی انجام م یدادن د، ربوده که آ نها در درگیر یهای میان شبهنظامیان و نیروهای نظامی محلی کشته شده باشند. شدند. یک گروه مسل ح، خودروی آنها را مسدود کرده بود. دو نفر دیگر از آنها نیز در ماه مارس سال جاری در حمله یک گروه شب هنظامی در در س الهای اخیر کارکنان چندین شرکت ایتالیایی در لیبی گروگان گرفته ش دهاند. نزدیکی پایتخت جان خود را از دست دادند در ماه جوالی سال ۲۰۱۵، چهار ایتالیایی که برای یک شرکت ساخت و ساز کار اغتشاش از سال ۲۰۱۱ تاکنون لیبی را در بر گرفته است. این بح رانها در پی حمله میکردند در یک منطقه نفتی تحت کنترل یک شرکت ایتالیایی در غرب طرابلس، به نیروهای تحت حمایت ناتو به این کشور در این سال رخ داد. گروگان گرفته شدند. دو نفر از گروگ انها در طول شش ماه بعد از دستگی ریشان کشته شدند. احتمال م یرود

کسری بیسابقه رقم تجاری در کانـادا

سازمان آمار کانادا، از افزایش ب یسابقه رقم کسری تجاری در این کشور خبر داد. نفت فالت قاره آتالنتیک شمالی از کره جنوبی دلیل اصلی افزایش کسری تجاری این به گزارش هفته به نقل از خبرگزاری آریا، سازمان آمار کانادا روز جمعه گذشته با انتشار کشور در ماه سپتامبر در نظر گرفته میشود. آماری اعالم کرد، کسری تجاری این کشور در ماه سپتامبر به صورت ب یسابق های افزایش در همین حال، مازاد تجاری کانادا با آمریکا به عنوان بزرگترین شریک تجاری این کشور یافت و به چهار میلیارد و یکصد میلیون دالر کانادا رسید. به رقم دو میلیارد و 007 میلیون دالر کانادا رسید. این رقم در ماه اوت دو میلیارد و سازمان آمار کانادا تاکید کرد، واردات با 4 و هفت دهم درصد افزایش به رقم ب یسابقه 006 میلیون دالر بود. واردات هواپیما در ماه سپتامبر با پنجاه درصد کاهش به 142 47 میلیارد و 006 میلیون دالر کانادا رسید و این در حالی است که صادرات در رقم 43 میلیون دالر رسید که پایی نترین سطح آن از اوت 2014 به شمار م یرود. میلیارد و 500 میلیون دالر ثابت باقی ماند. خرید خودرو و کامی ونهای سبک نیز با 5 و پنج دهم درصد کاهش به 4 میلیارد و بر اساس اعالم این سازمان، اقدام کانادا در وارد کردن یکی از تجهیزات اصلی برای طرح یکصد میلیون دالر رسید. 

9 / 9 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH »زاپاس« در کانـادا جایزه گرفت

فیلم سینمایی »زاپاس« که ب هتازگی درشبکه نمایش خانگی توزیع شده، در جشنواره فیلم چندفرهنگی کانادا برنده جایزه شد. به گزارش هفته به نقل از خبرگزاری شبستان به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم اخبار کانادا و کبک سینمایی کمدی »زاپاس« به نویسندگی و کارگردانی برزو نیکنژاد و تهیهکنندگی سیدامیر پروین حسینی در جشنواره فیلم چند فرهنگی کانادا )Canadian divercity film festival( برنده جایزه بهترین فیلم داستانی شد. »زاپاس« که ب هتازگی درشبکه نمایش خانگی توزیع شده، تابستان امسال پس از فروش غیرمنتظره پنج میلیاردی از گیشه خداحافظی کرد. امیر جعفری، ریما رامینزفر، جواد عزتی، احمد مهرانفر، الناز حبیبی، صفر روحی، همراه با هنرمندان خردسال ماهان نصیری و شبنم مقدمی بازیگران فیلم ب ودهاند.

زنی که از آبشار نیاگارا پرید و زنده ماند

»آنی ادسون تیلور« اولین کسی است که در سال ۱۹۰۱ از آبشار نیاگارا پایین پرید و زنده ماند وی برای محافظت از جانش ابتدا داخل یک بشکه بزرگ شد و سپس این بشکه به پایین پرتاب گشت. آنی ادسون تیلور بعد از مرگ شوهرش در جن گهای داخلی امریکا با بحران اقتصادی شدیدی مواجه شد و در سن ۶۲ سالگی تصمیم گرفت با انجام یک کار خار قالعاده به شهرت رسیده و از شهرت برای رسیدن به ثروت استفاده کند. او درست در روز تولد ۶۳ سالگ یاش تصمیم خود را برای پریدن از نیاگارا عملی کرد. بنابرگزارشات هزاران نفر در پایین آبشار نیاگارا شاهد این صحنه بودند و هیچ کس فکر نم یکرد این زن زنده بماند. مدیر برنامه او برای پرش با هشدار پلیس روبرو شد که در صورت مرگ این زن از سوی پلیس کانادا و امریکا تحت تعقیب قرار خواهد گرفت چرا که این کار بیشتر به یک خودکشی شباهت داشت. صدمه دیگری ندید. برای محافظت او یک بشکه ساخته شد که دارای طول ۱.۴ متر و عرض ۱ متر بود و وی در مصاحب هاش با نشریات اعالم کرد دیگر هیچ وقت حاضر به تکرار این کار نیست او داخل این بشکه از ارتفاع حدود ۱۷۴ فوت پایین انداخته شد. و ترجیح م یدهد بمیرد اما این کار را نکند و تاکید کرد اجازه نم یدهد کس دیگری این او موفق شد این کار را انجام دهد و تنها برای لحظاتی در شوک به سر برد اما هیچ کار را انجام دهد و شاهد لحظات مرگبار باشد.

نظارت سختگیرانه پلیس بر فعالیت خبرنگاران در کبک کانـادا

شماری از خبرنگاران کانادایی در کبک هدف برنام ههای سخ تگیرانه پلیس برخی ازکانادا قرارروزنا مهنگارانی که هدف قرار گر فتهاند، میگویند که پلیس در حال تحقیقات گرفت هاند و این روند روزانه در حال افزایش است. حاال کار تا جایی پیش رفته که پلیس درباره منبعی است که تحقیقات کیفری علیه یکی از رهبران حزب کارگر کانادا را در نظارت میکند که خبرنگاران با چه کسانی مصاحبه میکنند. سال 2013 فاش کرد. به گزارش هفته به نقل از اتاق خبر، این تحوالت چند روز پس از آن رخ م یدهد که در مجموع شش خبرنگار هدف برنا مههای سختگیرانه پلیس قرار گر فتهاند که سه تن فاش شد پلیس مونترال حکم برسی گوشی آیفون پاتریک الگس، ست وننویس روزنامه از رادیو کانادا و دو تن دیگر برای روزنام ههای الپرس و لو ژورنال دی مونترال هستند. الپرس را دریافت کرد. اعالم نشده که خبرنگار سوم متعلق به کدام رسانه است.

10 / 10 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه این صفحه توسط موسسه مهاجرتی اخ ب ار م ه اج رت آی.سی.پی ICP Immigration شانس دیگری برای دانشجویان خارجی حمایت شده است. معصومه علیمحمدی www.icpimmigration.com متقاضی پی.آر

گروهی از دانشجویان خارجی که درخواست اجازه کار در ماه دسامبر 2015 بدنبال اعتراض این دانشجویان، پس از تحصیل آنان با پاسخ رد از طرف اداره مهاجرت قاضی دستور بررسی قانون مجدد درخواست اجازه کار و شهروندی کانادا مواجه گشته بود، هم اکنون میتوانند پس از تحصیل یکی از این دانشجویان را که با رد تقاضا نسبت به ارسال درخواست مجدد اقدام نمایند. وزیر مواجه شده بود را بررسی نمود و در نهایت مقرر نمود اداره مهاجرت و شهروندی دستورالمعل جدیدی را که کلیه واحدهای درسی که به صورت آنالین در داخل نسبت به صدور اجازه کار به مدت حداکثر سه سال، و یا خارج از کانادا کسب شده اند و منجر به اخذ مدرک برای دانشجویان فارغالتحصیلی که از یکی از برنامههای موقت عالوه بر هزینه بررسی درخواست اجازه کار این تحصیلی شده است، میبایست به طور کامل در نظر آموزشی و مؤسسات مورد تایید، دوره تحصیلی خود را دانشجویان خارجی حذف میگردد. معموالً مجموع هر گرفته شوند و دانشجوی خارجی مستحق دریافت مجوز به پایان رسانیدهاند، برای افسران مهاجرت صادر نمود. دو مبلغ 455 دالر کانادا است. قابل ذکر است احیای کار پس از اتمام دوره تحصیل میباشد. این مجوز کار به این دانشجویان فارغالتحصیل اجازه موقعیت اقامت موقت بر اساس قوانین اداره مهاجرت میدهد حداکثر به مدت سه سال برای هر یک از تنها 90 روز پس از تاریخ انقضاء اقامت موقت است و گروه بزرگی از این دانشجویان فارغالتحصیل با ارائه کارفرمایان کانادایی بدون محدودیت شغلی، مشغول به این در حالی است که براساس دستورالعمل ِجدید وزیر اعتراض خود به دادگاه علیه کالج نیاگارا در تابستان کار شوند و به تجربه کاری در کانادا دست یابند. اداره مهاجرت و شهروندی کانادا این محدودیت زمانی 2015 بر این باور بودند که کالج مذکور به این برای این گروه از دانشجویان خارجی حذف میگردد. دانشجویان این اطمینان را داده بود که کلیه واحدهای سیاست جدید برای دانشجویان خارجی که درخواست بنابراین کلیه دانشجویان خارجی که دارای شرایط فوق درسی انتقال یافته و یا آنالین مورد تایید اداره مهاجرت شان به دلیل یکی از موارد ذیل با پاسخ رد مواجه شده بوده و هماکنون در کانادا بدون ویزا حضور دارند و ویزای برای کسب مجوز کار پس از تحصیل خواهند بود. این است، اجازه میدهد تا تحت شرایط خاصی دوباره نسبت موقت دانشجویی آنان منقضی شده است، واجد شرایط ادعای خسارت گروه بزرگی از دانشجویان فارغالتحصیل به ارسال درخواست اخذ مجوز کار اقدام و موقعیت درخواست مجدد هستند، مشروط بر این که تا قبل از باعث شد تا مسئولین با دیدی واقع گرایانه به این اقامت موقت منقضی شده خود را دوباره احیا نمایند. 17 مارچ 2017 درخواست خود را ارسال نمایند. درخواستهای متعدد بنگرند و راه حلی مناسب برای 1. درخواست اجازه کار موقت پس از تحصیل بین تاریخ حل این مشکل یابند. بدین دلیل وزیر مهاجرت کانادا اول سپتامبر 2014 تا 15 مارچ 2016 مورد قبول واقع تصمیمگیری وزیر اداره مهاجرت و شهروندی کانادا نسبت به صدور دستورالعمل جدید به منظور حفظ نشده باشد. به دنبال اعتراضات گروهی از دانشجویان خارجی از حقوق این دانشجویان خارجی اقدام و عالوه بر این 2. دلیل رد تقاضا گذراندن تعداد کثیری از واحدهای کالج نیاگارا در استان انتاریو که با رد تقاضای اجازه تسهیالتی را نیز برای ارائه درخواست مجدد بدون درسی به صورت آنالین بوده باشد. کار پس از تحصیل مواجه شده بودند صورت گرفت. هزینه، حتی در صورت منقضی شدن ویزای دانشجویی 3. کل برنامههای تحصیلی و یا انتقال واحدهای درسی افسران مهاجرت هنگام بررسی درخواست مجوز این این متقاضیان مهیا نموده است. به علت آموزش از راه دور مورد تایید نبوده است. دانشجویان فارغالتحصیل بر این باور بوده اند که قسمت اعظم واحدهای درسی این دانشجویان به صورت آنالین افراد خارجی واجد شرایط میتوانند از داخل و یا خارج از در داخل و یا خارج از کانادا کسب شده و بنابراین لطفا ًسؤاالت خود را به آدرس ایمیل [email protected] کانادا نسبت به ارسال درخواست اقدام نمایند. بر اساس کلیه درخواستهای این متقاضیان را بدون ارائه هرگونه ارسال کنید. ما در شمارههای آینده مجله هفته به این دستورالعمل جدید هزینه درخواست احیای اقامت توضیح دیگری رد نمودند. سؤاالت شما پاسخ خواهیم داد..

11 / 11 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH داست ان کوتاه یک چیزی ازتولستـوی اثرتنسی ویلیامز ترجمه: مهدی بابائی

برای من که دیگر داشتم از پا در می آمدم و احساس داشته باشم. شاید چیزی در وجودم به او می گفت ذره ای معاشرت با آنها کامال غیر ممکن است. این ناتوانی می کردم،آنجا مانند آشیانه ای آرام و بی صدا که من خالصانه و وفادارانه برایش کار خواهم کرد و داستان درباره اوست- دو ماه بعد از استخدامم در بود. جایی که کسی می توانست از دست دنیایی که در عوض، تنها آرامش و امنیتی که آن کتاب فروشی کتاب فروشی، پدرش مرد. همیشه با او سر ناسازگاری داشت، در آنجا پنهان کوچک به من میداد برایم کافی بود. شود. به هرحال برادزکی هم میخواست پسرش به برادزکی جوان، بی نهایت عاشق دختری غیر یهودی کالج برود. حاال متوجه شدید که چرا من به عنوان به هر حال آن شغل را بدست آوردم واین در واقع بود. به همین دلیل آقای برادزکی می خواست او را دستیار در آن کتاب فروشی مشغول به کار شدم. همان چیزی بود که دنبالش بودم. زندگیم کسل به کالج بفرستد. او هم مثل بیشتر یهودی های هم ِصبح روزی که این شغل را پیدا کردم، گیج و منگ، کننده بود اما کسل کننده بودنش با این مزیت نسل خودش مخالف سرسخت ازدواج پسرش با یک ساعت ها در خیابان ها راه میرفتم، تا اینکه عبارت جبران شد که شاهد داستان درامی بودم که مطمئنم غیر یهودی بود. انگار اگر آن دوتا را به حال خود "به دستیار نیاز داریم" که خیلی تمیز نوشته شده به اندازه داستان های هزاران جلد کتاب چپانده شده وا می گذاشت به طور حتم ازدواج می کردند. پسر بود، از پشت ویترین مغازه ای نظرم را جلب کرد. روی آن قفسههای خاک گرفته پربار بود. تمام اوقاتش را با او می گذراند. هرگز با ِکس دیگری وارد شدم و صاحب کتاب فروشی را که مردیهودی نبود. با هم بزرگ شده بودند، تمام کودکی شان را بسیار الغری بود دیدم که عقب مغازه پشت میز در آن زمان ِپسر برادزکی هجده سال داشت. ازآن روی پله های اضطراری پشت ساختمان سپری کرده بزرگی، با انبوهی از کتاب روی آن نشسته بود. با جمله جوانهای روس یهودی متفکر و معنوی بود بودند، و می شد گفت که بزرگ ِشدن همدیگر را زیرکی وراندازم کرد. حتی تصورش را نمی توانم که قامتی باریک، پوستی تیره، ظریف و زیبا داشت. دیده بودند. بکنم که چه چیز او را واداشت که استخدامم کند. هیچ وقت نشد که بشناسمش. اصال کسی نمی با آن چهره خسته و بی روح و بدنی که از بیخوابی توانست او را بشناسد چرا که مثل ِحیوان وحشی با این حال اصال شبیه هم نبودند. به هر حال تفاوت ِکش آمده بود خیلی ظاهر جذابی نمی توانستم کوچکی بی صدا وآرام بود- ازآن دسته آدمهایی که نژادی شان واضح بود- تفاوت میان نژاد فرانسوی و

ادامه در صفحه  52 12 / 12 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه 13 / 13 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH خبرهای مونترال

مهدیه مصطفایی بحث »عشق« و »آلزایمر« در جلسه ماهانه همدالن

فرهنگسرای سینا در هفتاد و ششمین جلسه ماهانه همدالن خود که روز سهشنبه اول »عشق« پرداخت. وی که زمینه تحقیقاتی اصلیش در گذشته بیشفعالی کودکان بوده نوامبر ساعت 6 و نیم برگزار شد، به دو موضوع »عشق« و »آلزایمز« پرداخت. جلسه است و اکنون در زمینه درمان افسردگی در بزرگسالی به تحقیق و آموزش بالینی این ماه همدالن با استقبال خوبی از سوی شرکتکنندگان تشکیل شد. میپردازد، مباحث متنوعی را بیان کرد و با حوصله به پرسشهای حضار پاسخ گفت. خانم طاهره متبسم به عنوان مجری، جلسه همدالن را هدایت میکرد و در ابتدای دکتر ریکانی ابتدا از شرکتکنندگان در جلسه خواست تا تعبیر و تعریف خود از عشق جلسه با اشاره به این که یکی از حساسترین اتفاقات زندگی هر انسانی ورود »عشق« را بگویند. یکی از حضار عشق را چنین معنی کرد: عاشق خاص معشوق را قبل از به زندگیاش است، افزود در این رابطه تحقیقات علمی، فرهنگی، ادبی و هنری زیادی خودش میگذارد؛ اگر حتی برایش سخت باشد. صورت گرفته است. شاید نامههای تازه منتشر شده از فروغ فرخزاد بهانهای باشد برای از جمله یکی از حضار عشق را چنین معنی کرد: این که بگوییم »عشق« موضوع حساسی است. ای كه می پرسی نشان عشق چيست، عشق چيزی جز ظهور مهر نيست در ادامه جلسه آزاده ریکانی، روانپزشک و محقق در زمینه روانشناسی، به موضوع عشق يعنی مهر بیاما، اگر عشق يعنی رفتن با پای سر

14 / 14 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه عشق يعنی دل تپيدن بهر دوست، عشق يعنی جان من قربان اوست. سپس بیماری آلزایمر را از دیدگاه انجمن آلزایمر مونترال معنی کرد و گفت که ما به ریکانی ادامه داد: عشقی که من در این جا به آن میپردازم عشق بین زن و مرد یا دو آن اسطورهزدایی از بیماری آلزایمر میگوییم. در بسیاری از فرهنگها کسی که دچار زن و دو مرد است )در افراد همجنس گرا(. هلن فیشر از متخصصان علم عصبشناسی آلزایمر میشود را مخفی میکنند و از بیان بیماریاش خودداری میکنند. در حالی به پرسش دیرینه بشر که آیا عشق وجود دارد یا نه با استفاده از تکنولوزی پیشرفته که این یک بیماری است و جنون نیست. در تمام سنین وجود دارد و تنها مختص

امروزی پاسخ داد. بله عشق وجود دارد و فعالیتهای قسمتهای مختلف مغز در زمان افراد سالمند نیست. خبرهای مونترال دیدار یا یادآوری معشوق توسط این تکنولوزی تصویری مشاهده شده است. عشق او در ادامه با اشاره به روند طبیعی این بیماری اشاره کرد و گفت: اولین اتفاق افت باعث افزایش هورمونهایی میشود که به فرد انرژی و شوق و اشتیاق میبخشد. او حافظه و مهارتهای فکری و شناختی است که بر تمام جنبههای آن تاثیر میگذارد. افزود: عشق سه مرحله دارد که گاهی این مراحل با هم هم پوشانی دارند. مرحله آلزایمر زمانی رخ میدهد که قطع ارتباطات سلولهای مغزی رخ دهد. در این صورت جذابیت جنسی مرحله عاشقانه و در آخر اتصال و وابستگی. برخی معتقد هستند است که مغز کوچک شده و مشکالت بعدی پیش میآید. فلسفه وجود عشق ایجاد رابطه بین زن و مرد بوده و هست که منجر به تولید نسل ده عالیم هشدار دهنده وجود دارد: 1. از دست رفتن حافظه که بر زندگی روزمره تاثیر و بقای بشر است. البته روابط عاشقانه امروزی در برخی موارد ضرورتا منجر به تولید میگذارد 2. مشکالت در انجام کار روزانه 3. ضعف بیان 4. گم کردن زمان و مکان 5. مثل نمیشود و صرفا جهت برآوردهشدن نیازهای عاطفی انسانها است. ضعف یا کاهش قضاوت 6. مشکالت در تفکر و ذهن 7. جا به جا گذاشتن اجسام 8. وی در پایان گفت: اعتیاد به عشق و عشقهای وسواسگونه هم البته وجود دارند که تغییر در حاالت و رفتار 9. تغییرات در شخصیت و 10. از دست دادن انگیزه. مبحث جداگانهای است. به طور خالصه خصوصیت منحصر به فرد عشق توجه به فرانه کابلی با اشاره به عوامل خطرساز در این بیماری و 5 درصد نقش وراثت خواستهای معشوق و اشتیاق و اتصال به معشوق است که در طول زمان هم ادامه راهکارهایی را برای کاهش این بیماری توصیه کرد که عبارتند از: مغز را به چالش پیدا میکند. بکشید، اجتماعی باشید، روش زندگی سالم را انتخاب کنید، از مغز خود محافظت در ادامه جلسه، موسیقی زنده که توسط نوشین رئیسی )آواز( و حسام اکبری )تار( کنید و فشار عصبی را کاهش دهید. عرضه گشت و بعد از آن فرانه کابلی، که از مسئوالن انجمن آلزایمر مونترال هستند در پایان جلسه همدالن برای متولدان ماه نوامبر جشن تولدی گرفته و پذیرایی شام به سخنرانی پرداخت. او در ابتدا با نمایش فیلم از یک بیمار آلزایمری به عالئمی که انجام شد. افراد دچار آن میشوند اشاره کرد.

نمایشگاه مینا هدایت در گالری مکیک

گالری مکیک در نمایشگاهی؛ کارهای جدید مینا هدایت، نقاش و هنرمند جوان را به نمایش گذاشت. این نمایشگاه روز 4 نوامبر ساعت 6 تا 9 افتتاح شد و تا 29 نوامبر ادامه دارد. در گزارش ارسالی از افتتاحیه این نمایشگاه، آمده است: نزدیک به دو سال از حضور مینا هدایت در کانادا میگذرد و وی نمایشگاه های انفرادی و گروهی، زیادی را برگزار کرده بود که نمایشگاه تولدی دوباره)مهاجرت( از جایگاه ویژهای برخوردار است. تجربیات این هنرمند از مهاجرت، سختیها و امتیازات و همچنین احساسات گوناگونی که در قالب خانواده اجرا شده بار معنایی آثار را دو چندان میکند. مهاجر به کودکی تشبیه شده که همه چیز را خواسته یا ناخواسته باید از نو شروع کند، تجربه کند، محیط، مردم، زبان و فرهنگ و.... گاهی هیجان زده، گاهی سرخورده، گاهی امیدوار و گاهی افسرده. و اینها تجربیاتی است که همهی ما به عنوان یک مهاجر با آن دسته و پنجه نرم میکنیم. مینا هدایت در این سری از کارهایش قاب اثر را به عنوان بخشی از اثر قرار داده. قابها با طرح گلهای رنگارنگ نویدبخش روزهای خوش هستند. استفاده از فیگورهای کوچک در الیههای مختلف فیگور، موتیفها، گیاهان و خانه، یادآوری خاطرات گذشته تضاد رنگی در نقاشیها، از ویژگی آثار این هنرمند است.



15 / 15 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH شاید تضاد و تناقض جز جداییناپذیر آثار مینا هدایت است، شب، روز، تقسیم فضا به تجاوز نمیکنند. دو بخش روشن و تاریک، فضای داخلی خانه همراه با سقفی پر از ستاره )که نمادی مینا هدایت دانش آموختهی دکترای هنرهای تجسمی هستند. ایشان مولف بیش از زمین و آسمان است(، غرق شدن بعضی از فیگورها در آب )که نشان از سختیها از 10 کتاب هنری، برپایی بیش از 65 نمایشگاه انفرادی و گروهی در کشورهای دارد(، همه و همه نمادی از زندگی هستند. ز ندگیایی که گاهی باید بهایی گزاف برای مختلف است. این نمایشگاه تا تاریخ 29 نوامبر2016 در گالری مکیک ادامه خواهد

خبرهای مونترال آن پرداخت کرد و به روزهای زیبا و خوش امیدوار بود. تکنیک آثار مختلف است، و داشت. عالقهمندان م یتوانند با مراجعه به وبسایت: minahedayat.com از آثار شامل اکرلیک، میکس مدیا و یا کالژ است. ابعاد آثار نیز متفاوت و از 80 سانتی متر ایشان بازدید نمایند.

آموزش زبان فرانسه برای کسب مشتری در جلسه IBNG

جلسه روز چهارشنبه دوم نوامبر گروه همبستگی بازرگانان ایرانی مونتریال IBNG و به خصوص شهر مونتریال که دومین شهر فرانسه زبان دنیا بعد پاریس است، تاکید در ساعت 8 صبح با هماهنگی آقای میثاق قربانیان به صرف صبحانه تشکیل شد. کرد. بنابراین از این نظر خیلی اهمیت دارد که ما بتوانیم به فرانسه به تمام نیازهای ابتدا با خوش آمدگویی و دادن خبرهای خوب شرکتکنندگان خود را معرفی کردند. مراجعهکنندگان خود پاسخگو و ارتباط برقرار کنیم و سرویسها و خدماتمان را آموزش هفته توسط آقای پاکنژاد در رابطه با اصول ارتباطات که نشات گرفته از نهاد معرفی کنیم. دل کارنیکی بود انجام شد. موضوع این بود؛ اگر میخواهیم از فردی انتقاد کنیم و از نظر مکاتبات خواندن و درک مطالب نامهها و پاسخدادن و نوشتن خیلی خوب است آن توسط فرد مخاطب شنیده شود باید از سه فعل مخرب ارتباطات اجتناب کنیم. که در سطح مطلوب باشد. او از بچگی اشتیاق به تدریسکردن داشته و به همین دلیل 1. به جای انتقادکردن، موضوع مورد نظر را پیشنهاد دهیم. 2. به جای محکومکردن توانسته در مونتریال که تدریسکنندگان فرانسه زبان زیادی هستند، موفق باشد. او و اتهام، فهمیدن و توجهکردن و 3. به جای شکایتکردن کارهای مثبت آنها را باال تآکید کرد و با تستهایی که ارایه داد، اعضاء سطح تسلط خود به زبان فرانسه را بیاوریم. سخنران هفته خانم شبنم اعالیی معلم زبان فرانسه بود او 16 سال است که بیازمایند تا اگر الزم باشد آن را در سطح مطلوبی که نیازهای ارتباطی آن ها را بر مشغول تدریس به این زبان است تحصیالت خود را در سوربن فرانسه انجام داده و در طرف کند و باعث از دستندادن مشتری های خود نشود، برسانند. در پایان سخنرانی ایران در دانشگاه شهید بهشتی تا سال 95 تدریس کرده است. در مونتریال در کالج توصیه ها گفته و به سؤال ها پاسخ داده شد. در ساعت 9 صبح با دادن ریفرالها توسط الیت تدریس زبان فرانسه می کند. او راجع به اهمیت دانستن زبان فرانسه در کبک اعضا، جلسه گروه پایان یافت.

تقویم رخدادهای جامعه افغان و ایرانی در مونترال از پنجشنبه 20 آبان 1395/ 10 نوامبر 2016 برای درج برنام ههای خود در »تقویم هفت ه«اطالعات مربوطه را به آدرس [email protected] ای میل کنید.

پنجشنبه 10 نوامبر جمعه 11 نوامبر شنبه 12 نوامبر شنبه 12 نوامبر نمایشگاه نقاشی گشایش کتابخانه »نوروز زمین« گشایش کتابخانه »نوروز زمین« کنسرت بنیاد »آپتین « E.K Voland مرکز هنری /حمیرا مرتضوی بنیاد »آپتین«

Sat.Nov.12.2016 18:00 Fri.Nov.11.2016 18:00 Fri.Nov.11.2016 17:00 Thu.Nov.10.2016 475 Boul de Maisonneuve E 1650 maisonneuve street 1650 maisonneuve street 4710 Saint-Ambroise

یکشنبه 13 نوامبر یک شنبه 13 نوامبر یک شنبه 13 نوامبر سهشنبه 15 نوامبر »حیدربابا خاطیره لری« گشایش کتابخانه »نوروز زمین« بررسی شعر حکیم نظامی شب موسیقی ایرانی )معرفی، گفتار و اجرا( گروه فرهنگی ساواالن انجمن ادبی/ دکتر فرشید سادات شریفی فرهنگسرای سینا

18:30 Tue.Nov.15.2016 18:00 Sun.Nov.13.2016 16:00 Sun.Nov.13.2016 18:00 Sun.Nov.13.2016 6528 St-Jaques 1455 maisonneuve W 1650 maisonneuve street 1090 Ave Greene Westmount

جمعه 18 نوامبر سهشنبه 22 نوامبر شنبه 26 نوامبر شنبه 10 دسامبر کنسرت گروه »نیاز« شب موسیقی ایرانی )معرفی، گفتار و اجرا( کنسرت حامد نیک پی کنسرت موسیقی کالسیک Theatre Outremont فرهنگسرای سینا گروه Dance of love شیدا قر ه چهداغی

19:00 Sat.Dec.10.2016 Sat.Nov.26.2016 18:30 Tue.Nov.22.2016 20 :00 Fri.Nov.18.2016 4750 Henri Julien 7141 Sherbrooke W 6528 St-Jaques 1248 Ave Bernard W

16 / 16 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه مونترال در هفتههای آینده؛ از 10 نوامبر 2016

دو برنامه متفاوت در فرهنگسرای سینا، همراه با تغییر ساعت برنامهها خبرهای مونترال www.ilsmontreal.org the Iranian Literary Society of Montreal (Canada) Société littéraire iranienne مدیر هماهنگکننده برنامههای فرهنگسرای سینا دو برنامه و یک ِتغییر ِساعت کلی شنیدن« )ویژه گپوگفت آزاد با دو مشاور شهرداری منطقه (Canada) ان.دی.de Montréalجی در امور را اعالم کرد. آموزشی و شهری بهصورت دوزبانه با ترجمه همزمان(، پذیرای عالقهمندان است )نشانی فرهنگسرا: ۶۵۲۸ سنسی ژاک 195امین غربی(.سالگرد به گزارش خبرنگار ما، از نیمه ماه نوامبر و بهدلیل تغییر ساعت رسمی، برنامههای فاضل این مجموعه، بهجای ۱۸:۳۰ از ساعت ۱۸ آغاز میشود و در روزهای سهشنبه ۱۵و 2۲نوامبر۲۰۱۶، به ترتیب با برنامههای »شب موسیقی ایرانی« )معرفی بررسی و اجرا؛ با ارائه توسط مریم تجده و امیرنوروزخوانی( و »از شهر سخنگفتن و از شهر موضوع: اقلیم ششم حضور: بررسی شعر حکیم نظامی از نگاهی نو در انجمن بازخوانی ادبی نقش فاضلآثار یکشنبه سیزده نوامبر ۲۰۱۶ انجمن ادبی فاضل از ساعت ۱۸تا۲۰ در شماره ۱۴۵۵ های مزونوف غربی، نشست ۱۹۵ خود را برگزار میکند و در آن دکتر فرشید ساداتشریفی حواره درباره »اقلیم ششم حضور: بازخوانی جایگاه آثار نظامی در ذهنیت عاشقانه ایرانی« نظامی در عاشقانه طری ذهن ایرانی سخن خواهد گفت.

سخنران: دكتر فرشيد سادات شريفی

یکشنبه 13 نوامبر 2016  از ساعت 6 تا 8 بعدازظهر دانشگاه کنکوردیا 1455 Maisonneuve W.  Room: H 420  Metro: Guy

17 / 17 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH اخبار گروههای مذهبی

گروهی از شیعیان مونترال، بنا به روال هر ساله، قصد دارند در روز یکشنبه 13 خبرهای مونترال نوامبر به مناسبت اربعین یک راهپیمایی در مرکز شهر داشته باشند. به همین منظور اطالعیه ای را به مجله هفته ارسال کردند که متن آن به شرح زیر است: »راهپیمایی بزرگ اربعین حسینی در مرکز شهر یکشنبه ۱۳نوامبر از ساعت ۱۲:۳۰ به مناسبت اربعین حسینی و به منظور معرفی و بزرگداشت پیام نهضت عاشورا، شیعیان مونترال در مرکز شهر راهپیمایی خواهند کرد. در حاشیه ی این مراسم، جمعی از جوانان با اهدای بروشور، گل رز، و آب به گفت وگو با مردم پرداخته و پاسخ گوی سواالت آن ها خواهند بود. هم چنین قرار است بین تعدادی از بیخانمان های شهر هم غذای گرم توزیع شود. مسیر این راهپیمایی به شرح زیر است:

مکان شروع: Place du Canada Park 2N2 Rue Peel, Montréal, QC H3B 8047 مسیر حرکت: Peel Street North and Blvd. De Maisonneuve West‏

توقف دسته عزاداری در مقابل دانشگاه کونکوردیا )سخنرانی کوتاه انگلیسی-فرانسوی( Square, Montreal, QC‏

پایان مراسم: Square Cabot‏ Rue Sainte-Catherine, Montréal, QC 2330‏

سازم انهای فرهنگی و اجتماعی در مونترال آموزشگاه هنری ر - می ,Boul. Cavendish, #285 3333 بنیاد سخن آزاد کتابخانه نیما مدرسه فردوسی 7085-Cote des neiges Montreal, QC. H4B 2M5 کنسر تهای موسیقی اصیل و سخنرانی Decarie 5206 514-502-4378 514-485-3652 514-678-4030 514-996-1620 مدرسه فارسی زبان فرزانگان اجنمن دفاع از حقوق بشر ایران بنیاد نیکوکاری ایرانیان مونترال – نیکو فرهنگسرای سینا Blvd Cavendish # 250 3333 [email protected] 4579-624-514 سالن سخنرانی، مراسم و مجالس 514-775-6508 514-488-3000 [email protected] www.addhi.net/farsi www.Seena.ca اجنمن دوستداران زرتشت »خانه ما« در وست آیلند موسسه Shield of Athena ساواالن مشاوره رایگان در مشکالت )خشونت( خانوادگی با هدف بازشناساندن جشنهای باستانی با برنا مههای فرهنگی و تفریحی www.shieldofathena.com 1443-731 -514 گروه فرهنگی آذربایجان 514-274-8117 4862 Boul. Saint-Charles, QC 514-768-5969 H9H 3E2 اجنمن زنان ایرانی مونترال همبستگی بازرگانی ایرانیان IBNG اولین یکشنبه ماه : St. Hubert-8043، ٔ کافه ادبی [email protected] خانه بچهها قصه خوانی، نقد و بررسی داستان و گردهمایی صبحانه هر چهارشنبه آموزش زبان و فرهنگ فارسی معرفی آثار ادبی ساعت۷:۵۰ www.ibng.ca www.cafelitt.ca 1510 ch Herron, H9S 1B7 اجنمن فرهنگی ایرانیان وست آیلند [email protected] 514-632-6261 مدرسه فارسی هر شنبه Lake 2900 5520-626 -514 گروه فیس بوکی »خانه برای ایرانیان مونترال« خانه کتــاب ایران ـ مکیـک کافه لیت Home for Iranians of Montreal گالری ـ کتاب فروشی ـ کتابخانه www.Cafelitt.com اجنمن ادبی ایرانیان مونترال [email protected] 4438 De la Roche گروه فیسبوکی »همه چیز در مورد مونترال« سخنران یهای ادبی، اجتماعی و تاریخی www.ilsmontreal.org 5777-373-514 برای اطالع رسانی و همیاری ایرانیان کانون فرهنگی نور Infos pratiques sur Montréal www.noorcenter.com اجنمن زرتشتیان کبک www.zaq.org دوستداران موسیقی کالسیک 438-238-6518 )Dialogue( بنیاد آموزشی و فرهنگی آپتین 5180 Queen Mary #400 514-484-8748 اجنمن مهندسان و معماران ایرانی کبک مـدرسـه ایـرانی دهخــدا Montreal (QC) H3W 3E7 [email protected] 514-946-5739 مدرسه فارسی ـهر شنبه 4383866111 4976 rue Notre Dame (ouest) [email protected] 514-258-8186 / 438-935-1380

18 / 18 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه 19 / 19 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH هنــر نگاهی به رخدادهای هنری و فرهنگی در مونترال د ر شهر هنر پریسا کوکالن

زمستان لئون / فیلم یک بهشت برای همه / فیلم نا پختهها / تئاتر Crudités Un paradis pour tous L'hiver de Léon

یکشنبه 20 نوامبر 2016، ساعت چهارشنبه 23 نوامبر 2016، ساعت شنبه 26 نوامبر 2016، ساعت 19:30 لطیف / رقص 19 13:30 Tendre فیلم »زمستان لئون« داستان زندگی فیلم »یک بهشت برای همه« به داستان تئاتر »نا پختهها« با ظرافت و حساسیت و شنبه 19 نوامبر 2016، ساعت 13 »لئون« خرس کوچکی را حکایت زندگی یک کارشناس حسابداری به نام گاه غیر مستقیم و در پرده از چیزهایی میکند که در مزر عهای با کندوهای عسل »ژانگی سیمار« م یپردازد که به شکل سخن م یراند که قالباً در موردشان با برنامهی رقص »لطیف« برای کودکان چهار سال روزگار م یگذراند اما برای ماجراجویی از ناعادالن های از کار اخراج شده است. او صراحت صحبت نم یکنیم. بعضی و قتها به باال در نظر گرفته شده است. به گزارش مرکز خانه فرار م یکند. او به همراه دوست که از این اتفاق عصبان یست تصمیم بعضی چیزها خیلی شخصی و خصوصی فرهنگی پالتو مونرویال این اجرا تجربهای ناب فیلش و جوجه تیغی بداخالق اتفاقات م یگیرد که برای انتقام، یک سری یا خیلی عمیق و آزار دهنده هستند. و شاد، برای کودکان، از نقطهایست که رقص، ویدئوی آموزشی تهیه کند و در آنها به غیرمنتظرهای را تجربه میکند و موفق به نقل ازaccès culture این برنامه با تئاتر و کمدی دلقکها به هم میرسند. »بریس مردم آموزش بدهد که چگونه م یتوانند م یشود تا به یاری دوستانش پرنسس آواز بیکالم زیبایی ملمو ستر میشود نوئزر« و »کاتیا پترویک« به شکل هنرمندانهای ب یدرد سر از زیر پرداخت مالیات شانه »ملی« زیبا را از دست غول کوهستان و نمایش همچون زندگی واقعی جریان این دنیای فانتزی را در قالب دو شخصیت، با خالی کنند. ویدئوهایی که »ژانگی« رها سازد و راه بازگشت به خانه را در پیدا میکند گویی که مخاطبش را جزئی لطافت و حساسیتی که برازندهی کار و مخاطبان م یسازد از تمام راههای فرار از مالیات سرمای زمستان و برف پیدا کند. از خود م یسازد، او را به تفکر وام یدارد، کوچکشان است، اجرا میکنند. »استل کالرتن« پس از پایان این فیلم، »نوئل نوئل« پ ردهبرداری م یکنند. این ویدئوها قدرت احساساتش را قلقلک م یدهد و او را نیز هنرمندیست که وظیفهی طراحی و خلق نمایش داده خواهد شد، که داستان پول و شیطان پنهان در آن را به نمایش میخنداند. این اثر را به عهده دارد. »زوئه« کوچولو را روایت م یکند که م یگذارند. این تئاتر به همت »کاترین الوآ« نوشته بلیتهای ورودی رایگان را فقط میتوانید در سعی دارد تا جشن نوئل )کریسمس( را این فیلم در د ستهی سینمای کمدی و خلق شده است. این هنرمند در کنار مرکز فرهنگی پالتو مونرویال تهیه بفرمایید. نجات دهد. این فیل مها برای کودکان 5 قرار م یگیرد، ساخت هی »روبر مورن«، محصول کشور کانادا، ایالت کبک و اجرای این رقص در تاریخ یکشنبه 19 فوریه تا9 سال مناسب هستند. تلفن اطالعات: »ورونیک گوتیه« و »الکساندرا گتزی« به در سال 2016 است. تلفن اطالعات: تکرار خواهد شد. تلفن اطالعات: 5148722266 5148722044 ایفای نقش نیز م یپردازد. تلفن اطالعات: 5148728749 5148727882

Maison de la culture Fronte- Maison de la culture Ahuntsic- Maison de la culture du Plateau-Mont-Roy- nac, 2550, rue Ontario Est, Maison de la culture Marie-Uguay, Cartierville, 10 300 rue La jeunesse, al, 465, avenue du Mont-Royal Est, H2J 1W3 H2K 1W7 6052, boulevard Monk, H4E 3H6 1er étage, H3L 2E5

20 / 20 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه در شهر هنر

در خانههای ما / تئاتر قبل از خیابا ن ها/فیلم بیا تا برایت آواز بخوانم/ آواز مناظر بزرگراهها / نمایشگاه Paysages autoroutiers Come and I will sing for you Avant les rues Dans nos maisons

شنبه 26 نوامبر 2016، ساعت 14 دوشنبه 28 نوامبر 2016، ساعت 19 سهشنبه 29 نوامبر 2016، ساعت 19 تا یکشنبه 26 فوریه 2016، چهارشنبه تا جمعه 13 تا 18، شنبه و یکشنبه 12 تا 17 از باالی پلههای خانهاش، یک مرد، »شانوک« در یک سرقت مسلحانه یک مرد »مردیت هال« با صدای سوپرانوی خود شش گروه از کارشناسان معماری و خاطرات جشن در دوران کودکیاش را به قتل رسانده است. پس از اینکه به با وسواس قطعاتی را که به آنها عشق شهرسازی بزرگ راههای ایالت کبک را را حکایت میکند. او به طور مشخص جنگل متواری م یشود، برای یافتن آرامش م یورزد، برای اجرا انتخاب کرده، آنها را موضوع کار خود قرار دادهاند. هرکدام از از داستانی یاد میکند که پدربزرگش به قبیلهی خود باز میگردد و سعی میکند در کنار گروهش اجرا م یکند. در میان آنها 100 کیلومتر را انتخاب کرده و بر تعریف میکرده و واقعاً در خانهی تا از طریق مراسم و آیین مذهبی و سنتی این قطعات م یتوان زیباترین سرودهای روی آن کار ک ردهاند. به نقل از خان هی پدربزرگش اتفاق افتاده بوده است. این قبیل هاش به آزادی دست پیدا کند. به اسکاتلند، ایرلند و نیوفاندلند را یافت که معماری کبک، این آثار نگاه بیننده به حکایت زندگی یک مرد روستاییست که گزارش مرکز فرهنگی مزو ننوو این فیلم با با هنرمندی »سیلون برژرون« تنظیم آزادراهها را تغییر میدهند. تصور کنید با یک شیطونک ریز نقش بازیگوش در تکیه بر مدرنیته به فرهنگ و سنت بومیان ش دهاند. به گزارش مرکز فرهنگی که چه اتفاقی میافتد اگر که متخصصین خانهی خودش برخورد میکند. شیطونک م یپردازد. مزو ننوو، این برنامه یک سنت موسیقایی، معماری و هنرمندان قدرت را در دست به او میگوید که میتواند سه تا از La غنی و متنوع با تکیه بر موسیقی باروک و بگیرند و برای زیبا کردن ج ادهها و آرزوهایش را برآورده کند به این شرط که به گفت هی »م ارکآندره لوسیه« در Presse میتوانیم بگوییم همزمان با دیدن سنتیست. آزادراهها اقدام کنند. او را آزاد کند. روستایی سادهلوح شرط را در این اجرا »مردیت هال« از تورنتو آثار نمایش داده شده در این نمایشگاه یک فیلم خوب، »کلوئه لریش«، کارگردان بدون اینکه بداند چه چیزی در انتظارش در کنار »تینا برگمن« از نیویورک و از شهر خارج و از ساختم انها و فضای فیلم، مطمئناً اثری مفید و آموزنده خلق است، قبول میکند. این نمایش در تاریخ نوازندگان سازهای هارپ، بربت اروپایی شهری دور ش دهاند برای اینکه ما را برای Centre des کرده است. این فیلم در سال 2015 ساخته شنبه 3 دسامبر 2016 در Archiluth، فلوت، ویوال و پرکاشن این میراث پر خطر نگران کنند و به تفکر loisirs de Saint-Laurent ً مجددا اجرا شده و محصول کشور کانادا، ایالت کبک هنرنمایی خواهند کرد. عر ضهی بلیتهای وادارند. تلفن اطالعات: 5148686691 میشود. تلفن اطالعات: 5143284000 است. تلفن اطالعات: 5148722200 ورودی از پنجشنبه 3 نوامبر 2016 شروع داخلی 5640 م یشود. تلفن اطالعات: 5148722200

Maison de l'architecture du Maison culturelle et commu- Maison de la culture Maison- Québec, 181, rue Saint-Antoine Maison de la culture Maison- nautaire de Montréal-Nord, neuve, 4200, rue Ontario Est, H1V Ouest, H2Z 1X8 neuve, 4200, rue Ontario Est, H1V 12004, boulevard Rolland, H1G 1K1 1K1 3W1

21 / 21 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH چهرهها عرض عمر حساب دیگری دارد کوتاه درباره دکتر ِمحمد دبیرسیاقی

گروه ادبیات هفته

به نام روشناییبخش بینش که روشنچشم ازو گشت آفرینش

میدانیم فاصلۀ زمان زادهشدن تا مردن آدمی طول اما طول عمر یا ِعرض آن تعبیرات دیگری نیز دارد. فرمانروایی مادها تا زمان خود اوست. عمر اوست؛ اما آدمی جز طول عمر عرض عمر نیز از شادروان دکتر پرویز ناتل خانلری، استاد دانشمند دارد و آن همانست که دانشمند عالیقدر شیخالرئیس دانشگاه تهران و شاعر باذوق و مدیر باتدبیر مجلۀ غرضم از این مقدمه، تکیهکردن بر ِعرض عمر یا ِطول ابوعلی سینا )۳۷۰تا۴۲۸ هجری قمری( با ۵۸ سال »سخن«، نقل شده که به یکی از همکاران خود در آن نیست، مرادم ا شارهکردن به سالهاییست که ِصرف زندگی در پاسخ نکتهگیری که او را به رعایت اعتدال ّمجله گفته است: »عمر دوهزاروپانصدساله دارد.« و بهره گیریها و انجامدادن کارهای گوناگون شده است در برخی اعمال توصیه م یکرده، گفته است: ِ»خواهان پیداست که مراد او از این بیان، آگاهیهاست که از و مجموع آنها به تعبیری حکایت از ِعرض عمر نیز عرض زندگیست نه ِطول آن.« مظاهر گوناگون ّمدنیت و آثار با ارج ّمادی و معنوی، دارد و طول آن. علمی و ادبی، هنری و ابتکاری مردم ایران از آغاز

22 / 22 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه از دید طول زندگی، چون روز چهارم اسفندماه ثَباتی، ساهر و مدیری باشخصیت چون مرحوم از سال ۱۳۲۵شمسی تا سال درگذشت استاد پورداود یک هزارودویستونودوهشت شمسی متولد شدهام، غالمرضا شمس فرزند شمسالعلما ّعبدالربآبادی، از )۱۳۴۸شمسی( ِسمت دبیری انجمن ایرانشناسی را امروز که چهارم اسفند هزاروسیصدونودودو شمسی نویسندگان نامۀ دانشوران، برای گذراندن دورۀ ابتدایی داشتهام و نیز عضویت هیئت علمی انجمن آثار ملی چهرهها است، درست که به نودودومین سال عمر پا نهادهام و و سه سال اول متوسطه؛ یک سال در خدمت فرهنگ را از ۱۳۵۶ تا سال 1389شمسی. چند سال نیز جزء بیشک از اینکه چندگاه دیگر خواهم زیست، ناآگاهم. قزوین به تدریس حساب در دبستان پهلوی و دبستان هیئت تحریریۀ علمی مجلۀ پیامنور در دانشگاه پیامنور خدای تعالی داند و بس. پانزده بهمن و ادارۀ دفتر دبیرستان پهلوی و سالی در تهران و دو سال مدیریت مجلۀ »نشریۀ مالیات» در دانشکدۀ حقوق برای کسب فیض و پنج سال در وزارت دارایی را عهدهدار بودهام؛ قوانین و مقررات عرض عمر حساب دیگری نیز دارد؛ بدینشرح: دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران )دورۀ سهسالۀ لیسانس ِمصوب مالیاتی ِمورد عمل از سال ۱۲۹۶شمسی تا 62 سال با پدر که در هزاروسیصدوشصت و دوسالۀ دکتری زبانوادبیات فارسی( با بهرهمندی سال ۱۳۴۴شمسی را گردآوری و به طبع رساندهام شمسی درگذشت، ۷۴ سال با مادر که در از محضر استادان ارجمندی چون شادروانان احمد و بیش از هشتاد مقاله در مسائل گوناگون نوشتهام هزاروسیصدوهفتادوچهار دار فانی را وداع گفت؛ تا بهمنیار، سیدکاظم ّعصار، بدیعالزمان فروزانفر، که در مج ّالت مهم کشور به چاپ رسیدهاند و نمونۀ امروز شصتوچهار سال با همسر و شصت سال با ملکالشعراء بهار، دکتر لطفعلی صورتگر، فاضل تونی، همه را برای طبع جداگانه آماده ساختهام؛ شرح فرزندان. نُه سال در مدرسۀ امید )شاهپور بعدی( علیاصغر حکمت شیرازی، محمدتقی مدرس رضوی، احوال و آثار برخی رجال علمی و ادبی را برای نشر سیدمحمد تدیّن، دکتر محمدباقر هوشیار، دکتر در دائرةالمعارفهایی که در داخل یا خارج کشور طبع غالمعلی رعدی آذرخشی، دکتر علیاکبر سیاسی، و نشر میشوند تهیه و تقدیم آنان کردهام. سخنرانیها ابراهیم پورداود، دکتر ّمحمد ّمقدم، دکتر ولیاهلل در تهران و مشهد و کرمان و قزوین و نیز در کشورهای خاننصر، دکتر جاللی، دکتر حسین خطیبی نوری. آلمان و امریکا و هند و چین به مناسبات مختلف ایراد مدت نه ُسال با عالمه مرحوم علیاکبر دهخدا در نمودهام. سفرها با خانواده در ایران و نیز در اروپا و تنظیم مطالب حروف »ظ«، »ض«، »ل« و »پ« و ترکیه و هند و کشور چین تنها یا با همسر و فرزندان یازده سال با مرحوم دکتر محمد معین در لغتنامۀ داشتهام و ساعات بسیار با فرزندان صرف بررسی دهخدا و در انجمن ایرانشناسی. چهلودو سال با دروس و راهنمایی آنان کردهام، اینهمه را چون گرد مرحوم دکتر سیدجعفر شهیدی در لغتنامۀ دهخدا آوریم ِعرض زندگی را به ِمرز بیش از هزارودویست برای اتمام تألیف و طبع لغتنامۀ دهخدا و تألیف سال میرساند؛ اما بهقول جمالالدین عبدالرزاق لغتنامۀ فارسی که بنیانگذار آن بودم با یاری همکاران اصفهانی در قصیدهای که خطاب به خاقانی سروده ارجمند در هر دو تألیف. مدت ۳۴سال در خدمت دولت است »اینهمه خود طیبت است«، حقیقت آن است که )وزارت دارایی، ادارات کل مالیاتهای غیرمستقیم و کسائی مروزی بیان کرده است: مالیاتهای مستقیم و شورای عالی مالیاتی( و نیز مجموعاً ۴۵ سال تدریس در مدرسۀ عالی ادبیات که »به کف چه دارم ازین سالیان شمرده تمام شمارنامۀ شادروان حکمت بنیاد نهاد و مرحوم یزدانفر اداره با صدهزار گونه وبال« میکرد و در مدرسۀ عالی حسابداری و آموزشگاه عالی وزارت دارایی و دانشکدۀ علوم ارتباطات و نیز دوبار دانشگاه پکن چین و دوبار دانشگاه عینالشمس مصر و دانشگاه بینالملل قزوین و دانشگاه ملی شهید بهشتی تهران و نیز بیش از هفتاد سال صرف تصحیح و طبع و قزوین با معلمانی سراپا اخالص و شوق تعلیمدادن، نشر متون منظوم و منثور حدود نود اثر در رشتههای ماجرای تاسیس دانشگاه تهران را دلسوز و بافضیلت چون شادروانان سیدمحمود مختلف ادبی، علمی، تاریخی، لغوی، جغرافیایی و به روایت دکتر ِمحمد دبیرسیاقی در مشیری، نصرتاهلل معینی، محمدتقی نوروزی، دستور زبان و کتب درسی و سفرنامهها که بسیاری از صفحه 44 بخوانید. محمد شهیدی، ابوالقاسم دانش، سیدمحمد مصالئی، آنها به دفعات تجدید طبع شدهاند. عبدالعلی پزشکیان، اسماعیل سررشتهداری، ناظم

ﺑﺮﮔﺰﺍﺭﻯ ﺩﻭﺭﻩ ﻫﺎﻯ ﺁﻣﻮﺯﺷﻰ: ﺗﺪﺭﻳﺲ ﺁﻻﺕ ﻣﻮﺳﻴﻘﻰ (ﻛﻼﺳﻴﻚ ﻭ ﺍﻳﺮﺍﻧﻰ) ﺗﺌﻮﺭﻯ ﻣﻮﺳﻴﻘﻰ، ﺁﻭﺍﺯ (ﭘﺎپ ﻭ ﺳﻨﺘﻰ) ﻧﻤﺎﻳـﺶ، ﺭﻗﺺ، ﻧﻘﺎﺷﻰ ﻭ ﺧﻮﺷﻨﻮﻳﺴﻰ 4862 Boul. St-Charles, Pierrefonds, Montreal,QC | H9H 3E2 Tel: 514.677.7818 Telegram: arsamschool Facebook.com/arsam.music.school

23 / 23 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH 24 / 24 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه 25 / 25 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH 26 / 26 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه 27 / 27 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH گفتوگوی اختصاصی هفته با اعظم علی پ رون ده هنر گذرنامه نمیخواهد به بهانه کنسرت گروه »نیاز« در مونترال

هنرگـذرنامهنمیخـواهد به بهانه کنسرت گروه »نیـاز« در مونترال HafteH پریسا رجبیان سال نهم - شماره 414 پنج شنبه 20 آبان 1395 - 10 نوامبر 2016 بها: 2.50 دالر / در مونترال رایگان

دانـش چرا از تاریکـی میترسیم؟ / مریم ایـرانی

مونتـرال بحث »عشق« و »آلزایمر« در جلسه ماهانه همدالن/ مهدیه مصطفـایی

کانـادا دیدار نخستوزیر کانادا با هما هودفر/ گروه خبـر هفته یکی از اجراهای اصلی امسال جشنواره موندیال مونترال، اجرای گروه نیاز است که اعظم علی و رامین ترکیان

چهـرهها معرفی دکتر ِمحمد دبیرسیاقی )در قالب اتوبیوگرافی( / گروه ادبیـات هفته از ارکان اصلی این گروه هستند. آنها در این اجرا، بخشهایی از آخرین آلبوم خود را در غالبی مولتی مدیا به مخاطبانشان عرضه می کنند، به این ترتیب که موسیقی، رقص، نور و تصویر در کنار هم قرار گرفت تا موقعیتی دراماتیک و نمایشی را شکل دهد. گروه موسیقی نیاز فعالیت خود را از سال 2005 آغاز کرده و رامین ترکیان و اعظم علی بنیانگذار آن بودند. آنها در کنسرتهای گوناگون خود، با توجه به فرم و متحوا از چهرههای دیگر

www.HafteH.ca No. 414-Thursday Nov.10.2016 موسیقیایی بهره میگیرند. به باور این دو هنرمند، وقتی از هنر و کار هنری حرف میزنیم، کشور محل تولد و 1 / 1 HafteH 414 جنسیت هنرمند در کمترین حد الویت قرار میگیرد. به بهانه کنسرتی کهدر راه است سراغ این دو هنرمند رفتهایم تا درباره اجرایشان، کارهایشان و برنامههای آیندهشان بیشتر بدانیم. پریسا رجبیان

28 / 28 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه هنر گذرنامه نمیخواهد

ترکیان: همواره به نوآوری عالقهمند بهعنوان سبکی که در حال حرکت است یاد میکند برسانیم. هدف این بود که چنین سبکی در سالن و میگوید: »برای مثال قبال در کنسرتهای مبتی بر کوچکی که 500 یا 600 نفر گنجایش دارد، میسر بودهایم مولتی مدیا، فقط از ویدئوپروجکش بهعنوان تصویری شود که شد و این نکته با حمایت مالی درخورتوجه پرونده در بک گراند استفاده میشد، اما موزیسینها در حال برگزار کنندگان جشنواره میسر شد.« گروه نیاز در اجرای خود در جشنواره موندیال مونترال، حاضر به دیجیتال سینماگرافی رسیده اند؛ یعنی شیوهای نو در اجرا را در برابر مشتاقان به موسیقی صحنهای به وجود میآید که تماشاگر درون اثر قرار قرار خواهد داد. در این شیوه، تلفیقی از رقص، اعظم علی: تماشاگران معاصر انتظار میگیرد و قسمتی از صحنه میشود. این تکنولوزی موسیقی با فناوریهای هنر دیجیتال ارایه میشود، تا کنون تنها برای کنسرتهای بزرگ خوانندگانی بیشتری از موسیقی دارند شیوهای که در چند وقت اخیر دغدغه اعضای گروه همچون مدونا و پل مکارتنی در صحنههای بسیار نیاز بوده است. سوال را از این جا شروع میکنیم برگزاری کنسرتهایی که با سبک مولتی مدیا بسیار بزرگ اتفاق میافتد.« به گفته این آهنگساز، که گروه کارش را چگونه به این جا رسانده است. برگزار میشوند، عالوه بر هزینههای بسیار، نیاز به این اجرا یکی از اولین کنسرتهایی است که سعی رامین ترکیان از سابقهی 10 ساله نیاز میگوید و از هماهنگی و انرژی بسیار دارد، این است که این میکند این تکنولوژی را روی صحنه کوچک، ولی با عالقهشان به نو آوری. او در توضیح بیشتر میگوید: سوال برایمان طرح میشود که گروه تا چه اندازه

خواننده ای فرای مرزها

وی زاده ۱۳۴۹ در تهران است، ولی از سن ۴ سالگی در هند بزرگ شده و از فرهنگ آن کشور تاثیر زیادی گرفته است. در سال ۱۹۸۵ او و خانوادهاش به آمریکا مهاجرت کردند و از همان سالها به نوازندگی سنتور رویآورد. پس از تکمیل آموزش سنتور نزد منوچهر صادقی راهش را در آواز و خوانندگی ادامه داد. به این ترتیب آواز را به شکل رسمی سنتی در موسیقی کالسیک غربی، سنتی ایرانی و هندی و اروپای شرقی دنبال کرد. او در سال ۱۹۹۶ با گرگ الیس گروه وس را پایهگذاری کرد که تا سال ۲۰۰۴ چهار آلبوم ارائه کردند. در کنار گروه وس او عضو گروه ایرانی دیگری به نام نیاز نیز میباشد. همچنین آوازهای او در موسیقی فیلمهای مختلفی بهکار رفته است. از جمله آنها همکاری او با برایان تیلر در فیلمهای موهبت الهی، پاپاراتزی و مخصوصا در اجرای آهنگ اینما نوشیف در مجموعه تلویزیونی فرزندان تل ماسه فرانک هربرت است. از کارهای دیگر او آواز متن سریال تلویزیونی فرار از زندان را میتوان نام برد. همچنین او به همراه گرگ الیس، بن واتکینز و لکزمی شانکار در فیلمهای زمین میدان جنگ، اسطورههای زمیندریا، طلوع مرگ، انقالبهای ماتریکس آوازهایی اجرا کرد. او در سال ۲۰۰۷ خواننده اصلی گروه کر در موسیقی فیلم ۳۰۰ به آهنگسازی تلر بیتس بود. او همچنین آهنگی به نام Coma با نوازده مشهور گیتار الکتریک باکتهد و خواننده بند System of a Down، سرج تانکیان اجرا کرده است.

»ما بهعنوان هنرمند همواره عالقهمند بودهایم تا میخواهد روی این طرح زمان بگذارد، »سبکی که همان ایده و کیفیت اجرا کند و از این جهت باید آن نوآوریهایی در کارمان داشته باشیم. در ابتدای به صحنه و تماشاگر تبدیل به یک مجموعه میشوند را دارای نوآوری در سطح جهانی دانست. دنیا آمدن نیاز، موسیقی اکوستیک اکترونیک یک و روی یک خط مرز مشترک تصویری و داستانی نوآوری جدید به حساب میآمد و برای بعضیها قابل بسیار ظریف حرکت میکنند.« ترکیان در پاسخ به طرح اجرای این کنسرت، با استقبال برگزارکنندگان هضم نبود، ولی بعد از گذشت ده سال نسبت به این پرسش از دو کنسرت گروه که در راه است خبر جشنواره موندیال مونترال روبه رو شد. اعظم علی، شناخت این مدیوم رویه ایی معمول ایجاد شد. ما در میدهد. به گفته او، در یکی از دو کنسرت، اجرایی دیگر عضو گروه، با بیان پرهزینه بودن کنسرتهایی با آن روزها از این سبک بهره بردیم و البته تالش کردیم شبیه به آن چه گروه پیش از این تجربه و اجرا کرده بهره گیری از این سبک، از فناوری بسیار پرهزینه آن امضای خودمان را داشته باشیم.« به باور ترکیان، یک روی صحنه خواهد رفت، اما در کنسرت دیگر، تالش میگوید و ادامه میدهد: »خوشبختانه برگزارکنندگان هنرمند سعی میکند تا همیشه چند قدم جلوتر م یکنیم تا به زبان مولتی مدیا با مخاطب خود ارتباط جشنواره موندیال حمایت خوبی از ما کردند و همین باشد و ببیند به کدام سمت میرود. او از مولتیمدیا برقرار شود. او ادامه میدهد: »نسل جدید عادت دارد حمایت سبب شد تا ما بتوانیم آن را به مرحله اجرا 

29 / 29 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH هنر گذرنامه نمیخواهد

و میداند که موسیقی را باید با تصویری دید. آن آلبومهای گوناگون. میپرسیم که این سبک هنری را گرفته است. این نوعی نگاه نمادین به دوران اول دورانی که افراد بیایند و فقط هدفون بگذارند و چگونه تبدیل به اثر هنری میشود و فرایند این شکل زندگی رابعه است. او چهارمین دختر یک خانواده پرونده موسیقی گوش کنند، یا تنها در سالنها برای شنیدن گیری چگونه است. ترکیان از بیان این پرسش ابراز است و اسمش را از همین رو، رابعه گذاشتهاند. موسیقی بیایند گذشته است. البته این نوع اجرای خرسندی میکند و میگوید: »یکی از چیزهایی پدرش آن قدر بیبضاعت است که دخترش را موسیقی به طور قطع ادامه خواهد یافت و طرفداران که به آن افتخار میکنیم این است که اگرچه نیاز میفروشد و این دوران بسیار تاریکی در زندگی رابعه خود را خواهد داشت، اما تماشاگرانی هستند که گروهی است که پایهها و ستونش ایرانی است اما است و از همین رو اسمش را البصری گذاشتهاند. او از موسیقی انتظار بیشتری دارند و در جستجوی فقط به ایران تعلق ندارد. این گروه در مقیاسی دیگر، دوران تاریکی را میگذراند تا این که یک روز مالک جذابیت بیشتر هستند.« به باور این هنرمند، مولتی به نسلی تعلق دارد که خارج از ایران بزرگ شده، او، رابعه را در یک نور روحانی، در حالت نشسته مدیا یا موسیقیای که از چند رسانه بهره میگیرد، زندگی کرده و تحت تاثیر موسیقی و فرهنگهای م یبیند و دچار عذاب وجدان میشود. به او میگوید یکی از مسیرهایی است که تمرکز مخاطب را به خود بسیار گوناگون بوده است.« ترکیان بر این باور است که تو آزادی و میتوانی بروی و بزرگترین گناهی که جلب میکند و این شیوه تا کنون موفق بوده است. که گروه نیاز خواسته تا چیزهایی را که فرهنگهای میتوانم بکنم این است که تو را نگه دارم و او را آزاد دیگر به آنها هدیه میکنند بپذیرند و این یک امکان میکند. این داستانی است که عطار در کتاب تذکره از اعظم علی میخواهیم که نظر خود را در این باره برای امکان ایجاد یک صدای قوی تر است. االولیا در اختیار ما گذاشته است.«

او ادامه میدهد: »به همین دلیل زمانی که صحبت از به گفته ترکیان، رابعه اولین کسی بود که گفت به به باور رامین ترکیان، یک هنرمند سعی اجرای روی صحنه میشود ما به دو دسته از موسیقی دوزخ و برزخ اعتقادی ندارد. او اعتقاد داشت خدا میکند تا همیشه چند قدم جلوتر باشد و میاندیشیم: دسته از موسیقی که با سبک، حس و یگانه و در همه انسانها در برابر او یکسان هستند. ببیند به کدام سمت میرود. او از مو لتیمدیا حال خودمان همخوان تر است و دستهای دیگر که ترکیان با بیان این که این نوع نگاه، پدید آورنده ب هعنوان سبکی که در حال حرکت است یاد در آن از زمینههای فرهنگی دیگر برای غنی کردن نوعی عشق است و میتوان آن را نخستین قدم به میکند. موسیقی خود بهره میگیریم. این موسیقی که سوی سوفیسم دانست، ادامه میدهد:»بخش دوم اجرای ما که بیانگر دوران تکاپوی رابعه است، با نوعی بازی نور و رنگ همراه است. بخش سوم اجرای ما اجرای در مونترال، یکی از اولین کنس رتهایی به رنگ سفید ختم میشود و نمایشگر دورانی است است که سعی میکند اجرا به شیوه مولتی که رابعه خودش را پیدا میکند و مریدان خود را بگوید. او از اهمیت تلفیق چند هنر و نزدیکی آنها مدیا را روی صحنه کوچک، ولی با همان ایده دارد. عطار و مولونا از این دوران رابعه هم بسیار یاد به هم میگوید و میافزاید: »مرزهای بین هنرهای میکنند.« و کیفیت اجرا کند و از این جهت باید آن را گوناگون این روزها در حال شکسته شدن است. ما هم از این بیان هنری بهره میگیریم. در ابتدا، ما دارای نوآوری در سطح جهانی دانست. در ادامه بحث، اعظم علی به طور جزیی تری به از رقص استفاده بسیار زیادی میکردیم و دلیل این بهره گیری در نوآوریهایی است که در رقص وجود دارد. رقص مرتبا در حال شکستن مرزها و رسیدن به عقیده اعظم علی، نسل جدید عادت دارد به نوآوری است.« او سپس به آشنایی گروه و ژغون بهعنوان زمینه در اجرا مورد استفاده ما قرار میگیرد، و میداند که موسیقی را باید با تصویری اشاره میکند و میگوید: »وقتی برای اولین بار با برای ما بسیار با اهمیت است.« دید. آن دورانی که افراد بیایند و فقط او آشنا شدیم، او آن چنان شناخته شده نبود، اما ترکیان بهعنوان نمونه از بهره گیری این گروه از اشعار عالقه زیادی به کار داشت و با توجه به استعدادی که رابعه البصری یاد میکند و میگوید: »وقتی آهنگی هدفون بگذارند و موسیقی گوش کنند، داشت، کار به خوبی پیش رفت. نتیجه کار ما، تلفیقی را انتخاب میکنیم، میخواهیم مشخص باشد که این یا تنها در سا لنها برای شنیدن موسیقی است از رقص، موسیقی، اجرا هنری)پرفورمنس( و تم از کجا و کدام مرز آمده و قرار است چه نقشی بیایند گذشته است. حتی تصویر. گفتوگوی این رسانهها )مدیوم(های در کار ما داشته باشد. مثال آلبوم آخرمان، به رابعه هنری، وقتی با مشارکت مخاطب همراه میشود، البصری و بغداد پرداختهایم. اگر چه فقط هفت شعر زیبایی شکل میگیرد.« از این شاعر به جا مانده، اما مولوی و عطار از او بسیار یاد کرده اند و او را میتوان مادر صوفی گری دانست. اجرا میپردازد. او از نقش پردازی تانیا یاد میکند ترکیان: گروه نیاز فرای مرزهای ایران اعظم علی بحث را با بیان این که در اجرای آخرشان که بهعنوان رقاص رقص سما در اجرا حضور دارد. بر اساس آلبوم آخرشان قرار داشته، میافزاید: »این این موسیقیدان با بیان این که تانیا در واقع نقش است اجرا سه بخش دارد و داستان و خط داستانی در آن رابعه را بازآفرینی میکند، میگوید: »تانیا رقصی را در ادامه بحث میخواهیم به چند نکته دیگر از اهمیت بسیار دارد.« اجرا میکند که پیش از آن اغلب مردان آن را اجرا فعالیتهای گروه نیاز بپردازیم. این گروه موسیقی در کردهاند. او در بخشی از برنامه، چرخشی با رنگهای آلبومهایی که ارایه کرد، چند رویکرد را اغلب حفظ ترکیان در توضیح بیشتر میگوید: »داستان زندگی سفید و قرمز دارد که بسیار زیباست. او در بخش کرده است. شعرهای انتخابی آنها در یک آلبوم، رابعه، مثل یک سایه در اجرای کنسرت حضور دارد. آتش هم بسیار خوب عمل میکند، بخشی که برای بسیار خاص و البته به چند زبان هستند )ترکی، شیوه ما بیان زندگی او به نوعی بازی با نور و فرم ما نماد آزادی حقوق زنان است. او در بخشی دیگر، عربی، هندی و کردی(، با این همه میتوان صدایی است: در مرحله ی نخست این اجرا، سیاهی همه جا حجابش را کنار میگذارد و میرقصد. ما تا کنون واحد را در موسیقی شنید، چه در یک آلبوم و چه در

30 / 30 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه هنر گذرنامه نمیخواهد

چنین نگاهی به رقص سماع نداشتهایم.« از موسیقی پر انرژی کار لذت بردهاند. شاید بتوان او با نقد این که متاسفانه هر دوی این نگرشها، از بخشی از این انرژی را به انتخاب سازها مرتبط یک طرف بام میافتند، میگوید: »ما همیشه دلمان پرونده از اعظم علی میخواهیم کمی بیشتر درباره شعر دانست و شاید اشعاری که در قالب فلکلور هستند. خواسته تا مابین این دو نوع نگاه حرکت کنیم. یعنی صحبت کند، به ویژه درباره بخشی که رو عبارت میپرسیم که انتخاب سازهای کوبهای مثل دف، تا از یک سو میخواهیم اجرای موسیقی ما با سکون »من حرامم« تاکید شده است و انگار به شرایط چه اندازه میتواند در این شور آفرینی موثر باشد. و سکوت همراه نباشد و مثال مخاطب بتواند برقصد زندگی زنان در ایران اختصاص دارد. او با بیان این که رامین ترکیان، همکارش عظم را پرچمدار اصلی و حرکت کند و از سوی دیگر فقط هم برای رقص رامین ترکیان این شعر را نوشته، آن را بسیار پرقدرت این اجرا میداند و میگوید: »شاید اگر اعظم شور و نباشد و ما بتوانیم تولید معنا کنیم. برای من بسیار میداند و میگوید: »من همیشه فکر میکردیم این هیجان را برنمی انگیخت، در صحنه هیچ اتفاق جالبی مهم است که کاری را انجام دهم که دوست داشته شعر برای ما ایرانیها، بسیار پرمعنا باشد، اما در کمال نمیافتاد. اعظم با خود انرژی را روی صحنه آورد و باشم. متاسفانه تا کنون بیش از 60 یا 70 درصد تعجب دیدم که برای بعضی از مخاطبان کمی گیچ بقیه اجراگران و نوازندگان هم با او همراه شدند.« مخاطبان ما غیر ایرانی بوده اند و به همین دلیل کننده بود. برخی از مخاطبان ایرانی ما نمیدانستند او دلیل دیگر عالقه مخاطبان را، توجه اش به ریتم اهداف ما تحقق پیدا نکرده است.« که عبارت »من حرامم، کنیز راه خدایم« دقیقا چه میداند و ادامه میدهد: »هر آهنگی که مینویسیم

رامین ترکیان می گوید: رابعه اولین کسی بود که گفت به دوزخ و برزخ اعتقادی ندارد. او اعتقاد داشت خدا یگانه و در همه انسانها در برابر او یکسان هستند. ترکیان با بیان این که این نوع نگاه، پدید آورنده نوعی عشق است و میتوان آن را نخستین قدم از راست به چپ: کارمن ریزو، اعظم علی و رامین ترکیان به سوی سوفیسم دانست، ادامه میدهد:»بخش دوم اجرای ما که بیانگر دوران تکاپوی رابعه است، با به نوشته دانشنامه ویکی پدیا: نیاز یک گروه موسیقی ایرانی به سبک فیوژن است که سه عضو اصلی نوعی بازی نور و رنگ همراه است. آن عبارتند از رامین ترکیان از گروه اکسم آو چویس، اعظم علی از گروه وس و کارمن ریزو ایتالیایی بخش سوم اجرای ما به رنگ که بخش موسیقی رایانهای و الکترونیکی را برعهده دارد. سفید ختم میشود و نمایشگر دورانی است که رابعه خودش را این گروه که موسیقی تلفیقی را اساس کار خود قرار داده، توانسته با نگاه جدیدی که به موسیقی پیدا میکند و مریدان خود را دارد. سنتی ایرانی داشتهاست و بهدلیل قالب عرفانی و شرقیاش مورد پسند برخی مخاطبان خاص غیر عطار و مولونا از این دوران رابعه ایرانی نیز قرار بگیرد. گروه نیاز موفق شد در اولین آلبوم خود به همین نام، با موسیقی منحصر بهفرد هم بسیار یاد میکنند.« خود، ترکیبی از موسیقی سنتی جهان و موسیقی الکترونیک را بهوجود بیاورد.

معنایی دارد. البته ما در این اجرا، بیش از آن که به بر پایه ی ریتم نوشته میشود، نه با ملودی. یعنی ما ترکیان در ادامه به نقاط مشترک فکری خود با اعظم مخاطبان ایرانی خود بیندیشیم، به اجرا خود در قالب سنگ بنای کار خود را بر پایه ی ریتم میگذاریم و علی میپردازد. به گفته او، یکی از نقطهنظرهای یک پرفورمنس فکر میکردیم.« ادامه میدهیم. توجه ما به ریتم همیشه باعث شور و مشترک اش و اعظم علی این است که هر دو ایشان هیجان میشود و ما همیشه به آن توجه داشتهایم.« به موسیقی دراماتیک و تصویری بسیار عالقه دارند. اعظم علی در پاسخ به این سوال، به دسته بندی ترکیان ادمه میدهد: »از همین رو ما ناخودآگاه اعظم علی: حسین علیزاده زندگی شنوندگان فارسی زبان موسیقی میپردازد. به باور جذب موسیقیهایی مثل موسیقی فیلم شدیم. در موسیقیایی من را عوض کرد او، برخی از مخاطبان ایرانی، موسیقی سنتی را این جا صحبت از هیجان نیست، بلکه واکنشیست میپسندند، آن هم به سنتی ترین شکل ممکن اش. که از توجه به موسیقی دراماتیک دارد.« بازتاب رفتار تماشاگرانی که به در اجرای گروه نیاز برخی هم موسیقی پاپ را دوست دارند. در مونترال حضور داشتند، نشان از آن داشت که اعظم علی در ادامه به عالقه افراد مختلف و شیوه نگاه



31 / 31 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH هنر گذرنامه نمیخواهد

متفاوت به موسیقی اشاره میکند و میگوید: »من من و رامین در مصاحبهها همیشه میگوییم که مرزها را نشناسم، چگونه میتوانم آنها بشکنم.« معتقدم ما به انواع موسیقی احتیاج داریم. خود هم موسیقی ما اتوبیوگرافی است. یعنی تجربهی زیستم پرونده با موسیقی سبک، بیشتر احساس هیجان میکنم و ماست یعنی آن چیزی را که زندگی کردهایم عظم علی، از گفتوگوی بین موسیقی سنتی و برای موسیقی پاپ احترام قایلم. بعضی از مواقع خود بهعنوان هنر ارائه میدهیم. موسیقی سنتی بخشی مدرن میگوید و معتقد است این دو سبک موسیقی من با دوستانم میخواهم شاد باشم دلم و برقصم و از وجود ماست. این موسیقی من را به دوران کودکی میتوانند به خوبی در کنار هم زندگی کنند و بر هم نمیخواهم دربارهی چیزی فکر کنم. ولی این نوع میبرد، به دوران رهایی...« تاثیر بگذارند. هیجانی که ما در اینجا و این اجرا از آن صحبت میکنیم برای هدفی است. ما قصد بیان محتوایی او ادامه میدهد:»ما از یک فرهنگ آمدیم و وارد را داریم که برای بیانش، این غالب پر انرژی را نیاز ترکیان: خواندن به زبانهای گوناگون فرهنگ دیگری شدیم. به گمان من، این فرهنگها، داریم.« او بیان این که دوران کودکی اش را در هند توان ویژهای میخواهد هر چند از نظر ظاهری از هم دورند، اما در واقع گذرانده، ادامه میدهد: ارتباطی بیحد با هم دارند. ما حتی وقتی بهعنوان بهعنوان پرسش بعدی از تفاوتهایی میپرسم که عکاس یا نقاش به کارهای گذشته ما نگاه میکنیم، بین موسیقی فلکلور از دیدگاه اعظم علی و دیگرانی میبینیم چقدر فرق کردهایم و متفاوت شدهایم. که پیشتر کار کردهاند. گروه نیاز، موسیقی سنتی را با رامین همیشه میگوید که امکان نداشت ما بتوانیم اعظم علی: خوشبختانه برگزارکنندگان این موسیقی را در ایران بسازیم. یعنی باید اینجا جشنواره مونترال حمایت خوبی از ما کردند و زندگی میکردیم تا بتوانیم به این نوع نگاه برسیم.« همین حمایت سبب شد تا ما بتوانیم آن را به رامین ترکیان، یکی از استعدادهای اعظم علی را در مرحله اجرا برسانیم. چگونگی خواندنش به زبانهای گوناگون میداند. او در این مورد میگوید: »اعظم استعداد بسیار خوبی در خواندن به زبانهای گوناگون دارد. یعنی هر متن و هر زبانی را به او بدهید، به خوبی با آواز میخواند »در دوران کودکی ام، موسیقیهایی را که مادرم و مثال آن چنان خوب آهنگهای ترکی را میخواند دوست داشت میشنیدم مثل هایده و موسیقیهای که وقتی به ترکیه رفته بودیم، آنها میخواستند با محلی. اما بعد از آن دیگر موسیقی ایرانی گوش او ترکی صحبت کنند چون فکر میکردند ترکی نمیکردم و زمانی هم که به آمریکا آمدم اصال میداند. حرف زدن در مورد این مساله ساده است، موسیقی ایرانی گوش نکردم تا اینکه به توصیهی اما اجرایش واقعا استعداد میخواهد.« دوستی یک سی دی از آثار حسین علیزاده به دست من رسید و با شنیدن آن موسیقی، ًکال زندگی من اعظم علی در ادامه به این نکته اشاره میکند که عوض شد و ناگهان همه چیز مثل نخهایی که قرار او همواره به موسیقی ترکیه، افغانستان، عربی را با است بهم متصل شوند و هنوز جدا هستند دانه عشق گوش میدهد و از آنها بسیار آموخته است. دانه به هم وصل شدند. با شنیدن موسیقی حسین علیزاده این اتفاق افتاد.« اعظم علی با اشاره به این که پس از آشنایی با حسین علیزاده، با سیما بینا آشنا شد، از این دو رامین ترکیان، یکی از استعدادهای اعظم علی چهره موسیقی بهعنوان افرادی تاثیرگذار در زندگی اعظم علی و گروه نیاز به زودی در را در چگونگی خواندنش به زب انهای گوناگون موسیقیایی اش یاد میکند و میگوید: »پس از مونترال: جمعه 18 نوامبر م یداند. او در این مورد م یگوید: »آن چنان آشنایی با این چهره بود که متوجه شدم میخواهم خوب آ هنگهای ترکی را میخواند که وقتی چه کنم. البته ممکن است خانم سیما بینا کارهای من را دوست نداشته باشند، اما نکته مهم این است به ترکیه رفته بودیم، آنها میخواستند با او که من از موسیقی ایشان بسیار تاثیر گرفته ام. شیوه و بیان خود ارایه میدهد و به تکرار نمیپردازد. ترکی صحبت کنند.« تالش من این است که این فضا و جنس موسیقی اعظم علی در پاسخ به این پرسش، افزوده شدن فلکلور را به سهم خودم به آینده ببرم. .« بخش مدرن به موسیقی سنتی را عنوان میکند و میگوید: »من با موسیقی الکترونیک بزرگ شده او میافزاید: »وقتی این آهنگها را اجرا میکنم و ام . از پانزده سالگی که به آمریکا آمدم، دوستانم به باور او هنر گذرنامه نمیخواهد و به سادگی از ادامه در صفحه  52 جوانهای آینده گوش میدهند ممکن است اصال موزیسینهای الکترونیک و راک بودند و هنوز هم مرزها رد میشود. ندانند سیما بینا چه کسی هست یا اصال ایشان را این سبک موسیقی را گوش میدهم و البته دوستش نشناسند و آهنگهایشان را هم گوش نداده باشند، دارم. من باید سبکهای موسیقی مدرن را بشناسم. اما اکنون آمدند اینجا و گوش میدهند و امیدوارم اگر این سبکها نشناسم، چگونه میتوانم آنها را توانسته باشیم روح موسیقی ایشان را منتقل کنیم. با موسیقی سنتی ترکیب کنم. به عبارتی، تا زمانی

32 / 32 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه Le Monde de la langue française

4862 Boul St. Charles, Pierrefonds, Montréal, H9H 3E2

@lemondedelalanguefrancaise

A08-201610

33 / 33 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH سئوگیلیم عشق اولماسا، وارلیق بوتون افسانه دیر عشق دن محروم اوالن، اینسانلیغا بیگانه دیر آیدین شافاق من اسیری عشقی َیم اؤز خالقیمین، اؤز یوردومون سئومه ین اؤز خالقینی، اؤز یوردونو دیوانه دیر

185 «علی آقا واحد» ▪ لیلی خاقانی [email protected]

هر یئرده گوجلو دالغاالر یارادان، »دالغا قوروپو«

دانیشیق آپارانالر: ترانه ناظری، لیلی خاقانی

زامانی آشیقالر بیرلییی طرفیندن فخری دیپلمی اودا طبیعیدیر ؛ یعنی سسلرین فرقلری میللتلره بو دانیشیق تبریزده یاشایان ده یرلی موسیقی آلمیشام. و... و اونالرین هاردا، هانسی خالقالرال قونشو اولوب چی، اوستاد آشیق »چنگیز مهدی پور«ال، شنبه ایکی ایل بوندان اؤنجه ماراغا اونیورسیته سینده یاشاماقالرینا و اونالردان تاثیر گؤتورمهلرینه باغلیدیر. گونو 26 / دسامبر/ 2015 -ینجی ایلده آیدین معاون اوالن بیر دوستوم، منیم صنعتیمله باغلی درجه بیزیم آذربایجاندا، قره داغ منطقه سینین آشیقالریندا، شافاق ایچین آپاریلیب. بو دانیشیق اوزون و آلماغیمی تکلیف ائلهدی. منیم خبریم یوخ ایدی؛ سازین سس و پرده دوزومو کروماتیک یعنی دئمک مفصل اولدوغو اوچون، آیدین شافاقین -182 امما بیلیردیم کی مکتبیمی مؤسسه-یه یا دانیشگاها اوالر آوروپا موسیقی سینین سس سیستیمیله عینیدیر. نجی سایی سیندان باشالنیب و نئچه سایی یا قدر چئویرمک ایچین، صنعتیمله باغلی درجه الزیمدی. آنجاق ایکی سسین »می« و »ال« بیر »کما« قدرینده سوره جکدیر. منده تالیف ائتدیییم کیتابالری، مقالهلری، اثرلری، آز، بونالردا یالنیز زابول سه گاه الریندا اوالن هاواالردا تئلویزیا موصاحیبهلریمی و... وزارتخانایا گؤندردیم ایستیفاده اولونور کی تون نوتوندان 22سنت آشاغی بو موصاحیبه دورد سایی بوندان اؤنجه دن سوروب و و اؤزلرینین اولدوغو مصوبهلر اساسیندا، من ده دکترا باغالنیر؛ آمما ایران موسیقی سینده یا تورکیهده گلن سایی الردا دا سورجک. معادیلینده اوالن بیرینجی درجهیه نیشان آلماغا نائیل »باغالما«نین پرده دوزومونون یعنی فاصلهسینین دؤردونجو بؤلوم: اولدوم. »اینتروالینین« آز اولماسی داهادا چوخدور. تورکیه و آشیق صنعتی ایرانین موختلیف بؤلگه لرینده ایران موسیقیسی عرب موسیقیسیندن تاثیرلنمیشدیر. اسپانیا دا و فیتور جشنواره سینده سیزه نشان یاشییر. خاریجی اؤلکه لرده بو صنعت نه هر ایکی اؤلکهنین موسیقی سینده دورت دهبیر تون وئریبلر. ایران دا و دونیا دا آلدیغینیز دیپلم الر و وضعییتده دیر؟ یا ربع پرده مووجوددور؛ ایران دا اوالن بو دورت دهبیر ایفتیخار نیشان الریز نه لر دیرلر؟ آشیق صنعتی بوگون بوتون تورک اؤلکهلرینده و پردهنین اینتروالی 51 ،آمما تورکیه ده 64 سنت دن ایران دا 1370 -ینجی ایلیندن -1378ینجی ایله قدر یاخود میللتلرینین ایچینده بیر آز بیری-بیریله فرقلی عیبارتدیر. هر ایکیسی ده »ان هارمونیک«دی، یعنی قوروپ اوالراق،همده تک سولو ایفاچی کیمی موسیقی اوالراق قورونوب یاشانیر. میللت لر آراسیندا بو صنعتین هارمونیزه اوال بیلمز. بیزیم موسیقیده کروماتیک اولدوغو فئستیوالینا قاتیلیب بیرینجی یئری اله گتیریب، فخری بیر-بیرینه بنزریشی چوخدور، او دنجومله سازالر، اوچون تامامیال هارمونیزه اوال بیلر. بو موقایسهیه بیر باشقا دیپلما نائیل اولموشام. 1373 ده اسپانیادا فیتور داستانالر،ایفا طرزی و... باشقا. میثال اوالراق آذربایجاندا میثال تورکمن موسیقیسیدیر. اونالرا گئدنده گؤروروک موسیقی فئستیوالینا قاتیلیب 128 اؤلکه نین موسیقی سازین و تورکیه ده کی اوزون ساپ»باغالما«نین کؤکو کی دوتار چاالرکن بعضی پردهلری آز، بعضیسی چوخ چی لرینین ایچینده فخری دیپلما نائیل اولموشام. عینیدیر. هر ایکیسی ایکینجی، دوردونجو و بئشینجی اوالن قونشوالریندان تأثیرلنمیشلر؛ آمما ایفا فورمالری و 1379 دا ایلک دفعه قوروپ اوالراق باکی دا کنسرت اینترواال کؤک اوالر. البته پرده دوزوملرینین فرقی وار، داستان دئمکلری بیزیم کیمی دیر. بیزده کوراوغلودان

34 / 34 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه داستان دئییریک اونالردا کوراوغلودان دئییرلر؛ بیرده تکه«نین قوروپون سئچمیشدیلر، آذربایجاندان دا قوروپون داهادا گئنیشلندیردیم . قئید ائتمهلییم کی ساوه، اورمو، زنگان، قاراداغ و بیر آشیق قوروپو سئچمک استهییردیلر. اونالر آشیق سونرا فجردهه سینین فئستیوالالریندا دا بیزی همدان آشیق الرینین سازالرینین شکیلی و دوروشوغو صنعتی ایله باغلی نوت و یا موسیقی علمینی بیلن دعوت ائلردیلر. بو فئستیوالدا موختلیف یاریش ّحیصه عینیدیر. آمما بونالریندا هره سینین اؤز منطقهلرینه بیر شخص آختاریردیالر کی آشیقالر ایچینده منی لری واریدی او جومله دن تک سولو ایفاچیسی بوتون

عایید هاواالری وار. یوخاریدا آدالرینی چکدیییم اونالرا تانیتمیشدیالر و اونالر گلدیلر منیمله یاخیندان سازالردا، قوروپ شکلینده، بسته کارلیق ساحه سینده آیدین شافاق موحیط لرین، بعضیسینین سازالرینین پردهلرینده گؤروشدوک. اونالر مندن بیر قوروپون تشکیل ائتمه و.... بو جشنواره لرده دالغا قوروپو-1370ینجی ایلدن آزلیق وار. بو آزلیق اورمو دا او قدر اولماسا دا؛ همدان سینی طلب ائتدیلر و ایصفاهان شهرینه کنسئرته -1378ینجی ایله قدر، هر ایل بیرینجی یئری قازانیردی. و قاشقای آشیقالریندا داها چوخ ّحیس اولونور؛ چونکو چاغیردیالر. همن گون بونالرال بیرلیکده اینجه صنعت بیرجور اولدو کی 1378 ده کرمان دا گئچیریلن » ایستر-ایستمز قونشو میللتلرین موسیقیلریندن تاثیر ادارهسینه گئدیب آلتی آی سونراسینا ایصفاهانین نواحی موسیقی « جشنواره سینین داورلریندن بیری آلیبالر. اونا گؤرهده، بونالرین پرده دوزوملری و پرده عباسی هوتئلینده بیر کنسرت قراری قویوب و قراردادین اوستاد»محمدرضا درویشی« بیزی صحنهیه چاغیریب بؤلوملری فرق ائلیر. باغالدیق. بو ایلک کنسرتده قوروپ اوالراق، قارداشیم و اوردا اوالن 400 قوروپون اؤنونده دئدی: »بونالرین آز ّآما عمومییت ده بوتون دونیا تورک لری نین موسیقی فرخ مهدی پور ساز، رحمت لیک اوستاد حسین آذری یاشالرینا باخمایاراق، بونالر اؤز ایشلرینده یوز ایللیک سینین بیر-بیرینه بنزریشی و یا یاخینلیغی چوخدور. قاوال، حسن نامی باالبان، آشیق نوروز چمنی خواننده، یول گئدیبلر!« بیر آز بیزی تعریف توصیف ائتدی. او هامیسی کوراوغلودان و اصلی کرم دن داستان دئییر؛ و بیرده من، کی قوروپون موسیقیسینین آرانژمانین، تاریخدن سونرا گنج لره شراییط یارانسین دئیه، بیز البته هره سینین اؤزلرینه گؤره ده داستانالری وار. مثال رهبرلییین و هم ده سازین ایفا ائدیردیم. همن آدالرینی مسابیقهلرده شیرکت ائلمهیه داها اوتاندیق. بخشی لرین دئدییی داستانالر آذربایجان دا یوخدو. اما قئید ائتدیییم شخصلر دالغا قوروپونون ایلک عوضولری بیر سئرا داستانالر هامیسی نین آراسیندا موشترک دی. اولموشالر. ائله دالغا قوروپونون تملینی ده بیز اوردا دالغا قوروپونون نئچه خاریجی اؤلکه ده ایجرا فقط بیز کؤراوغلی دئییریک اونالر گؤراوغلی دئییرلر. قویدوق و اوردان باشالندی. بو کنسرت اوچون اوچ- سی اولوب؟ بئله بئله فرق لر وار. دورد آی مشق ائلهدیک. کنسرته اون گون قاالن دالغا قوروپو آزیندان بیر اوتوز اؤلکه یه ایاق آچیبدی. دفعه لرجه باکی دا کنسرتیمیز اولدو. بیلیرسینیز کی اورتا شرق اؤلکهلرینده موسیقی ساحهسینده آذربایجان اؤزل یئره صاحیبدیر. بونودا قئید ائتمهلییم کی باکینین کنسرواتوریاسی اورتا شرق اؤلکه لرین آراسیندا فرقلی و یوخاری یئری وار. او سببدن چوخ بؤیوک موسیقی عالیملری یئتیشدیریب و چوخ بؤیوک شخصییتلی موسیقیچیلر اورتایا قویوب. میثال اوچون شاه زامانی موزیک ژورنالیندا ایرانین بؤیوک موسیقی عالیملرینین یازدیغی مقالهلرینده، نینباکی کنسرواتوریاسینی، باال ایتالیا کنسرواتوریاسی کیمی آدالندیریبالر. حقیقتا ده اوردا اوزئیرحاجی بهیاف، قارا قارایئو، فیکرت امیراف، عارف ملک اوف الر کیمی بؤیوک موسیقی عالیملری یئتیشدیریلیب. بونالری دئمکدن مقصد بودورکو، بیزیم باکی کنسرتمیزده، اورانین بؤیوک باشالری او جوملهدن چوخ بؤیوک موسیقی عالیملری و موسیقیچیلری اعتیراف ائدیب دئدیلر: »بیز آشیق موسیقیسینده الیمیزین دالیسین یئره ووروروق!« یعنی بو صنعتده سیزین گؤردویونوز ایش، چوخ یوخاری بیر ایشدی. بیزی بئله تبریک ائتمهلری و یا باشقا سؤزلری و قارشیالماالری گؤستریردی کی بیز بو صنعتده چوخ دهیرلی بیر ایش گؤره بیلمشیک. بو صنعت یاشامالی بیر صنعتدی. باکیدا بیر زامان »آذربایجان موسیقی خزینهسی« آدلی وئریلیشینده)تلویزیون برنامه سینده( آشیق موسیقیسینه گؤره بیردانیشیق گئدیردی. بو وئریلیشی »محرم قاسملو«، اورانین بؤیوک فولکلورشوناسی آپاریردی. او بیر گون منه دئدی: »سیز باکی یا گلیب آشیق موسیقی سینین کنسرتینی ایندی گلک ایرانین ان موهم قوروپالریندان بیری، ایصفهانا گئدیب، عباسی هوتئلینده مشقلریمیزه داوام وئرنه قدر، بوردا بو موسیقییه گولردیلر. دئیردیلر »دالغا قوروپو«نا. بو قوروپ نه جور باشالدی کی ائلهدیک. بو کنسرته 54 آسیا اؤلکهلرینین اینجه صنعتله ائالت موسیقیسیدی، داغدا داشدا اوالر بو موسیقی؛ بوجور گوجلو دالغاالر یاراتدی؟ باغلی مسئولالری و بؤیوکلری ایشتیراک ائتمیشدیلر. اما سیز ائله بیر ژانردا کنسرت وئردینیز کی بو سؤزو -1369اونجو ایلینده من اوستاد سلیمی نین موسیقی ایکی گئجهلیک بو رسمی کنسرته ایکی موسیقی دیین آدامالر سؤزلرین گئری آلدیالر. ایندی بیز بئله بیر مکتبینده ساز تدریس ائتدیییم زامان، ایکی شخص قوروپو دعوت اولونموشدور کی بیری دالغا قوروپو و موسیقییه صاحیب اولدوغوموزا فخر ائدیریک.« منی ائشیدیب آختارا-آختارا گلمیشدیرلر مکتبه. بیریده تورکمن صحرادان»دوکتور تکه«نین قوروپوندان اونالرین بیری موسیقی اوستادی سعید شهرام عیبارتیدی. دئمه لییم کی بیزیم قوروپوموزون جنابالری، ایکینجی سی میرزاخانی جنابالری کی باشالنیشی اوردان اولدی و بیر ایل سونراسی، من تهراندا آردینی گلن سایی دا اوخویون سازمان صنایع دستینین فرهنگی مشاوری ایدی. اونالر موسیقی مرکزینین طرفیندن دعوت اولوندوم آلمانیایا، بیر باشقا قوروپونان یعنی تورکمن صحرادا »دوکتور تک سولو ایفاچی سی کیمی. اوردان دونندن سونرا دالغا

35 / 35 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH 36 / 36 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه 37 / 37 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH اندیشه رضـا داودی

سکونت شاعرانه در جهـان هایدگر، فیلسوفی در جستجوی تفکر قسمت 13 از 14 از کتاب هایدگر اثر برتران ورژلی ترجمه رضا داودی

سکونت در جهان در آن صورت قرار خواهیم گرفت. با این حال، اهمیت آنها صیرورت را آزاد م یکند. کالمی که با چنین زبانی به زعم هایدگر، پروژه تسلط کامل بر سیاره به واسطه دارد که معنایی دیگر نیز به این معنا بیافزاییم. سکونت گفته شود سرشار از طنین است، به طوری که زنده فناوری مشخصه جهان ُمدرن است. این پروژه نقطه داشتن به معنی در پناه بودن نیز است. به زعم هایدگر، م یکند، زندگی میبخشد. میتوان زنده بود بدون اوج متافیزیک، فلسفه دنیای غرب است. این پروژه در اینجا است که معنای حقیقی آزادی را مییابیم. اینکه زندگی کرد. در این صورت، مردگانی خواهیم تجسم آرزوی یافتن علت هر چیزی است. الیبنیتز در زبان آلمانی کلمه Frei برای گفتن آزادی استفاده بود. تمامی معنای شعر عبارت از زنده کردن زندگانی )۱۶۴۵-۱۷۱۶( در قرن هفدهم میالدی اصل راهبردی یشود و کلمهم Freide برای صلح به کار م یرود. ریشه با کنار گذاشتن پوچی زندگی ای است که همه چیز دلیل کافی را ارائه کرد: »هیچ چیز ب یدلیل نیست.« این دو کلمه یکی است. وقتی آزاد هستیم که در پناه برای زنده بودن دارد، اما زندگی نمیکند. جنبه تمامی تفکر هایدگر زمانی روشن میشود که متوجه و ایمن باشیم. در اینجا، در پناه بودن به معنی قرار بنیادین شعر نیز از اینجا نشات میگیرد، زیرا هدفش میشویم او سعی کرده این پروژه را دور بزند تا به گرفتن بر روی زمین به عنوان موجودی میرا در زیر »ساختن« انسانها در جهانی است که در آن اغلب فلسفه ای بازگردد که تحت حاکمیت پروژه یافتن آسمان و خدایان است. به تعبیری دیگر، قبول داشتن فقط چیزها ساخته میشوند. دلیل برای هر چیزی نباشد. در این معناست که باید یک زندگی میرا )انسان(، در حین قرار گرفتن بر روی انسان ساخته شده است برای سکونت در رازی که مفهوم پایان متافیزیک را درک کرد. درست در هنگام چیزی که ما را حمل میکند )زمین( و تحت سیطره درونش قرار دارد و به او تولدی دوباره در زندگی پیروزی متافیزیک، وارد دوران پایان متافیزیک شدیم. ای اصیل میبخشد. او برای سرنوشتی پیش پاافتاده زیرا، هر چه بیشتر تسلط فناوری بر سیاره گسترش ساخته نشده است. در این معناست که شعر و فلسفه مییابد، بیشتر نیز مشخص میشود تا چه حد این میتوان تالش کرد تا بر جهان تسلط به هم پیوند میخورند. در سطح خاصی، فلسفه فقط پروژه غیرممکن است و تا چه حد اهمیت دارد که یافت. همچنین میتوان سعی کرد تا در میتواند شاعرانه باشد. در جستجوی چیز دیگری باشیم. اما چه؟ اینکه ما انسان در این جهان وقتی سکونت م یکند که درک ارتباط خود با جهان را تغییر میدهیم و ارتباطی به جهان سکونت داشت. هایدگر سعی کرد کند مطمئن ترین مامن او در این جهان تفکر اوست. هایدگر در مقاله »ساختن، سکونت و تفکر« که در صورت عمل با جهان باز مییابیم، عبارت از سکونت در جهان ساکن شود. در جهان است. سکونت به معنی قرار گرفتن در جایی کتاب »رساالت و کنفرانس ها« منتشر شده، مینویسد: است. همچنین به معنی با حضور خود نفوذ در فعالیتی » میرایان سکونت م یگزینند، در حالی که منتظر خاص، در زمانی خاص از زندگی است. تمامی این خدا هستند. آرزومندانه، امر غیرمنتظره را به آنها معناها را بگیریم و بر روی انسان اِعمال کنیم: در آن گذر زمان )آسمان( به منظور دریافت نشانههای ارسالی میبخشند. آنها منتظر نشانههای ورودشان میشوند وقت است که نقش خاص او آشکار میشود. انسان برای از سوی پیغامبران ناشناس )خدایان( است. و عالمات غیبتشان را میشناسند. آنها خدایانشان را تسلط به جهان ساخته نشده، بلکه برای سکونت در آن برای خود نمیسازند و بت پرستی نم یکنند. محروم از ساخته شده است. سکونت در جهان در ابتدای امر به شاعر و فیلسوف سعادت، همچنان در انتظار سعادتی که از آنها رخت معنی قرار گرفتن در جایی و یافتن مسیر خود است. هایدگر آزادی را به مثابه گشایش به ناشناخته بربسته، باقی میمانند. در آزادسازی زمین، در استقبال چه زمانی ما در جایی قرار م یگیریم؟ وقتی که درک م یدانست که در مقابل تسلط تکنیکی است که هدفی آسمان، در انتظار خدایان، در رفتار میرایان، سکونت کنیم قرار گرفتن و ساکن شدن به یک معنی هستند. جز کاستن ناشناخته به شناخته ندارد. اهمیت ارتباط آشکار میشود.« هر کس در واقع ساکن شدن را بداند، خواهد توانست او با شاعر و همچنین زبان از همین جا ناشی میشود که در جایی قرار گیرد. قادر است که جایی باشد. در و این به دالیل متافیزیکی و نه به دالیل ادبی است. آن زمان است که قرار گرفته است. در واقع، به نسبت وقتی در واقع معنای ناشناخته را داریم، این به زبان ادامه دارد هستی است که ما قرار گرفته ایم. باید به گونه ای گسترش مییابد. کلمات به جای سطحی بودن، طنینی عمل کنیم که خود را تا معنای هستی تعالی بخشیم، و به خود م یگیرند. آنها در خود رازی دارند که درون

38 / 38 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه 39 / 39 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH باغ کتابها : ادبیات مسعود هوشیار گروه ادبیات هفته

پژوهشهای فراموششونده؛ اما زیربنایی: معرفی و نقد کتاب »چشم، ابرو، مژگان در ادب پارسی«، نویسنده دکتر سیروس امیری، نشر صدای معاصر

سیروس امیری این کتاب را برپایه شم ارش چند واژه آنان، حتی در پایا ننا مههای دانشگاهها نیز بهکار گرفته میشد و دانشجویان با همین روش خاص در دیوان شش شاعر که ن زبان فارسی گردآوری پایا ننامه و رساله مینوشتند. مثال دانشجویی در یکی از پایا ننا مههای موجود در یکی کرده است. نویسنده در شعر شاعران مد نظر بی تهایی را از دانشگ اههای آزاد اسالمی، نام علی )ع( را در دیوان شاعران جستجو کرده و مجموع گرد آورده است که درباره »چشم« و »ابرو« و »مژگان« بی تهای یافت هشده را برای پای اننامه ارشد ارائه کرده است. اما امروزه باوجود این ن رمافزارها س رودهاند. مؤلف، این واژگان را از دیوان اشعار خواجوی و امکانات تازه، دیگر ضرورت چنین پژوه شهایی الزم ب هنظر نم یرسد و جوینده م یتواند با کرمانی، سعدی، حافظ، صائب تبریزی، فروغی بسطامی و قابلیت جستجوی این افزارها، هر واژهای را که بخواهد در دی وانهای شاعران مختلف بیابد زرگر اصفهانی بیرون کشیده و در کتابش گنجانده است. و استخراج کند. ازا ینمنظر باید پرسید که بهجز ِلذت ِخوانش این اشعار موضو عبند یشده، ِشمار صفحههای کتاب از نظر حجم شعرهای دربرگیرنده بهراستی کارکرد چنین تأ لیفهایی چیست؟ آیا میتوان این نوع پژو هشها را زیربنای واژههای »چشم و ابرو و مژگان« در بی تهای این شاعران، پژو هشهای بعدی دانست؟ بهنظر نگارنده، این کتاب منبع مهمی برای تحلیل »شیوه بسیار متفاوت است و ازای نمنظر، ِشاعران یادشده ب هاندازه نگرش« این شاعران به ان دامهایی مانند چشم و ابرو و مژگان است؛ درواقع این ِمنبع آماری توج هشان به این ان دامها، آنها را به کار گرفت هاند. باای نتوضیح، در شعرهای صائب ۹۱، مقدمه پژوه شهای مه متری م یتواند باشد. ازای نرو، ازاین ِمنبع آماری م یتوان استفاده کرد سعدی ۵۴ ، خواجو ۴۲، حافظ ۴۱، فروغی بسطامی ۲۷ و زرگر اصفهانی ۵ صفحه از کتاب تا نگرش این شاعران را به سه ِعضو نزدیک و درپیوند باهم واکاوید و سپس تحلیل کرد. را دربرگرفت هاند. درنتیجه ازنظر تعدادصفحه، صائب در رتبه نخست قرار دارد و بیشترین اینکه: ۱. ازنظر زیبای یشناسی، این شاعران چه نگرشی به این ان دامها دارد؟ ۲. در زمانه استفاده را از واژههای چشم و ابرو و مژگان کرده است؛ درواقع ِمؤلف این اثر با رویکردی ایشان چه صف تهایی به این ان دامها نسبت م ی دادهاند؟ ۳. و اکنون چه تغییری در این آماری ب ه جم عآوری ابیاتی دست زده است که این واژهها در آنها وجود دارند. ازای نرو، هر صف تها ب هوجود آمده است؟ ۴. اگر نوع نگرش این شاعران به این ان دامها به ما رسیده است مؤلفی در کار ِپژوهشی برمبنای چنین رویکردی، کافی است تا بنشید و بادقت دیوان شاعران و همچنان مانند شاعران کهن چشم را شهال میپسندیم، چه تأثیری در »سبک زندگی« و مدنظرش را یک ییکی ورق بزند و هر ِبیت دارای چنین واژگانی را جدا کند و سپس در »سلیقه زیباپسند« انسان امروز دارد؟ درواقع با این پرس شها، ِکتاب پی شرو گویاتر و کاراتر فهرست موضو عبند یشدهاش بنویسد. تا چندی پیش و پیش از پیدایش نر مافزارهایی چون م یشود و از ِدل آن پژو هشهایی تحلیلی و مبتنیبر کارکردی اد بیاجتماعی زاییده میشود. ُ»درج« و تارنما)سای ت(هایی چون »گنجور«، این شیوه واژهیاب یهای خاص و موض وعبندی

تاریخ بیهقی پشتوانه نظری قدرت غزنویان: معرفی و تحلیل کتاب »حدیث خداوندی و بندگی«، نویسنده دکتر محمد دهقانی

ابوالفضل محمدبن حسین بیهقی از نویسندگان چیرهدست مربوط به شعر است و بهطریق اولی، در سبک نثر فارسی هیچ وقت بحث انتقادی بهعمل و بسیار تأثیرگذار در زبان و ادبیات فارسی است. هرچند نیامده است )بهار، از پیشگفتار، ص۱(. این نکته نویسنده بیا نگر آن است که نثر فارسی که هدف وی در نوشتن تاریخ بیهقی ثبت وقایع تاریخی در گذر زمان دور از چشم فار سیزبانان قرار گرفته است و ایشان پیوسته توجه کمتری به دوران غزنویان است، خوانندگان امروزی به وجه ادبی آن آن ک ردهاند. دهقانی با این رویکرد به نوشتن کتاب »حدیث خداوندگی و بندگی« دست بیشتر از جنبههای تار یخیاش توجه دارند. درنتیجه ُبیشتر م ییازد و در ای نباره م یگوید »من با نگارش این کتاب سعی کردم تا حق ابوالفضل بیهقی ادبی اتچ یها تاریخ بیهقی را خوان دهاند و ازای نچش مانداز، را ادا کنم و سعی کنم این کتاب را از غربت دربیاورم و مردم را با آن انس دهم« )سخنان شاید کمتر شاعر و نویسنده صا حبسبکی را بتوان یافت که نویسنده د رجلسه نقد کتابش در سایت ایبنا( . نویسنده برای آشنایی بیشتر خوانندگان، تاریخ بیهقی را نخوانده باشد و خودآگاه و ناخودآگاه از آن داست انها و وقایع مهم تاریخ بیهقی را با زبانی امروزی و در موض وعبن دیهایی مانند »کار بهره نگرفته باشد. از همینرو تاریخ بیهقی از نظر زبانی در و کردار غالمان در تاریخ بیهقی«، »زن در تاریخ بیهقی«، »وزیر کین هتوز« روایت م یکند صدر نثرهای مهم فار سیزبانان قرار میگیرد. دکتر محمد و ازا ینمنظر این کتاب یار یدهنده مهمی برای فهم بهتر تاریخ بیهقی است. از ویژ گیهای دهقانی باتوجه به اهمیت کتاب تاریخ بیهقی، بهتازگی دیگر کتاب محمد دهقانی، تبدیل تار یخهای قمری به تاریخ شمسی برای ملمو سکردن پژوهشی تازه و نوپدیدی را درباره این کتاب انجام داده است. ایشان س الها در دانشگاه تهران تاریخ غزنویان است. این ویژگی در توضیح داست انها، متن بیهقی را برای خواننده عین یتر تاریخ بیهقی را درس دادهاند و با پی چوخ مهای آن دست وپنجه نرم ک ردهاند. ب ههمی ندلیل، م یکند و خواننده بهتر م یتواند فاصله زمانی خود را تا وقوع حوادث تشخیص بدهد؛ چراکه پژوهش مد نظر، محصول چند ینسال بار یکاندیشی در این ِکتاب متعلق به سده پنجم »خواننده امروزی تاریخ بیهقی اگر بداند که مثال حسنک را در روز چهارشنبه یازدهم اسفند است. دهقانی نخست در مقدمه استادانه خود درباره اهمیت و نقش زبان در فرهنگ ایرانیان ۴۰۹ خورشیدی ب هدار آویخت هاند، ب هآسانی تشخیص م یدهد که از آن واقعه براساس تقویم و اقبال از شعر دربرابر مهجورماندن نثر فارسی در تاریخ این فرهنگ سخن م یگوید. نویسنده امروز )فرضاً یازدهم اسفند۱۳۹۲( ۹۸۳ سال م یگذرد« )ص۴(. تاریخ بیهقی بهگفته دکتر معتقد است که »فارس یزبانان در بیان عواطف و احساسات و احوال نفسانی خود، یعنی دهقانی »حدیث خداوندی و بندگی« است؛ چونکه درونمایه کتاب ابوالفضل بیهقی ازمنظر آنچه غالباً به شعر مربوط م یشود، از توانایی وی ژهای برخوردارند« )ص۱( و نیز وجود ایشان، روایت خداوندی و کشورداری از موضع قدرت است. قدرتی که همواره نگاهی از باال گنجینه شعر و نظم وسیع در زبان فارسی سبب شده است تا ایرانیان به شعر بیش از نثر به پایین به زیردستان خود دارد. درنتیجه پادشاه )خداوند( همواره با رویکردی سلط همدار گرایش داشته باشند )همان( و دلیل آن را خ وش ِآمد ایرانیان از مت نهای شاعران هپسند و قاهرانه جامعه خود را اداره م یکند. ازای نرو، »واژه »خداوند« در تاریخ بیهقی معموالً م یداند: »روشن است که سیطره تفکر شاعرانه یا بهتعبیر من »فرهنگ منظوم« بر زبان عنوانی است برای زبردستان، ب هویژه پادشاه و وزرا ]... و[ واژه »بنده« را هم غالباً ب همعنی فارسی و گویشوران آن موجب ضعف »فرهنگ منثور« در این زبان شده است« )ص۲(؛ زیردست و خدمتگزار« )ص۲۷( بهکار میبرد. درواقع و جه برجسته اندیشه بیهقی را تثبیت همچنین برای این مهجوری فرهنگ منثور، به سخن ملکالشعرای بهار استناد میکند پای ههای»قدرت« غزنویان دربر م یگیرد. وی برای این منظور از پشتوانه نظری »حق و عدل که حتی از نظر سبکشناسی، در شعر ِپژوهش بیشتری صورت گرفته است و در نثر هرگز و تقدیر« )ص۲۹( استفاده م یکند تا ب هکمک این ابزار بتواند قدرت خداوندان غزنوی و ِتقدیر بحثی انتقادی وجود نداشته است؛ چرا که در فرهنگ ما »هرچه نوشته و گفت هشده است بندگی مردم را توجیه کند.

40 / 40 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه تأمالت ادبی :

بخش نخست: دو یادداشت کوتاه اما ناب از گوستاو فلوبر ادبیات،تأمالت ادبی

)نقل قولهایی کوتاه اما بلند(

۱. بازی سرشن اس شدن ۲. درمان رن جها بد کردم نرفتم پیش کنسول فرانسه کارتی بگذارم. راه خوبی بود برای سرشن اسشدن بیندیش، کار کن، بنویس، آستی نهایت را تا شانه باال زن و مرمرت را بتراش... نزد اولیای امور و شاید گرفتن نشان لژیون دو نور. راهش ای نَست. بیا ُحسن شهرت پیدا گوستاو فلوبر: ... که دل ُمردگی تو را ُکشت، هان؟ از خشم م یترکی، از اندوه در تابی، کنیم، پیش برانیم و باال رویم. به فکر مقام باشیم... خفه میشوی؟ صبور باش ای شیر صحرا! من هم در حال خفهشدنم، مد تها ییست از راه پاریس تا سه هفته، یا یک ماه دیگر، به شهر خودمان روئن خواهم رسید؛ به روئن مدید... خودمان که در هر کوچ هاش دل ُمرده ب ودهام و در هر خیابانش خمیازه پکری کشی دهام. به ر یههایت یاد بده نفس کوتاه بکشند، تا زما نیکه پا بر قلههای بلند مینهی و باید در م یفهمی از چه م یترسیدم؟ م یبینی؟... وقتی به سفر م یروم... م یخواهم آزاد و توفان دم زنی، با شادی بسیار گسترش یابند. مستقل و تنها یا با تو باشم. کس دیگر فایده ندارد. دلم میخواهد بتوانم بخوابم و وقتی بیندیش، کار کن، بنویس، آستی نهایت را تا شانه باال زن و مرمرت را بتراش؛ مانند راه م یافتم ندانم کی برم یگردم. تنها از این راه است که م یتوانم بگذارم اندیش ههایم با کارگر خوبی که هرگز سر بر نمیگرداند، عرق میریزد و زحمت میکشد و لبخند گرمای خویش سیالن یابند؛ بی سدی و منعی. آن وقت است که به خودی خود وقت م یزند... تنها راه حذر از ناشادی محصورکردن خویش است به هنر و جاندادن به هرچه اوجگرفتن و ب هج وشآمدن خواهند یافت. که دیگر. سفر باید کاری جدی باشد؛ ب هجز این چرندترین و نابخردان هترین کارهای زندگی خواهد برای من همهچیز کمابیش خودش بوده است از زمانی که سر تسلیم نهادم به همیشه بود. اگر م یدانستی مردم، ب ی آنکه بخواهند، چه حس حرمانی به من م یدهند، اگر بدب ودنشان... من به زندگی روزمره وداع نهایی گفت هام. از این پس آنچه م یخواهم میدانستی چه چیزها که از من کاسته و کم میشود، به خشم میآمدی؛ هرچند که پنج شش ساعت آرامش است در اتاقم؛ آتشی در زمستان و دو شمعی برای ش بهایم... چون مرد خردمند الروشفوکو چیزی تو را خشمگین نمیکند. دلم م یخواهد قص های را که در این مدت جدایی نوشت های ببینم. در چهارپنج هفته ... زمانی بود که م یبایست بیش از آنچه امروزه دارم، اندیشه م یداشتم؛ شاید بایستی هم هاش را باهم خواهیم خواند. باهم، تنها، ب هفراغت، دور از دنیا و بورژواها، چون ب یشتر به عقل سیر میکردم، و کمتر سرسری نگاه، اما اکنون بهسادگی و سادهلوحی خ رسهای زندانی، و زیر پوست کلفت سه قشری خرسان همان خواهیم غرید. من هنوز چشم به هر چیز میگشایم، که شاید بهتر هم باشد... به فکر آن داستان شرقی خودم هستم که در زمستان آینده خواهم نوشتش. داستانی که مینوشتی به کجا کشید؟ ازش راضی هستی؟... تنها بهتر بیندیش، به هنر و بس؛ چرا که هنر جامع است. به عقیده من کوشش در راه هنر اراده خداست. منبع نام ههای فلوبر، ترجمه ابراهیم گلستان، صدف، ش۱۰، شهریور ۱۳۳۷.

بخش دوم: ِسیمین ّزرینهی داستان

)نقل قولهایی دربارهی اهمیتِ دکتر سیمین دانشور و آثارش(

۱. دکتر محمدرضا شفیع یکدکنی: منتقدان این رمان ]سووشون[ او را اگر نه بهترین،خان وادهی پر جمعیتی بود که بر محور مادر م یچرخید. از آن رابط ههای خشک شاگرد که یکی از دو یا سه ِرمان برجسته در زبان فارسی م یدانند. و معلمی که از بقایای فرهنگ مکتبخانه بهشمار میرفت و خودش را تا کال سهای دانشگاه، مخصوصاً دانشک دهی ادبیات هم رسانده بود، نشانی در کالس او نم یدیدی. ۲. محمود دول تآبادی: م یبینم آنچه م یتوانم از دانشور یاد بگیرم همان چیزی نیست تکی هکالمش »بچ هجان!« بود که هم هی ما را از ریز و درشت و پسر و دختر، خطاب که از جالل م یشود آموخت، چون دانشور با ِمن خواننده، ب ه ِعنوان یک نویسنده برخورد م یکرد. آ نقدر از ِته دل و آ نچنان طبیعی که بیآنکه یادت بیفتد که: چه ظرفیت م یکند؛ اما جالل آ لاحمد بهعنوان یک ِخطیب مؤلف. شگفت مادران های در اوست که م یتواند هم هی یتی مهای جهان را زیر بال بگیرد.

۳. منصور اوجی: سیمین دانشور زنی است یکه در عرص ههای فرام وشش دهی انسانی منابع ) بهترتیب ذکر( و این سوای ارج ادبی اوست... سیمین زنی است به آرامش رسیده که جز خوب یهای - شفیعیکدکنی، محمدرضا، ۱۳۷۸، ادبیات فارسی از عصر جامی تا روزگار ما، چ۱، دوستان را نمیبیند و با بیاعتنایی از بد یها و ولنگار یهای دیگران نسبت به خودش تهران: نی، ص۱۰. م یگذرد و شاید طبیعت هم این شان ههای پ توپهن را به همین خاطر به او ارزانی داشته - به نقل از : اتحاد، هوشنگ، ۱۳۸۷، پژوهشگران معاصر ایران، ج۱۱، چ۱، تهران: تا ب دیهای دیگران را از آنها پایین بیندازد. ب دیهای هم هی ما را. فرهنگ معاصر، ص۳۵۱. - مجلۀ بخارا، ۱۳۸۹، ش۷۵، ص۲۴۹. ۴. حسین منزوی: کالس سیمی نخانم، ح الوهوای خودش را داشت. بیشتر مثل - همان، ص۲۵۳.

41 / 41 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH داستان دنبالهدار : ماجراهای من و میکائیل ادبیات جامعه بخش آخر بهروز مایلزاده

امروز صندوق پستیم رو که باز کردم طبق معمول یه کردم یه طرف و یه فحش ناجور ب یهدف ول کردم به مشت تبلیغات صد من یه غاز توش بود با چندتا فالیر. یه سمتی، گوشی رو برداشتم زنگ بزنم پیتزا دومینو که و اما یه نامه عجیب از ناسا! اینقدر تعجب کردم که یادم یه صدایی پیچید تو خونه که دست نگهدار پیتزا مهمون رفت جا نکم یلها رو شوت کنم تو سبد بازیافت، همه ما! برگشتم سمت صدا دیدم میکائیله، پشت سرش هم رو دوباره چپوندم تو میل باکس و بدو بدو اومدم باال تا اسرافیل اومد تو، گفتم اینقدر تابلو بازی در م یآرید که نامه رو باز کنم ببینم چیه! چند بار پشت و روی نامه رو همه عالم و آدم فهمیدن شما میاید خونه من! دربیاریم! گفتم یعنی میخواین ترتیبشو بدین! یه دفعه برانداز کردم همه چیز درست بود خطاب به من بود از میکائیل جعبه پیتزا رو گذاشت رو میز و گفت چی شده! یه صدایی اومد گفت ترتیب کیو م یخواین بدین نامردا؟ ناسا! دیگه طاقت نداشتم بازش کردم یه نامه بود با دوتا احضاریه رو دادم دستش یه نگاهی کرد و گفت واو، آپولو بود، نیومده دست کرد تو جعبه پیتزا یه اسالیس عکس، عکس هوایی بود، با دوتا نقطه نورانی که توی عجب عکسی، عکس رو داد دست اسرافیل گفت حدس تپوند تو دهنش، گفت به عزرائیل بگین بره سراغش! هردوتا عکس تکرار شده بود! چیزی از عکسها نفهمیدم. بزن کدوم تویی! اسرافیل گفت خوب تابلوئه دیگه اون که میکائیل یه نگاه عاقل اندر سفیه انداخت بهش گفت نامه رو خوندم، چشمام داشت از حدقه م یزد بیرون، یه نورش کشیده تره، بارها بت گفتم موقع فرود عین من اطالعات نداری الکی زرزر نکن، عزرائیل باید از جبرئیل چیزی شبیه اخطاریه یا احضاریه بود، مضمونش این بود از فاصله دورتر ترمز کن، تو م یذاری تا دم آخر ترمزاتو نامه داشته باشه، آپولو دوباره گفت پس براش چندتا که ما چند وقته دوتا شیئ مشکوک میبینیم که به منزل میکشی نتیجش میشه این، میکائیل خندید گفت دهن حوری بیارین! اسرافیل گفت ببخشیدا ما مگه حوری شما رفت و آمد م یکنن، لطفا اگر اطالعاتی دارید برای سرویسا همه جا دوربین دارن! ِکشیم!؟ میکائیل گفت ساکت باشین بابا، اینا قاعدتا نباید پ ارهای توضیحات به دفتر ناسا واقع در خیابان ژاندارمری! گفتم احضاریه اومده میفهمید، تو از ترمز حرف میزنی! م یتونستن ما رو رصد کنن، یه فحش داد گفت دارن مراجعه کنید! اسرافیل گفت ولشون کن بابا، میکائیل گفت بگو چیزی پیشرفت میکننا! من دوباره نامه رو خوندم، عکس ها االن واضح تر به نم یدونم! اسرافیل گفت سرشونو بزن به طاق اصال به اسرافیل گفت پیتزاتو بخور بریم سریع، تو یه چشم نظرم میرسید، پایین عکس تصویر خونه من بود که دوتا شکایت کن از دستشون، میکائیل گفت ناسا آشنا نداری؟ بهم زدن رفتن! همه جا سکوت شد، در جعبه رو باز کردم نور کشدار ازش خارج م یشد، حدس زدم احتماال یکیش اسرافیل خندید گفت چرا فیروز نادری رو تو فیسبوکش ... خالی بود یه فحش ناجور دادم از اولی قای متر، زنگ میکائیله اون یکی هم اسرافیل! گلوم خشک شده بود فالو میکنه! میکائیل گفت خوب یه زنگ بش بزن! زدم پیتزا دومینو....! تازه متوجه شدم دستام هم رعشه گرفته، نامه رو پرت اسرافیل گفت ببین نامه رو کی امضاء کرده ته و توهشو

داستانک : آقای ارجمندی بهروز مایلزاده

آقای ارجمندی مرد خوبی بود، اولین بار که تازه میذاشتن و دستش مینداختن، آقای ارجمندی معموال سبز چارخونه و شلوار قهوهای، گاهی هم میایستاد و اسبابکشی کرده بودیم به محلهی جدید توی صف وسیلهای بود برای ارسال پیام خوشمزگیهای اونها به روی کاغذ بچه ها چیزی مینوشت! صحنهی خیلی نونوایی دیدمش، مرد مسن و جا افتادهایی بود با موهای دخترای توی صف. آقای ارجمندی گوسفندی بود که مضحک و مسخرهای شده بود، ملت میخدیدن، مرتب و صورت اصالحکرده، یه کت چارخونه و شلوار هرروز توی صف نون، توسط پسرا جلوی پای دخترا ذبح هرکی رد میشد و صحنه رو میدید یه مکث میکرد و قهوهایی، اولش فکر کردم معلمه ولی بعدتر فهمیدم میشد، مشق ِبیرحمی نسل تو سری خوردهایی بود که میخندید، تعداد بچهها هم هی زیاد و زیادتر میشد، دیونه اس، سعید میگفت مهندس ذوب آهن بوده، تفریحش آدمخواری بود. مسکن دردهای فروخوردهی بچهها که از کنارمون گذشتن کنجکاو شدم ببینم امضاء آرش میگفت عاشق بوده، هرچی که بود آدم خوبی روحیمون شاید... آقای ارجمندی چه شکلیه، کاغذ یکی از بچه ها رو بود، آروم و بی آزار، همیشه سرش پایین بود و گاهی یه روز با بچهها سر کوچه ایستاده بودیم و حرف گرفتم و نگاه کردم، با تعجب دیدم یه خط شعره! با خودش چیزی زمزمه میکرد، اگه دل و دماغ داشت میزدیم، از دور آقای ارجمندی رو دیدم که چند تا »تفنگت را زمین بگذار و بچهها اذیتش نمیکردن داستانهای قشنگی داشت بچه دورهش کرده بودن، بچهها کاغذ و قلم به دست که من بیزارم از دیدار این خونبار ناهنجار!« برای تعریفکردن، اما بچهها اذیتش میکردن! بعضی مثال سعی میکردن ازش امضاء بگیرن یا حرفهاش وقتی رفت یه تیکه کاغذ چسبیده به انتهای کت وقتا یه تیکه کاغذ میچسبوندن پایین کتش با یه رو یادداشت میکردن، دو سه تای دیگه شده بودن چارخونهاش با باد میرقصید... عبارت خنده دار مثل »این خر بفروش م یرسد« یا بادیگاردهای آقای ارجمندی و بقیه رو هل میدادن یا »داداش مرگ من یواش« الکی بیسیم میزدن به قبر عمههاشون، آقای ارجمندی جوانترها توی صف نونوایی معموال سر به سرش هم اون وسط مثل نگین احاطه شده بود، با همون کت

42 / 42 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه کتابخانه شعر : ِشعر امروز ِشعر هر روز ِ)آثار خواندنی ادبیات دیرینه فارسی( فریدون مشیری معرفی قالب ترجیعبند شعرهایی کوتاه از فریدون مشیری

بهمناسبت ماه آبان، سالگرد کوچ او ادبیات،کتابخانه شعر ترجیعبند را نخستینبار رشید وطواط معرفی کرده بند ترجیع: خداوند خداوندان همیشه لشگری بادا/ است. در تعریف او معنی واژۀ ترجیع، برگرداندن مر او را چرخ لشگرگاه و انجم لشگری بادا و فرخی نغمه و شکل قالب آن، شعری خانهخانه است که سیستانی با مطلع: زباغ ای باغبان ما را همی بوی هر خانه 5 تا بیش از 10 بیت با قافیهای متفاوت بهار آید/ کلید باغ ما را ده که فردامان به کار آید، و با خانههای دیگر دارد و بیتی یکسان و بیگانه با بند ترجیع: بدین شایستگی جشنی بدین بایستگی قافیۀ هر خانه، خانهها را به هم میپیوندد. شمس روزی/ ملک را در جهان هر روز جشنی باد و قیس رازی نیز ترجیع را قالبی برگرفته از تقسیم نوروزی، نمونههایی از ترجیعهای سبک خراسانی قصیده دانسته که قطعههای آن در وزن متفق و با مضمون مدحی است. در قوافی مختلفاند. او در این تعریف، به نقل از ترجیعبند سعدی با مطلع: ای سرو بلند قامت دیگر شاعران، هر قطعه را، »خانه« و بیت میان دوست / وه وه که شمایلت چه نیکوست، و بند دو خانه را که گاه یکسان و گاه مختلف است، ترجیع: بنشینم و صبر پیش گیرم/ دنبالۀ کار »ترجیعبند« خوانده است ترجیع را در اصطالح خویش گیرم )ص 641-629(، نمونهای از شعری، بازگشت به بیتی ثابت و یا بازگشت به ترجیعبند سبک عراقی با مضمون عاشقانه است. ۱. در پشت چارچرخهی فرسودهای، كسی خانهای دیگر دانستهاند. از اوایل سدۀ 9ق سرودن ترجیعبند عرفانی متداول ْخطی نوشته بود: شاعران ایرانی از نخستین دورۀ شعر فارسی شد )برگرفته از:دائرهالمعارف بزرگ اسالمی، مدخل »من گشتهام نبود ! پس از اسالم، مضامین گوناگون شعری را در »ترجیعبند و ترکیببند«: ج۱۵، مقاله ۵۸۷۲(. تو دیگر نگرد، قالب ترجیعبند پرداختهاند مونههای کهنترین نیست...!« ت رجیعبندها را هم میتوان در آثار شاعران این در ادامه و طی چند شماره متن ترجیعبند سعدی گر خستهای بمان و اگر خواستی بدان: عصر جستوجو کرد. آثاری از قطران تبریزی با با توضیح لغات و ابیات به خوانندگان عزیز تقدیم ما را تمام لذت هستی به جستجوست. مطلع: به مهر ماه دیداری سپردم دل به دیداری میشود. پویندگی تمامی معنای زندگی ست. / همه بیمار و غم دل را ز چشم آید پدیداری، و هرگز »نگرد! نیست«، سزاوار مرد نیست... ترجیعبند سعدی؛ قسمت دوم ۲. از همان روزی که دست حضرت قابیل ۷. در حلقهی صولجان زلفش بیچاره دل افتاده چون گوست گشت آلوده به خون حضرت هابیل ۸. میسوزد و همچنان هوادار میمیرد و همچنان دعا گوست از همان روزی که فرزندان آدم ۹. خون دل عاشقان مشتاق در گردن یدیده بالجوست زهر تلخ دشمنی در خون شان جوشید ۱۰. من بندهی لعبتان سیمین کاخر دل آدمی نه از روست آدمیت مرد ۱۱. بسیار مالمتم بکردند کاندر پی او مرو که بدخوست گرچه آدم زنده بود ۱۲. ای سخت ِدالن سستپیمان این شرط وفا بود که بی دوست، از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند ۱۳. بنشینم و صبر پیش گیرم دنبالهی کار خویش گیرم؟ از همان روزی که با شالق و خون دیوار چین را ساختند شرح ابیات آدمیت مرده بود بیت ۷. صولجان: چوگان ۲. گو )گوی(: گلول های که از چوب م یسازند و با آن چوگان بازی م یکنند؛ اوفتاده : بعد دنیا هی پر از آدم شد و این آسیاب گرفتارشده، اسیرشده . گشت و گشت معنای بیت دل بیچاره عاشق در حلقه های زلف معشوق مانند گویی در میان چوگان گرفتار شده است . قرنها از مرگ آدم هم گذشت بیت ۸. معنای بیت : )فاعل این بیت همان دل در بیت 7 است(: دل م یسوزد اما همچنان طرفدار و مشتاق است ای دریغ و م یمیرد اما همچنان دعاگوی معشوق است . آدمیت برنگشت بیت۹. خون در گردن کسی بودن، کنایه از عه دهدار بودن مسئولیت مرگ و موجب مرگ کسی شدن است؛ قرن ما معنای بیت: خون دل عاشق بر گردن چشمی است که همهجا جویندهی معشوق است؛ یا: چشمی که با دیدن روزگار مرگ انسانیت است... و در پی آن عاش قشدن، انسان را گرفتار بال م یکند . بیت۱۰. رو )فلز روی(، مجاز از هر چیز سخت و ب یروح است . ۳. من نمیگویم درین عالم معنای بیت: من بنده و چاکر زیبا رویان ظریف و روش نپیکر هستم چرا که )دل( آدمی از جنس روی نیست. گرمپو، تابنده، هستیبخش بیت۱۱. در پی کسی رفتن کنایه از پی رویکردن و به دنبال او رفتن است . چون خورشید باش معنای بیت: من را بسیار نصیحت و سرزنش کردند که به دنبال او نرو؛ زیرا که او خلق و خوی خوبی ندارد . تا توانی بیت ۱۲. موقو فالمعانی )دارای ِخوانش بهیکدیگر پیو سته( هستند . پاک، روشن معانی بیت: ای کسانی که ب یرحم و سنگدل هستید! آیا این شرط وفاداری است که بدون دوست آرام بنشینم و مثل باران، صبوری کنیم و به کار خود مشغول باشم؟ )این شرط وفاداری نیست که( مثل مروارید باش!

43 / 43 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH چهرهها روایتی تاریخی از تاسیس دانشگاه تهران دکتر سید محمد دبیرسیاقی

مقدمه: چند یادداشت که نشاندهندهی مراقبت و سرکشیهای شادروان حکمت به بنای دانشگاه و موزه و میدان ورزش است و از دفاتر یادداشت روزانهی ایشان استخراج کردهایم ازنظر خوانندگان گرامی میگذرانیم.

یکشنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۳۱۵ شمسی ـ »... قبل از ظهر در ِسر راه ّبناییهای موزه و البراتوار دانشکدهی فنی و همچنین مدرسهی دارالفنون را سرکشی نمودم، بد نبود و پیشرفتی حاصل شده و اسباب امیدواری زدم«. ضلع غربی دانشگاه، مطابق نقشهی ترسیمی آندره ُگدار بوده«. پایهی آن گذارده شد و نقشهی تفصیلی آن را هیئتی دوشنبه دوم شهریور ۱۳۱۵شمسی ـ »عصر به سرکشی از مهندسین ایرانی و فرانسوی تکمیل نمودند در چهارشنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۳۱۵شمسی ـ »صبح بناییها رفتم، اول به امجدیه )زمین ورزش( سپس به اواخر سال ۱۳۱۶ طرح آن به پایان رسید و در اوایل برای ِسرکشی بَ ّناییها به جاللیه رفتم. مسیو ُگدار و ّ دانشگاه و بعد به موزه رفتم. بناییها را معاینه نمودم. سال هزاروسیصدوهفده مقدمات کنترات آن با شرکت مسیو سیرو و سایر مهندسین نیز بودند کار آنجا گرچه از حیث عمله و کار قدری وضعیت بهتر شده ولی ساختمانی سوئدی موسوم به »سنتاپ« فراهم ساختم. پیشرفت کرده... تاالر میکروبشناسی نسبتاً پیشرفتی دیگر خردخرد اعتبارات و سرمایه کم شده و ناچاریم مقدور نبود که اتمام آن به دست این حقیر انجام پذیرد. نموده و ساختمان زمین ورزش امجدیّه نیز جریان دارد بعضی قسمتها را تعطیل نماییم. متأسفانه موضوع قرارداد را بعد از تصدی بنده به وزارت کشور، وزیر فعلی و پیشرفتی دارد موجب خشنودی گردید«. شوفاژ سانترال ناقص مانده هیچ خبری از برلن نرسیده فرهنگ عملی نمودند و اینک دو عمارت آن خاتمه یافته و ما را نگران داشته است«. و قرار است که دانشکدهی فنی نیز تا مهرماه آتیه خاتمه جمعه هجدهم اردیبهشت ۱۳۱۵شمسی ـ »عمارت *** یابد و برای گشایش آماده باشد. کتابخانهی دانشسرا را که در هذه ّالسنه خاتمه یافته و عمارت محکم و ظریفی است تماشا کردیم که چند روز یادداشتی دیگر دربارهی افتتاح دانشکدهی حقوق »افتتاح بنای دانشکدهی حقوق )۲۶ اسفندماه در ضلع شرقی در نقشهی طراحی ابتدایی محلی برای دیگر آمادهی افتتاح است. منتهای دقت و حسنسلیقه ۱۳۱۹شمسی(: پریروز سه ساعت بعدازظهر به مناسبت دانشکدهی علوم و ادبیات منظور شده و در نقطهی و ظرافت و استحکام به عمل آمده است«. دعوتی که جناب آقای وزیر فرهنگ ]مراد مرحوم مرکزی تاالر خطابهی وسیعی به انضمام کتابخانهی اسماعیل مرآت است که پس از مرحوم حکمت به عمومی دانشگاه طرحریزی گشته است. خداوند یکشنبه سوم خرداد ۱۳۱۵شمسی ـ »بعدازظهر وزارت فرهنگ منصوب گشته بود[، نموده بودند برای متصدیان را توفیق دهد که به آخر برسانند. جزئیات در وزارت معارف بودم. ساعت شش انجمن آثار ملی مراسم افتتاح عمارت جدیدالبناء دانشکدهی حقوق و تاریخ ساختمان دانشگاه در مطبوعات ۱۳۱۳ به تفصیل تشکیل شد و به بقیهی کارهای مربوطبه آرامگاه علوم سیاسی و اقتصادی به آن بنای زیبا رفتم. مندرج است مخصوصاً در سالنامههای وزارت معارف و فردوسی رسیدگی به عمل آمد... از پیشرفت ساختمان ِ مجلهی تعلیم و تربیت همان سال و سالهای بعد. آرامگاه حافظ که به همت روح خواجهی لسانالغیب این دومین عمارت دانشکدههای دانشگاه تهران است که موفق شدهایم از وجوه مختلفهی اوقافی آن را میسازیم به پایان رسیده است. عمارت نخستین در سراسر ضلع راجع به شرح بنای دانشکدهی حقوق نیز آقای وزیر را پُرت دادم همه مسرور شدند«. شمالی دانشگاه در سوم خرداد ۱۳۱۳شمسی شروع و معارف و دیگران ضمن نطقهایی که امروز در آن سه سالونیم بعد یعنی در بیستوچهارم اسفند ۱۳۱۶ مجلس ایراد کردند، تاریخچهی بنا و مقدار مساحت و دوشنبه یازدهم خرداد ۱۳۱۵شمسی ـ امروز سرکشی به پایان رسید و مراسم افتتاح آن در مثل چنین روزی سایر اطالعات را ذکر کردند که قطعاً بعدها به طبع ّبنایی رفتم. بنای قشنگ و رفیع موزه که در اردیبهشت به عمل آمد و اینک موجب کمال مسرت قلبی و ّحظ خواهد رسید. ۱۳۱۳ شروع شد، اینک میرود که تمام شود و بسیار ّ روحانی برای نویسندهی این سطور است که مشاهده ظریف و مجلل و محکم و زرین ساخته شده است... با نمودم دومین بنای آن نیز به آخر رسیده است و از آنچه اینجانب مشاهده کردم این بنا زائد از حد مجلل مسیو گدار مهندس و جودت رئیس ساختمان مدتی ّ خدا میطلبم که مرا توفیق دهد تا اختتام کلیهی این و حتی لوکس )luxe( ساخته شده است و مبلغی گردش کرده و نقایص را یادداشت کرده دستور الزم ابنیه که پایه و سنگ نخستین آن به دست ناچیز این گزاف برای تزیینات داخلی و خارجی آن به مصرف میدادم«. حقیر بنیاد شده است به چشم ببینم«. »در حدیث آمده رسیده است و سزاوار است که دانشجویان حقوق در است که: »کن سن سن َة حسنة َفلَه اَجرها اَجرمت عمل آنجا مراقبت و مواظبت بسیار در حفظ و نگاهداشت چهارشنبه هفتم مرداد ۱۳۱۵شمسی ـ »صبح به ّ َ َّ ُ َّ َ َ ُ ْ َ َ بها«. از وزیر فعلی فرهنگ ممنون هستم که برحسب آن نمایند و اِ ّال بهزودی ضایع و تباه خواهد شد و اگر سرکشی و معاینهی بناییهای معارف رفتم. نظر به امر شاهنشاه همان نقشه و پروژه را که برای ساختمان اینگونه ابنیه ساده و بیتکلف، ولی محکم و استوار کمیابی َعمله و اشکاالت مالی بنایی دانشگاه پیشرفت َ دانشگاه من آغاز کردم در این ایام که ایشان متصدی گردد به احترام مقام شامخ علم نزدیکتر است و از خوبی ندارد. خیلی اوقاتم تلخ و دلتنگ شدم«. هستند اجرا نموده به آخر برسانند. اسراف و تبذیر دورتر، گرچه در راه علم تبذیری نیست«. چهارشنبه بیستوهشتم مرداد ۱۳۱۵شمسی ـ »صبح عمارت دانشکدهی حقوق را به انضمام دو بنای دیگر، ًقبال در سر ساختمانهای معارف دانشگاه و موزه رفتم یکی دانشکدهی فنی و مهندسی و دیگر باشگاه مقداری به کارکنان بنایی که راکد و متوقف مانده سیخ دانشجویان که عبارت از )رستوران و کلوب( باشد در

44 / 44 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه 45 / 45 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH دانش

مریم ایرانی چرا از تاریکـی میترسیم؟

یک پژوهش جدید نشان میدهد که ترس از تاریکی راه حل این موضوع قرار گرفتن در معرض تاریکی و یا یک مسئله است که از تاریخ اولیه بشر بوده و تاکنون رفتار درمانی شناختی است. نیز ادامه دارد. رفتاردرمانی شناختی )Cognitive Behavioral مجله نیویورک برخی توضیحات علمی برای نیکتوفوبیا Therapy( که به اختصار CBT نیز یاد میشود، یک )nyctophobia( یا ترس غیرمنطقی از شب و تاریکی رویکرد رواندرمانی است، که احساسات ناکارآمد و ارائه داده است. هزاران سال قبل تاریکی نمادی از خطر، رفتارها، فرایندها و مضامین شناختی ناسازگارانه را فعالیت شکارچیان و دوری از سرپناه و جامعه بود. از طریق شماری از روشهای سیستماتیک، صریح و همچنین زمان شکار شیرها از ساعت 6 بعدازظهر هدفمدار نشانه میگیرد. نام این روش اشاره به رفتار به بعد بود و افراد به دلیل داشتن ترس ذاتی، بیشتر درمانی، شناخت درمانی و به ترکیبی درمانی از این دو ترجیح میدادند زمانی که ماه در آسمان کامل است از بر اساس اصول پایه و پژوهشهای رفتاری و شناختی پناهگاههای خود بیرون بیایند. غریزه حفاظت از خود در ترس از تاریکی سوال شده بود اذعان کردند که بدون دارد. برابر حیوانات شکارچی و درنده در طول شبانهروز، به وجود نور و به همراه داشتن چراغ حتی از راهرفتن در در علم روانشناسی، مواجهه سازی نیز یکی از راه قرنها پیش برمیگردد. اطراف منزل خود نیز میترسند. حلهای برطرف شدن ترس افراد از تاریکی است. همچنین در حدود یک قرن و نیم قبل ترس ذاتی از پژوهش دیگر که در دانشگاه رایرسون در تورنتو انجام نقش والدین نیز در برطرفشدن این ترس بسیار مهم تاریکی سبب شد توماس ادیسون به فکر اختراع المپ شده نشان میدهد که تقریبا نیمی از پاسخدهندگان بوده زیرا آنها با بردن کودک به محیطهای تاریک و بیفتد. اظهار کردند که ترس آنها از تاریکی منجر به مشکالت اطمینان خاطر دادن به آنها درباره عدم وجود خطرات دلیل ترس ما از تاریکی این است که ما به درستی خواب شده است. مختلف میتوانند به غلبه کودک بر این ترس کمک نمیدانیم که در یک فضای تاریک چه میگذرد؛ زیرا ما نکته جالب توجه این است که کالین کارنی استادیار کنند. موجوداتی هستیم که به قوه بصری خود اتکا داریم و در رایرسون میگوید، بسیاری از مردم متوجه ترس خود صورت دیدهنشدن هر محیط و وجود تاریکی، ذهن ما به از تاریکی نشده و اضطراب خود را به مسائل دیگری منبع: سمت خطرات محتمل سوق پیدا میکند. نسبت میدهند. /http://nymag.com/scienceofus/10/2016 البته، ترس بسیاری از افراد از تاریکی به دلیل تجربههایی برخی افراد در تاریکی مطلق توانایی خوابیدن را نداشته why-are-people-afraid-of-the-dark.html است که در کودکی داشتهاند و یک پژوهش در بریتانیا و ذهن آنها دچار سرگردانی میشود و فکرهایی از نشان میدهد که 40 درصد از افرادی که از آنها درباره قبیل وجود دزد در خانه آنها را آزار میدهد.

سوالهای زن 30ساله از پـزشک

از نظر پزشکی، 30سالگی زمان مهمی است. اما ممکن آمریکا به تعدادی از پرسشهایی پرداخته که شما باید )خواهر یا مادرتان به این بیماری مبتال بودهاند(، احتماال است برای 15 دقیقه مالقات با پزشک و دریافت از پزشکتان بپرسید. اولین ماموگرافی را باید در 35 سالگی انجام بدهید. اما توصیههای پزشکی مجبور باشید وقت زیادی را در اتاق اولین ماموگرافی را چه زمانی بدهم؟ اگر تاریخچه خانوادگی مهمی ندارید، بهتر است تا 40 انتظار تلف کنید. متخصصان زنان و زایمان دانشگاه ییل اگر سابقه قوی خانوادگی در زمینه سرطان سینه دارید سالگی برای اولین آزمایش صبرکنید.

46 / 46 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه وزنم چطور است؟ با پزشک متخصص درباره بهینهسازی شرایطتان )مثال قبل از مشخصشدن پاسخ این پرسش به کاهش یا استفاده از ویتامینهای دوره بارداری( مشورت کنید.

افزایش وزنتان اقدام نکنید. شما باید تا جایی که ممکن چه اقدامات پیشگیرانهای انجام بدهم؟ دانش است به وزن ایدهآلتان نزدیک شوید، زیرا افزایش وزن با پرسیدن این پرسش کلی از پزشکتان میتوانید زیاد، خطر بسیاری از سرطانها بویژه سرطان سینه را انتظار داشته باشید توصیههایی در مورد تمرینات افزایش و شما را در معرض خطر دیابت و بیماریهای ورزشی منظم و تغذیه مناسب برای رسیدن به شرایط قلبی قرار میدهد. همه زنان باید تمرینات ورزشی ایدهآل دریافت کنید. پزشک همچنین خطرات مصرف منظمی را برای تامین سالمت بلندمدت دنبال کنند. دخانیات، لزوم استفاده از مکملهای ویتامینD )مصرف آیا باید آزمایش ژنتیک سرطان بدهم؟ روزانه هزار واحد برای همه زنان( و توجه به دریافتی اگر تاریخچه خانوادگی قوی سرطان سینه و تخمدان کلسیم را به شما گوشزد خواهد کرد. کنترل استرس دارید )مادر یا خواهرتان(، قطعا موضوع آزمایش ژنتیک و توجه به سالمت ذهن نیز احتماال از دیگر توصیههای را با پزشک درمیان بگذارید. سندرم ژنتیک مهم دیگر، گاهشمار باروری من چگونه است؟ پزشک شما خواهد بود. سندرم لینچ است که میتواند عامل سرطانهای باروری پس از 35سالگی رو به افول میرود. احتماال دستگاه گوارش و سرطان رحم باشد. پزشک با توجه پزشک به بسیاری از زنانی که به دنبال بهترین زمان منبع: به تاریخچه پزشکیتان به شما خواهد گفت آزمایش باروری هستند خواهد گفت بعد از 35سالگی چنین -http://purewow.com/wellness/doctor ژنتیک سرطان بدهید یا خیر. زمانی وجود ندارد، بنابراین اگر به باروری فکر میکنید questions-for-women

چرا یک طالق خوب، برای بچهها بهتر از یک تأهل بد است؟

Brette Sember یک متخصص و مؤلف در زمینه بر موج احساسات منفی والدینشان سوار باشند. طالق است او در مطلب زیر درباره این مساله که چرا 3. بچهها یاد میگیرند که توافق کردن مهم است. طالق گاهی راه مناسبتری است نظرات خودش را بیان وقتی بچهها ببینند پدر و مادرشان شرایط طالق و کرده است: مراقبت از فرزندان را به درستی مدیریت میکنند، به همه میدانیم که تحقیقات زیادی نشان دادند که اهمیت این موضوع بیشتر پی میبرند. والدینی که طالق، تجربه سختی را برای بچهها رقم میزند ولی به سختی طالق را تحمل میکنند تا راه حلی بهتر از دعوای عنوان یک وکیل سابق طالق و حقوقدان با خانوادههای د ائمی پیدا کنند، به بچههایشان این آموزش را میدهند زیادی در زمان طالق و بعدش در ارتباط بودم و شاهد که میشود سختیها را برای ساختن آیندهای روشنتر خانوادههایی بودم که فقط به خاطر بچهها به زندگی تحمل کرد. مشترک ادامه دادند. وقتش است که یک نفر بایستد 4. والدینی که شادی شخصی را انتخاب میکنند، همین و حقیقت را بگوید: »گرچه کسی شک ندارد که طالق مزایای زیر را برای بچهها دارد. را به بچههایشان هم آموزش میدهند. برای بچهها سخت است اما به مراتب بهتر از این است 1. دو خانه که در هیچ کدام دعواهای دائمی نیست بهتر گرچه اولویت دادن به فرزندان به عنوان ارزشی طالیی که بچهها در یک ازدواج توأم با خشونت، اهانت، خشم از یک خانه پر از دعواست برای والدین معرفی میشود اما تصمیم بر اینکه به شادی و نارضایتی عمیق بزرگ بشوند.« وقتی والدین در یک بله، این خیلی عالی نیست که دو خانه داشته باشید ولی شخصیتان هم اولویت بدهید، پیام مهمی به بچهها ازدواج بد باقی میمانند، بچهها در دور بیپایان مواجهه این بهتر از شرایطی است که بچهها هر روز باید شرایط م یدهد. این به آنها آموزش میدهد که هر شخصی با اختالفات، خشم، غم و حتی نفرت گرفتار میشوند. پرتنش یک خانهی پردرگیری را مدیریت کنند. الیق شادی است و شادی یکی از مهمترین عوامل در ازدواج بدی که به خاطر بچهها حفظ شده، مثل زخم 2. شرایط عاطفی آرامتر تصمیمگیری برای مسیر زندگی است. بازیست که مدام به آن آسیب جدید وارد میشود و شرایط در چند ماه منتهی به طالق پیچیده میشوند، " بزرگ شدن در محیطی که عشقی در آن نیست، آسیب ولی بعد از عبور از دوران گذار، همه به شرایط نرمال منبع: " دائمی به کودکان خواهد زد. در چنین شرایطی، طالق جدید عادت میکنند و کودکان مجبور نیستند هر روز www.huffingtonpost.com/brette-sember

47 / 47 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH www.ilsmontreal.org the Iranian Literary Society of Montreal (Canada) Société littéraire iranienne de Montréal (Canada) سی 195امین سالگرد فاضل

موضوع: اقلیم ششم حضور: بازخوانی نقش آثار وار ههای نظامی در عاشقانه طری حذهن ایرانی

سخنران: دكتر فرشيد سادات شريفی

یکشنبه 13 نوامبر 2016  از ساعت 6 تا 8 بعدازظهر دانشگاه کنکوردیا 1455 Maisonneuve W.  Room: H 420 Metro: Guy

48 / 48 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه 49 / 49 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH گذری بر آریانا اخبار اجتماعیفرهنگی افغانستان بهناز دیمینیت

سومین کتاب شعر نجیب بارور تحت مجموعه شعر هندوکش بیاقتدار پس از این مراسم برای دومین بار قرار است در دانشگاه کابل نیز رونمایی شود. عنوان هندوکش بیاقتدار رونمایی شد

نجیب بارور، شاعر جوان افغان که ۲۷ سال عمر دارد در قطعهای زیبا از مجموعه شعر سه عکس جدا افتاده: منطقه عبداهلل خیل ولسوالی حصه دوم پنجشیر به دنیا آمده است. از اشعار این شاعر میتوان به مجموعه شعر نام دیگر کابل که نخستین کتاب شعر او است و سه هر کجـــا مـــرز کشیدند، شمـــا پل بزنید عکس جدا افتاده اشاره نمود. ُ حرف تهران و سمرقند و سرپُل بزنید اثر سه عکس جدا افتاده قبال در مراسمی در تاالر مؤسسه هرکه از جنگ سخن گفت، بخندید بر او تحصیالت عالی پنجشیر در پاراخ مرکز این والیت رونمایی شد. مجموعه شعر »سه عکس جدا افتاده« حرف از پنجـــرهی رو به تحمــل بزنید شامل ۴۹ غزل در ۹۹ صفحه با تیراژ یک هزار جلد از سوی انجمن قلم افغانستان در کابل چاپ شده است و این غزلها درمورد مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نه بگویید، به بتهای سیاسی نه، نه! سروده شده است. روی گــور همهی تفرقـــهها ُگل بزنید سیفاهلل ضیایی، رئیس مؤسسه تحصیالت عالی پنجشیر مشتی از خاک بخارا و ِگل از نیشابور نیز با الگو خواندن سراینده این مجموعه، گفت: شعر و با هم آرید و به مخرو بــهی کابل بزنید شاعری از فرهنگهای دیرینه افغانستان است و نجیب بارور، شاعر تازه کار که بیشتر اشعارش را بخاطر ذهنیت دختران قفس افتادهی پامیــر عزیز سازی جامعه سروده است برای ما قابل قدر میباشد. شد. این مراسم با شعرخوانی اشعار این مجموعه شعری و اهدای یک جلد از آن به عالقه مند توسط آقای نجیب ُگلی از باغ خراسان به دوکاکل بزنید بارور در معرفی اثر سه عکس جدا افتاده گفت: هدف همراه بود. جام از بلخ بیارید و شراب از شیراز از نام گذاری این مجموعه به نام سه عکس جدا افتاده، مستی هر دو جهـان را به تغزل بزنید کشورهای افغانستان وایران وسایر مناطق فارسی زبان مسئوالن این نهاد که رونمایی سومین کتاب شعر بارور میباشد و اشعار آن را بخاطر وحدت و همدلی گفتهام. را حمایت کردند طی این مراسم گفتند: اشعار بارور هرکجــــا مرز... -ببخشید که تکرار آمد سومین اثر این شاعر جوان به نام هندوکش بیاقتدار که نمادی از حرکت و خروش در میان جوانان بوده و عالقه فرض بر این که- کشیدند، دوتا پل بزنید جدیدترین مجموعه شعر او میباشد در تاریخ 6 عقرب مندان زیادی پیدا کرده است، شاهد هستیم که اشعار ُ 1395 توسط نهاد مدنی شبکه حمایت طی مراسم با بارور را جوانان زمزمه میکنند و وی بیشتر از پیش در شکوهی که با حضور جمعی از اساتید، بزرگان فرهنک و میان جوانان درخشیده است و حمایت ما نیز حمایت از هنر افغانستان و جوانان عالقه مند برگزار گردید، رونمایی خواسته جوانان است.

مراسم رونمایی از مجموعه شعر هندوکش نجیب بارور. شاعر جوان افغان سخنرانی مسئوالن عالی رتبه در عرصه فرهنگی ب یاقتدار

50 / 50 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه 51 / 51 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH  ادامه از صفحه 12

نژاد یهودی که تقریبا مثل تفاوت بین خورشید و فایده ای نداشت. حاال شانس بزرگی نصیبم شده و ماه است. اما همه اش این نبود. خلق و خویشان هم نمی خوام که از دستش بدم. قصد دارم با گروه رقص کامال با هم در تناقض بود. پسر، همانطور که گفتم، به اروپا برم."

داستانکوتاه کمرو، معنوی و متفکر بود و دختر، به روستا زاده ی گستاخی شبیه بود- پر از شور، زندگی و روحیه ای پسر اول چیزی نگفت، طوری به نظر می رسید سرکش. اما با وجود همه اینها، آن دو تا از بچگی که انگار همه زندگی اش را باخته باشد. ناباورانه به خیلی همدیگر را دوست داشتند. حدس می زنم که دخترکه داشت به سرعت از پله ها به سمت اتاق پسر تنها بود و دختر هم مورد توجه قرار نمیگرفت. نشیمن باال می رفت، خیره شده بود. خیلی عجیب بار اول که دختر را دیدم بسیار دوست داشتنی بود اما یادم می آید کتاب قرمز رنگی در دست های به نظر می رسید. اندامش به وضوح نشانگر روح پسر بود که صدها جلد آن در آن فصل به فروش و روانش بود، سرشار از روشنی و گرما. اما قشنگ رفته بود و عنوان طنز آمیزی داشت، احمق های ترین چیز، صدایش بود. اغلب، غروبها برایش می عاشق. با وجود وضعیت تراژیکی که پیش آمده بود خواند و صدایش چنان گیرایی مجذوب کننده ای وقتی ِتناسب مضحک آن عنوان را با چهره گیج و داشت که فارغ از هر کار یا فکری، ناگزیر به آن دختر سنگدالنه به او غر می زد و آرامش را از او درماندهاش می دیدم، نمی توانستم لبخند نزنم. گوش میسپردم. گرفته بود و با آن همه انرژی که داشت به نزاع بیشتر با او می پرداخت. در مقابل، پسر نیرویی را از نژادش وقتی که دختر دوباره پایین آمد انگار پسر در نهایت مدتی کوتاه بعد از اینکه من جایگزین برادزکی به ارث برده بود که ِتوان مقابله با دختر را به او می فهمید که چه چیزی داشت اتفاق می افتاد. جوان، دستیار پدرش شدم و پسر نیز به کالج رفت، داد. و این داستانی ست که تقریبا بعد از گذشت با صدایی گرفته پرسید، "داری میری ؟" و دختر پیرمرد مریض شد. خانم برادزکی فورا به دنبال یک سال اتفاق افتاد. دختر، به نحوی با مباشر یک تایید کرد . سپس پسر از جیبش کلید ِسیاه بزرگی پسرش فرستاد اما قبل از اینکه پسر سر برسد، گروه رقص آشنا شد. مباشر صدای زیبای دختر را را بیرون آورد و به او داد. ِکلید در ورودی کتاب در اتاق های محل زندگی خانواده که باالی کتاب کشف کرد و به او گفت که ممکن است بتواند از فروشی بود. فروشی قرار داشت، شمع های چند شاخه روشن صدایش در کار هنرهای نمایشی استفاده کند. فکر کردند وسرود عزا هم داشت خوانده می شد. خانم می کنم خیلی چیزها به او گفت و در نهایت وعده پسردوباره باصدایی آهسته به اوگفت "بهتره این رو برادزکی مثل همسرش سرسخت نبود. پسر قبول های فراوانش کامال دخترک را جادو کرد و او را داشته باشی، چون یه روز بهش نیاز پیدا می کنی. نکرد که دوباره به کالج برود و ماه بعد با دختر ازدواج مصمم ساخت که شوهرش را ترک کند. ِعشق تو خیلی کمتر از ِعشق من نیست که بتونی از کرد ودراتاق های طبقه باال شروع به زندگی کردند. دستش خالص بشی. یه روز برمی گردی و من هم و این آغاز ِنمایش تراژیکی بود که برای پانزده سال به نظرم به وضوح نگفتم که پسر جوان چقدر منتظرت می مونم." شاهدش بودم. کشمکش ها و ناسازگاری هایشان همسرش را دوست داشت. دوست داشتنی که فراتر بالفاصله آشکار شد، همانطورکه از ابتدا دلبستگی از عیال پرستی معمول یهودی ها بود. عشقش به دختر شانه هایش را محکم گرفت، بوسیدش و شان به یکدیگر پرواضح آشکار بود. او، مهم ترین بخش زندگی اش بود. چنین عشقی در حالیکه به تندی نفس می زد به بیرون مغازه دختر هرگز چیزی نداشت. احتماال همیشه در همیشه در معرض خطری بزرگ قرار دارد. زمانی دوید. از ِدرون تاریک کتاب فروشی ایستادیم و کودکی به دنبال غذا و لباس کافی بود. فکر می که معشوق از دست برود، زندگی نیز از دست خواهد نگاهش کردیم. ایستاده در ِکنار هم، به خیابانی می کردی که از موقعیت اش به عنوان ِهمسر صاحب رفت و مانند تکه های کوچکی خردتر و خردتر می نگریستیم که هر دو از آن هم متنفر بودیم و هم می یک کتاب فروشی تقریبا پررونق راضی بود. اما او شود. و این همان چیزی بود که در زندگی برادزکی ترسیدیم، خیابان ِشلوغ پر جنب و جوشی که با نور دختری بی اندازه پر انرژی و جاه طلب بود. بیشتر جوان زمانی اتفاق افتاد که همسرش با گروه رقص خورشید درخشان شده بود و انگار با سرخوشی کینه می خواست، خیلی بیشتر از آنچه که آن کتاب از پیش او رفت. توزانه ای راه خود را از میان معابر شلوغ باز می کرد. فروشی محقر می توانست به او بدهد. شروع کرد و همه اینها برای مردی که کنارم ایستاده بود هیچ به اینکه شوهرش را وادار کند آنجا را بفروشد و وارد باید توصیف کنم که چطور او را ترک کرد. ارزشی نداشت. تجارتی پر منفعت تر شود. نمی فهمید که اینکار در طول ماه ها و سال های بعد شاهد چیزی بودم که شدنی نبود. با اینکه مدتی طوالنی او را می شناخت، یک روز صبح، فکر می کنم بعد ازاینکه دختر با از مرگ هم برایم بدتر بود. نمی فهمید که هیچ جا برای شریک رویا پردازش مباشر گروه رقص صحبت کرد، به سرعت وارد کتاب مناسب تر از آن کتاب فروشی نبود. در مقابل، پسر فروشی شد و شوهرش را که داشت بسته کتابهای همانطورکه گفتم، آن دختر مهم ترین ِبخش زندگی به وضوح این را می دانست. تغییر، چیزی بود که جدید را باز می کرد، بلند صدا زد. تن صدایش اش بود. وقتی که او را ترک کرد، پسر کامال خرد به شدت از آن وحشت داشت. او عاشق آن کتاب عصبی و غیر قابل کنترل بود و یک دستش را روی شد. اول فکر کردم که کامال دیوانه شده بود. آشفته فروشی تیره و امن بود- به همان شورو اشتیاقی آنجا گلویش گذاشته بود، انگار کسی داشت خفه اش می بود و در حالیکه ناله می کرد از میان راهروهای کج را دوست داشت، که من دوست داشتم. به همین کرد. از طرز حرف زدنش با او می شد فهمید که و ِمعوج میان کتابها قدم می زد و دستهایش را باال دلیل بود که هرچند معاشرتی با هم نداشتیم حس دعوای شدیدی بین شان بود. اما ناگهان همه چیز و ِپایین کناره های کت اش می مالید. مشتری ها همدردی بسیار قوی ای بین مان وجود داشت. هر آرام شد، مانند آسمانی که جز چند تکه ِابر معمولی خیره نگاهش می کردند و بعد با سرعت از کتاب دو حس ِتنفر مشابه ای از آن خیابان های شلوغ در آن چیزی نباشد. فروشی بیرون می رفتند. سعی می کردم مجابش بیرون مغازه داشتیم. کنم در طبقه باال بماند. اما نمی ماند، به گمانم نمی " دختر به او گفت: دیگه به آخر خط رسیدم. بیشتر توانست در ِاتاق نشیمنی بماند که با خاطرات دختر از این نمی تونم اینجا بمونم. بارها بهت گفتم اما

52 / 52 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه تسخیر شده بود. چند شب را با من در اتاقی که نبود. انگار مثل یک رویای عجیب و باور نکردنی پشت کتاب فروشی داشتم سپری کرد. نمی خوابید دوباره به هم رسیده بودند. تاریکی داخل مغازه، و من را هم بیدار نگه می داشت و مرتب کلماتی را سایه های عجیب پایه های میزها و قفسه ها، بوی

خطاب به دختر زیر لب زمزمه می کرد. کاغذ، صدای خفیف خیابان شلوغ- تحمل همه اینها داستانکوتاه مثل غروب های آن ِزمستان پانزده سال پیش، باید بیش از هر چیز دیگری می گفت، »تو عاشقم برایش دشوار بوده باشد. همان موقع هایی که از هستی- یه زمانی بر می گردی.« طبقه ی باال پایین می آمد تا در ِبستن کتاب فروشی به شوهرش کمک کند. وقتی دیدم که حالش بهتر نمی شود از مادرش که حاال با چند قوم و خویش زندگی می کرد خواستم به طور یقین احساس میکردکه یک قدم به عقب که بیاید. او کمی آرام اش کرد و بعد از آن طولی برگشته، یک قدم به گذشته. نکشید که پسر شروع به خواندنکرد. در حالی که دستمال کوچکی را روی لب هایش مثل آدمی که به نوشیدن الکل یا مصرف دارو می فشرد، سعیمیکردخودش را کنترل کند. آرام رو می آورد او هم به خواندن رو آورد. می خواند کتاب فروشی بسته بود و همه چراغ ها خاموش به طرف جلو قدم برداشت. حتما او را که پشت میز که از واقعیت فرار کند. و سرانجام خواندن، تاثیر بودند، به جز المپی که باالی ِمیز عقب مغازه، جایی نشسته بود دیده بود. فقط باالی سرش معلوم بود، وحشتناک اش را گذاشت و او به هدفش رسید. که برادزکی مشغول خواندن بود، آویزان بود. من باقی پشت کتابی بزرگ پنهان شده بود. موهای کنار در ایستاده بودم و با اشتیاق مردم در حال گذر ضخیم، قهوه ای و ژولیده اش زیر نور المپ می تمام روز را پشت میز ِبزرگ عقب کتاب فروشی می را تماشا می کردم. ماشین شوفردار شیکی در کنار درخشید. یک آن وحشت کردم از اینکه او هیچ نشست و می خواند تا اینکه چشمهایش از خستگی جدول خیابان ایستاد و زنی با کت خزدار از صندلی ِتغییر فیزیکی را در شوهرش نمی دید. در آن پانزده بسته می شدند. من و مادرش سعی می کردیم که عقب آن پیاده شد. ماشین درست زیر چراغ برق سال به طور محسوسی رشد نکرده بود. انگار چنان وادارش کنیم به سمت مشتریان برود، یا اینکه بسته خیابان ایستاد و به همین خاطر وقتی که زن سرش عاری از زندگی بود که بزرگتر نمی شد. کتابها را باز کند و آنها را مرتب کند. نه به خاطر را به سوی کتاب فروشی چرخاند، فورا شناختمتش. اینکه به کمک اش نیاز داشتیم، بلکه احساس می با ترسی عجیب خودم را عقب کشیدم و نصف و به خودم گفتم که باید جلو بروم و او را برای چیزی کردیم برایش بهتر است که مشغول کاری باشد. انگار نیمه در سایه قفسه ها مخفی شدم. زن در حالیکه که خواهد دید آماده کنم. اما چیزی جلویم را می خودش هم تمایل داشت کاری را که از عهده اش مشتاقانه راه خود را از میان ِجمعیت در حال خرید گرفت و نمی گذاشت که از مخفیگاهم در میان برمی آمد انجام دهد. اما مثل یک کودک، ناشی و باز میکرد به ِدر کتاب فروشی نزدیک می شد. زیر قفسه ها تکان بخورم. می دیدمش که آهسته به درمانده شده بود. کتاب خواندن های مداوم هشیاری چراغ پر نور خیابان معلوم بود که چهره و اداهایش میز نزدیک می شد و ِعمق احساس و هیجان اش اش را کم و بسیار مالل آورش کرده بود.با ساده تغییری نکرده و مانند گذشته بسیار سرزنده بود. را که به طرز غیر قابل تحملی به درونم رسوخ کرده ترین سوالی از طرف مشتری ها گیج می شد. اسم داشتم فکر می کردم که چرا برگشته بود؟ آیا پیش بود، حس می کردم. کتابهایی را که از او می پرسیدند به یاد نمی آورد. گویی شوهرش درست از آب درآمده بود و او بعد از مثل یک آدم گیج به شکل مضحکی به اطراف خود پانزده سال فهمید که عشق اش به او قوی تر از آن اغلب به این فکر می کنم که وقتی جلوی میز خیره می شد، انگار که تازه از خوابی عمیق بیدار بود که از بین برود؟ ایستاده بود به چه چیز فکرمیکردوقتی به مردی شده باشد. امیدوار بودم که این فقط یک وضعیت می نگریست که پانزده سال قبل عاشقانه به عنوان زودگذر باشد چرا که به شدت با او احساس ترحم و با بی میلی تمام داشتم خودم را مجبور می کردم که شوهرش دوست می داشت. احتماال گیج شده بود همدردی می کردم. با این وجود، با گذشت ماه ها و به طرف در و به استقبالش بروم که یک وقت متوجه وقتی دید که او چطور به طور عجیبی ِمجذوب سالها نشانه ای از بهبودی در او دیده نمی شد. معلوم ِچرخش کلید قفل در شدم. هنوز آن را داشت– خواندن بود ومشخص بود که انگار صدای ورودش و بود که آدم شکست خورده ای بود- یک ِشمع کامال کلیدی که آن ِصبح پانزده سال پیش، به او داده بود. صدای قرج ِقروچ قدم برداشتن اش روی ِکف قدیمی سوخته. ِدست کم تا قبل از برگشتن دختر امیدی در یک لحظه در چرخید و باز شد و اوآنجا در نور مغازه خللی در هوشیاری اش ایجاد نکرده بود. شاید برای برگرداندن اش به زندگی نبود. و شاید حتی در کم مغازه ایستاده بود. صدای نفس های تندش را هم دختر آنقدر پر از شور و شعف آمیخته با ترس صورتی که دخترهم برمی گشت، دیگر خیلی دیر می توانستم بشنوم. با چشم های براق اش به اطراف بود که به این چیزها توجه نداشت. شده بود. نگاهی کرد اما متوجه من نشد که به طرز احمقانه ای در گوشه ای میان قفسه ها جا خوش کرده بودم. با صدایی گرفته و لرزان صدایش کرد : "ژاکوب." خانم برادزکی جوان بعد از پانزده سال که همسرش می توانستم ببینم که بی نهایت هیجان زده بود. با حرکتی سریع سرش را بلند کرد و در حالیکه تند را ترک کرد تا با گروه رقص به سفر برود، به کتاب با یک دستش که دستکش پوشیده بود گلویش را تند پلک می زد زیر چشمی نگاهش کرد. به هم فروشی بازگشت. غروب یکی از روزهای نیمه دسامبر گرفته بود، درست مانند صبحی که از آنجا رفته بود- خیره شده بودند و من نگاهشان میکردم. زمان به بود وهمه جا تاریک شده بود، اما مردمی که در حال انگار کسی داشت خفه اش می کرد. سختی می گذشت. به شکل آزار دهنده ای آهسته ِخرید کریسمس بودند همچنان دسته دسته در می گذشت. خیابان های شهر در حرکت بودند. به یاد می آورم کتاب فروشی در آن پانزده سالی که آنجا را ترک بخاری که از دهانشان خارج می شد پنجره کتاب کرده بود تغییر چندانی نکرده بود. آنقدر کم، که انتظار داشتم دختر فریاد بزند و خودش را به طرف او فروشی را با الیه ی سرد شفافی پوشانده بود. احتماال گذشت این همه سال برایش باورکردنی پرت کند، این طبیعی ترین کاری بود که باید انجام 

53 / 53 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH میداد. اما سنگینی نگاه اش و غریبگی چشمانش، زیبایی واقعی و ِماندگار چیزهایی را ببیند که پشت باید او را از این کار باز داشته باشد. به چه می سر جا گذاشته بود. خاطره شوهرش و زندگی اندیشید؟ آیا فکر میکردکه شوهرش وانمود می کند مشترکشان در آن کتاب فروشی کوچک، واضح تر او را نمی شناسد؟ یا اینکه تصور میکردکه ِگذشت

داستانکوتاه و بیشتر از هر زمانی در ذهنش نقش می بست. پانزده سال، چنان تغییرش داده که شوهرش اصال در نهایت می دانست که می خواهد برگردد- می قادر نیست او را بشناسد؟ خواست با کلیدی که پانزده سال نگهش داشته بود وارد کتاب فروشی شود، و شوهرش را ببیند که درست موقعی که فکر میکردم فضای سنگینی که همچنان منتظرش بود، همانگونه که قول داده بود.« حاکم بود باید شکسته شود، به حرف آمد. زن از روی چهار پایه بلند شد، بدنش می لرزید، و با او حرف زد، با آن صدای تهی و لرزان که برایش سعی داشت میز را بگیرد تا تکیه گاهش باشد. عادی شده بود گفت:" کتاب می خواهید؟" سکوت محض و کشنده ای حکم فرما بود. موقعی که زن دوباره به حرف آمد، نشانه ای از ترس در صدایش دستش را که دستکش داشت بلند کرد و روی پر منفعت تری شود. اما پسر خیلی با دختر فرق بود. انگار فهمیده بود چه اتفاقی افتاده، چه بر سر گلویش گذاشت و آه خفیفی کشید. خوشحال بودم داشت. او دختر را آنقدر دوست داشت که برایش هر مردی آمده که شوهرش بود. که پشتش به من بود و نمی توانستم صورتش را کاری می کرد، اما نمی توانست مغازه ای را که به » به یاد می آوری؟ باید بیاد بیاوری، داستان الیال ببینم. ِلحظات عذاب آور به سختی می گذشت و آن والدین اش تعلق داشت رها کند. می دانی، پسر از و ژاکوب را؟« دو همچنان به هم خیره شده بودند. او حاال دیگر آن یهودی های عجیب، عاطفی و خیال پرداز بود. و باید فهمیده باشد، باید یقین کرده باشد که ِگذشت دختر هیچ وقت نتوانست اوضاع را از نگاه او ببیند. ناامیدانه به دنبال چیزی در چهره اش بود، اما هیچ پانزده سال، بیشتر از اینکه روی شوهرش اثر داشته مرگ اقوام اش که همه فرانسوی بودند او را با عمه چیز به جز بهت و حیرت در آن نبود. مرد سرانجام باشد روی خودش اثر داشته که اینطور او را غیر ِقابل بیوه ای تنها گذاشته بود. او انرژی بسیار زیادش، گفت: شناختن کرده بود. به هر حال خودش را کنترل کرد. ِاهل عمل بودن و ِعاشق دنیا بودن را از آنها به ارث کمی آرام تر شد و دستش را از گلویش پایین آورد. برده بود. بعد از مدتی پیشنهادی را از مباشر گروه " داستان یک جورایی آشناست. فکر می کنم یک " کتاب می خواهید؟" حرفش را تکرار کرد. رقصی دریافت کرد تا استعدادش را در موسیقی جایی آن را خوانده باشم. فکرمی کنم یک چیزی از به روی صحنه ببرد. برق ِامید شغلی در صحنه ی تولستوی باشد." با لکنت گفت: "نه- یعنی - بله یک کتاب می خوام نمایش چنان کورش کرده بود که تصمیم گرفت ولی اسمش رو فراموش کردم." پیشنهاد ِمباشر گروه را بپذیرد. به کتاب فروشی از جایی که میان قفسه کتابها مخفی شده بودم، دختر در مقابل چشمانی که به او خیره شده بودند برگشت و به شوهرش گفت که دارد او را ترک می صدای ِتیز جسمی فلزی مثل کلید را شنیدم که فهمیده بود که کامال غیر ممکن است که ناگهان کند. شوهرش مغرورتر از آن بود که بخواهد جلویش روی کف مغازه افتاد. بعد از آن صدای تلو تلو بگوید، " من الیال هستم. پیش تو برگشتم." را بگیرد، اما کلید کتاب فروشی را به دستش داد و خوردن هایش را میان میزها و قفسه های شلوغ گفت که روزی به آن نیاز پیدا خواهد کرد و اینکه شنیدم که با عجله و دیوانه وارداشت از آنجا بیرون باید تظاهر میکردبرای خرید کتاب آمده تا بتواند همیشه منتظرش خواهد ماند. آن شب دختر همراه می رفت. چشمانم را بستم چون جرات نداشتم به کمی غیرمستقیم خودش را به او بشناساند. گروه رقص با کشتی به سمت انگلستان حرکت کرد. ِصورت پراز وحشت اش نگاه کنم، تا وقتی که در در لندن و روی صحنه، موفقیت زیادی کسب کرد. پشت سرش بسته شد. در حالیکه روی چهارپایه نزدیک میز می نشست خواننده مشهوری شد و به بسیاری از کشورهای گفت، »بگذارید داستانش را برایتان تعریف کنم- معروف اروپا سفر کرد. زندگی بی بند و پرزرق و وقتی چشمانم را باز کردم، مردی که ِعقب مغازه شاید آن را خوانده باشید و بتوانید اسمش را به برقی داشت و برای مدتی طوالنی نه به یهودی رویا نشسته بود دوباره چهره اش را در کتاب بزرگش فرو من بگویید. داستان در باره پسر و دختریست که از پردازی که شوهر وفادارش بود فکرمی کرد، و نه به برده بود و با سکوت ترسناک و معمول اش، خواندن بچگی یار شفیق هم بودند. آنها می خواستند که تا کتاب فروشی کوچک و خاک گرفته ای که با هم را از سر گرفته بود. همسرش پیش او برگشته بود، اما ابد با هم باشند. در آن زندگی می کردند. اما کلید کتاب فروشی را دوباره رفته بود و همه چیز آنقدر عجیب و غریب بود که شوهرش شبی که آن جا را ترک کرد به او داد، که خواب و خیال ِبودن آنچه رخ داده بود را باور می اما پسر یهودی بود و دختر نبود. و پدر پسر همراهش بود. نمی توانست با خودش کنار بیاید که کردم، اگر ِکلید سیاه و سنگین را کف کتاب فروشی سرسختانه مخالف ِازدواج پسرش با دختری غیر از از دستش خالص شود. نمی دیدم. / پایان نژاد خودشان بود. پس پسر را به کالج فرستاد. اما مدت کوتاهی بعد از آن پدر مرد و پسر برگشت و انگار کلید، با ِخواست خودش به او چسبیده باشد. با دختر ازدواج کرد. آنها در اتاق های باالی کتاب کلید، شکل عجیبی داشت، بسیار قدیمی، سنگین، فروشی کوچکی که پدر برای پسر به جا گذاشته بود بزرگ و سیاه بود. دوستانش همیشه از اینکه می زندگی می کردند. بی اندازه با یکدیگر شاد بودند، به دیدند او آن را با خود حمل می کند می خندیدند و جز در یک مورد:کتاب فروشی کمی بیش از ِمایحتاج او هم با آنها می خندید. اما کم کم دلیل نگهداشتن زندگی را برایشان فراهم میکردودختر هم جاه طلب آن را فهمید. چیزهای نو و فریبنده ای که زندگیش بود. او پسر را می ستود اما نارضایتی اش بیشتر می را پر کرده بودند، مانند مه ای کمرنگ تر و بی ارزش شد و مرتبا به شوهرش اصرار میکردکه وارد تجارت ترمی شدند و او می توانست از میانشان ِدرخشش

54 / 54 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه 55 / 55 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH همراه باشیعیان مونترال به منظور معرفی و بزرگداشت پیام جهانی نهضت عاشورا:

راهپیمایی بزرگ اربعین حسینی

مسیر راهپیمایی شروع: Place du Canada park )تقاطع Rene-Levesque Westو Peel Street ( حرکت در خیابانهای: Peel North و Blvd de Maisonneuve West :خاتمه در Square Cabot )تقاطع saint Catherine west و Atwater(

نوامبر13یکشنبه ظهر12:30ساعت بعد از ظهر12:30ساع ت

56 / 56 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه 57 / 57 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH فروشگاه مواد پروتئینی سن لوران ÁnHjoLµ±ÃÎ#» ÂwI§–#RI¶ki#¾Ã±¨#½k¹¹¨#¾GHnH هر روز به جز دوشنبه ها مرغوب ترین گوشت و مرغ و ماهی، انواع برنج، چای، عرقی ها، سبزی خشک و ....

Marché de poisson et viande 5780 Sherbrooke West، Montreal QC, H4A 1X1 369-3474 (514)

Studio Photobook (514)984-8944 avec rendez-vous seulement 7352 rue St-Hubert, Montréal, H2r 2N3

هر روز هر روز مونترال   تورنتو   مونترال مسافر، بار و بسته با نرخهای باور نکردنی Montreal: 514-887-0432 Toronto: 647-822-2529

58 / 58 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه سرگرمی وخانواده جدول سودوکو آشپزی هفته: توضیح: خانههای جدول زیر را با عددهای ۱ تا ۹ چنان پر کنید که در هر رج )سطر( و ستون و نیز در هر یک از جدولهای درونی هر عدد تنها یک

بار استفاده شده باشد. سرگرمی و خانواده

 آسان

یتیمچه نیشابوری

مواد الزم برای 4 تا 6 نفر

1.بادمجان متوسط 3 عدد 6. پیاز متوسط 1 عدد 2. نخود یکچهارم پیمانه 7. زردچوبه، فلفل به میزان دلخواه  متوسط 3. لوبیا سفید یکچهارم پیمانه 8. دارچین، نمک به میزان دلخواه 4. لوبیا چیتی یکچهارم پیمانه 9. گوجهفرنگی 3 عدد متوسط 5. عدس یکچهارم پیمانه 10. رب گوجهفرنگی 1 قاشق غذاخوری

طرز تهیه:

پیاز را خرد کرده، درون تابهای روغن بریزید. بعد از داغ شدن روغن، پیازها را تفت دهید تا طالیی شود. زردچوبه و فلفل و دارجین را اضافه کرده تفت دهید. رب را نیز افزوده تفت دهید. حبوبات از شب خیسانده را داخل پیاز داغ قرار داده و به میزان کافی آب )ترجیحا جوشیده( به آن اضافه کنید و اجازه دهید جبوبات کامال بپزند. بادم جانها را هم پوست کنده 2 سانتی خرد کنید، همینطور گوجهفرنگیها را هم ریز کرده و به مواد اضافه نمایید. بگذارید  سخت با حرارت مالیم جا بیافتد. با سرو این غذا نیشابور را به منزل خود ببرید. نوش جان )آشپز هفته(

نکته زیستمحیطی هفته اکنون زمان استفاده از دوچرخه و پیادهروی رسیده است. با این کار هم میتوانیم آلودگی ایجاد شده به واسطه اتومبیل شخصی را کاهش دهیم و هم میزان چربی و کلسترول بدنمان را تعدیل کنیم.

 خیلی سخت

59 / 59 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH حکایت هفته لطیفههای هفته لغت معنی در این دوره و زمانه همان طور که هیچ چیزی سر جای خودش نیست، هیچ کلمهای هم دختری تعریف م یکرد: مانتو سرگرمی و خانواده معنی خودش را نمیدهد. اگر در نامهای اداری یا غیراداری و یا حتی عاشقانه کلمهی قشنگی دیدید، بی خود دلتان را خوش نکنید و امیدوار نباشید، چون ممکن است همان زرد پوشیدم رفتم بیرون، پسری از کلمه درست معنی عکسش را بدهد. جلوم رد شد بهم گفت: شله زرد. مثال شما در نامهای به واحدمسکن ادارهی خود مینویسید چرا به ما که بیست سال سابقهی من هم محلش نگذاشتم بعد که کمی جلوتر رفتم صدام کرد: خدمت داریم خانه نمیدهید ،اما به آن که یک سال است آمده، بدون این که درخواست کند خانه دادهاید؟ من هم فکر میکردم میخواهد چیزی بپرسد گفتم: بله؟ گفت: رئیس مربوطه برمیدارد در حاشیهی نامهی شما برای معاونش مینویسد: »لطفا تحقیق پشت کمرت با دارچین بنویس: »یا شوهر«! و بررسی فرمایید« و شما دلتان خوش است که کارتان روی غلتک افتاده، در حالی که »تحقیق و بررسی« در قاموس اداری، معنی دیگری دارد. معنیاش این است که »لطفا تا حاال دقت کردید تنها چیزی که توانسته قیمت خودش بایگانی فرمایید«. را حفظ کند همین یارانه است؟ المصب از اینی که هست باالتر یا مثال سه سال است ترفیع تان عقب افتاده، به قسمت مربوطه نامه مینویسید. رئیس مربوطه پای نامه مینویسد: »خواهشمند است اقدام فرمایید« و شما دلتان را صابون نمیره که نمیره... م یزنید که پولهای عقب افتادهی خود را یک جا خواهید گرفت و چاه نکنده منار میدزدید و خبر ندارید که در قاموس اداری »اقدام فرمایید« یعنی این که »اهمیت ندهید، بگذارید میگویند در ژاپن بعد از کالس چهارم شغل آینده بچه طرف برود کشکش را بساید«. معلوم میشود و در همین زمینه درس میخواند، معلم کالس در بازار هم شما تا وارد حجرهای میشوید، صاحب حجره با صدای بلند به شاگردش میگوید: »آهای پسر! برو دو تا چایی بیار« شاگرد میداند که نباید چای بیاورد، مگر در چهارم ما هم مدام به ما میگفت: همهتون حمال میشوید!! مواقعی که صاحب حجره از آن یک استکان چای مبلغ کالنی عایدش بشود. اگر روزی فرهنگ لغتی را باز کردید و دیدید در برابر لغت »چشم« نوشتهاند »پشم« هیچ در بدن انسان دو عضو هست که اگر آن ها را نداشته باشید تعجب نکنید، چون دقیقا معنیاش، همین است. هیچ کدام از کارهای تان پیش نمیرود. دل و دماغ!! دلتان شاد، دماغتان چاق 2. معرفةاالعضا یکی از دیوانهای پرسید: »اگر قرار بود انسان فقط یک چشم داشته باشد، دوست داشتی آن چشم کجا قرار میگرفت؟« ! آیا از تنهایی خود رنج میبرید؟ ازدواج کنید... آنگاه از گفت: »روی انگشت اشاره«. تنهایی خود لذت میبرید!!! طرف پرسید: »چرا؟« گفت: »آن وقت میتوانستم انگشتم را بکنم تو دهن جنابعالی تا ببینم ظاهر و باطنت یکی بچه که بودیم امکان نداشت بخوریم زمین و این جمله است یا نه« رو از مامانمون نشنویم... خدا رحم کرد سرت جایی نخورد... اگر به جای آن دیوانه بودیم میگفتیم آن چشم اگر پس کلهی آدم باشد بهتر است. چون در این دوره و زمانه آدم بیشتر از عقب آسیب میبیند تا جلو. کسانی هم که رانندگی بعد خودشون هم چین میزدن تو سرمون که اگر از 2 طبقه میکنند، بیشتر نگران ماشینهای عقبی هستند تا ماشینهای جلویی. ساختمان سقوط آزاد میکردیم این طور ضربه نمیخوردیم.

)منبع: حاال حکایت ماست. عمران صالحی. تهران: مروارید 1377( جیگر کاله قرمزی: در زندگی هر کسی بهت سنگ پرتاب کرد. تو با مهربانی بهش ُگل پرتاب کن.. البته با گلدونش!

ﺁژﺍﻧﺲ ﻣﺴﺎﻓﺮﺗﻰ ﻓﻮﺭﻡ ﺗﺮﻳﻔﻞ ﻣﻨﺎﺳﺒﺘﺮﻳﻦ ﻧﺮﺥ ﺗﻜﺖ ﺑﻪ ﺍﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﻘﺎﻁ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺣﺞِ ﻋﻤﺮﻩ ﺑﺮﻭﻳﺪ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺍﺧﺬ ﻭﻳﺰﺍ ﻭ ﺳﻔﺮﻫﺎﻯ ﮔﺮﻭﻫﻰ ﺑﻪ ﻣﻜﻪ ﻭ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﻣﻜﺮﻣﻪ ﺳﻴﺪ ﺗﻤﻴﻢ ﻫﺎﺷﻤﻰ 1006 Jean-Talon West Sayed Tamim Hashimi Montreal, QC H3N 1T1 Tel : 514-272-9999 Fax : 514-278-1551 1-866-367-8688 [email protected] Cell: 514-994-8862

60 / 60 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه نکته هفته موانع همان چیزهایی ترسناکی هستند که وقتی چشم تان را از هدف تان برمیدارید میبینید.

نقل قول هفته کنفوسیوس میفرماید: مرد بزرگ دیر وعده میدهد و زود انجام میدهد. سرگرمی و خانواده

ضربالمثل هفته ضربالمثلهای ایرانی در قالب اشعار طنز و شیرین: هر چی رو وقتی بخوای همون میشه مسئلهش حل که بشه آسون میشه تو دنیا هستی تو یه مسئلهس تا بخوای حلش کنی تموم میشه

فرانسوی: زن و پرنده بدون آن که به عقب برگردند، میتوانند ببینند.

شعر طنز هفته کور و کر و الل مدعی گفت: نبین آن چه نباید ببینی گفتمش: چشم، دگر شاهد منکر نشوم گفت: نشنو، دو سه تا پنبه به گوشم کردم گفتمش: کور شوم بنده اگر کر نشوم گفت: قفلی به دهانت بزن و هیچ مگو بستم آن را که دگر مرتکب شر نشوم گفت: خود را به نفهمی بزن و هیچ ندان گفتم: این امر محال است، میسر نشوم کور و کر میشوم و الل و لیکن اخوی گر چه هالو شدهام، لیک دگر خر نشوم.

)منبع: افاضات آقای هالو. جلد دوم. محمدرضا عال یپیام. تهران: محمدرضا عال یپیام. )1391 کلید جدول شماره 414

61 / 61 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH قصهی هفته زینب مسلم زاده گروه سنی الف )3تا 7 سال( طرح: هاله هفت لنگ

62 / 62 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه قصه ی هفته

63 / 63 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH شما و ستارگان فال شما برای 10 تا 16 نوامبر / 20 تا 26 آبان آسمان ▪ سارا نژادی / ترجمه: خاطره تحویلداری یکتا سرگرمی و خانواده صفحه ای برای تفنن و سرگرمی

متولدان فروردین )۲۱ مارس تا ۱۹ آوریل( متولدان مهر )۲۳ سپتامبر تا ۲۲ اکتبر( اکنون زمان تغییرات بسیار برای بیشتر متولدان فروردین با موقعیت اگر اخیرا درگیر مجادل های ب ودهاید یا اگر برای مدت طوالنی با کسی خورشید است. بسیاری از شما محل زندگی خود را تغییر دادهاید یا صحبت نکردهاید، اکنون زما نایجاد تغییر و بخشش است. انتظار تغییر عمدهای در کار خود خواهید داشت. شرایط هر چه که باشد، آن را داشته باشید که هر کجا م یروید به راحتی دوستان جدیدی ظرف 12 ماه آینده تغییرات بسیاری را تجربه خواهید کرد. پیدا کنید.

متولدان اردیبهشت )۲۰ آوریل تا ۲۰ مه( متولدان آبان )۲۳ اکتبر تا ۲۱ نوامبر( احتمال آن میرود که شما درگیر نوعی شرایط ناسازگار شوید که با وجود آن که به طور کلی فرد بسیار منزوی و درون گرایی مانع از ابراز خصوصیات بسیار خوب شما شود. افراد بسیاری در هستید، متوجه میشوید که در ماه های آینده باید بسیار مراقب این زمان پشت سر شما حرف زده و واقعیت را در مورد شخصیت آن چه که میگوئید و انجام میدهید، باشید. در این زمان در مورد حقیقی شما پنهان میکنند. برنامههای خود بسیار پنهان کار و مرموز شده و در عوض باعث میشوید دیگران در زندگی شخصی شما تفحص بیشتری کنند.

متولدان خرداد )۲۱ مه تا ۲۱ ژوئن( متولدان آذر )۲۲ نوامبر تا ۲۱ دسامبر( ماههای باقیمانده سال برای شما بهتر از ماههای گذشته خواهند به نظر می رسد این روزها در مورد همه چیز در اطراف خود جست بود. گردشهای اجتماعی را تجربه میکنید که نقش مثبتی در و جو و کاوش میکنید. بسیاری از شما زمان بیشتری را صرف تفکر زندگی شما خواهند داشت. بسیاری از شما دوران آرامتر ی را در میکنید تا حرف زدن که خصوصیت بدی نیست. این تفکر نه تنها این زمان میگذرانید. در مورد خود، بلکه در مورد اطرافیان هم صدق میکند. بسیاری هم در این زمان رفتارهای غیرطبیعی از خود نشان میدهید.

متولدان تیر )۲۲ ژوئن تا ۲۲ ژوئیه( متولدان دی )۲۲ دسامبر تا ۱۹ ژانویه( زندگی شخصی شما موضوع مورد بحث بسیاری از اطرافیان است. سفرهای دور یا نزدیک برایتان پیشبینی میشود. کمک به جامعه دلیل این کار ممکن ست نحوه عمل شما باشد. اگر از گفتههای برای تان مهم بوده و بسیاری از شما از آن که در این زمان در دیگران در مورد خودتان خوشحال نیستید، توصیه میکنم ارزیابی خدمت دیگران هستید، لذت میبرید. خوشبختانه این سال برای مجددی در مورد اطرافیان خود داشته و ببینید دور و بر خود را از شما از نظر درآمد و عشق یکنواخت و منظم بوده و تا سال آینده چه کسانی پر کردهاید. هم همین طور خواهد بود.

متولدان مرداد )۲۳ ژوئیه تا ۲۲ اوت( متولدان بهمن )۲۰ ژانویه تا ۱۸ فوریه( از میان نزدیکان خود، این روزها روی برخی از آنها حساب آموختن آن که چه کسانی دوستان شما بوده و چه کسانی در زندگی م یکنید. بسیاری از شما در این زمان کمتر خواهان زندگی پر سر ارزشی ندارند، نکته کلیدی در یافتن ارتباطات منطقی است. باید بگویم و صدا هستید. متولدان مرداد باید در ماههای آینده بسیار مراقب از میان متولدان تمام ماه ها، برای متولدان بهمن رضایت از روابط خود باشند که ضرر کوچکی برایشان پیشبینی میشود. از همه دشوارتر است. بسیاری از شما پیش از آن که عمال شریک دائم زندگی خود را بیابید، غم و اندوه بسیاری را تجربه م یکنید.

متولدان شهریور )۲۳ اوت تا ۲۲ سپتامبر( متولدان اسفند )۱۹ فوریه تا ۲۰ مارس( در این زمان شرایط فعلی خود را کم و بیش میپذیرید و با وجود آن کمکم میآموزید با اطرافیان خود مهربانتر باشید و به نظر میرسد که پست و بلندیهای بسیاری را پشت سر گذاشتهاید، میآموزید این حالت دوام خواهد داشت. بیشتر شما کال درگیر زندگی حتی اگر هر آن چه را میخواهید یا نیاز دارید، در اختیار نداشته خانوادگی هستید، اما برخی از شما اهداف خاص و تحصیالتی را باشید از زندگی لذت ببرید. دنبال میکنید که در درازمدت به نفع شما خواهد بود.

64 / 64 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه توضیح جدول: قطعات به هم ریخته جدول را با توجه به کلید داده شده مرتب کنید. جدول آشفته پاسخ: در صفحه 61 همین شماره سرگرمی و خانواده

Independent Insurance Advisors Group

ﺳﻴﻨﺎ ﺳﺘﻮﺩﻩ ﻧﻴﺎ

65 / 65 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH آگهی های کوچک: هر هفته فقط 8 دالر

ترجمه رسمی و دعوتنامه مشاوره: درمانی، تحصیلی، مهاجرت کالسهای رایگان محاوره انگلیسی و فرانسه ترجمه رسمی و دعوتنامه انگلیسی: یکشنبهها از ساعت چهار تا شش عصر حسین ترکپور، مددکار اجتماعی فرانسه: یکشنبهها از یکونیم تا سهونیم بعدازظهر شهریار بخشی www.psynaquebec.com در مرکز بهایی مونترال 514-624-5609 177 Pins Ave E, Montreal,QC H2W 1N9 514-846-8872 514-849-0753 [email protected] ساخت و نصب کابیـنت آموزش زبان انگلیسی در تمامی سطوح تدريس خصوصى زبان انگليسى

متخصص در ساخت و نصب کابینت و کارهای چوبی مکالمه - IELTS - TOEFL از مبتدى تا پيشرفته کالسهای خصوصی و نیمه خصوصی نازلترین قیمت و بهترین کیفیت را ازما بخواهید! توسط مدرس دانشگاه ها و آموزشگاه هاى در محل مورد نظر شما و یا آموزشگاه دنیای هنر تهران و مونترال 6081-909-514 دکتر رضا یاوریان هیئت علمی دانشگاههای ایران ابی سولماز میزانی 514-560-2568 514-653-3050 قالـی شویی مشاور و آموزیـار )Coach( خدمات تعمیر و شستشوی فرش شخصی، خانوادگی، کاری و بازرگانی مدیریت استرس و ناسازگاری ها 514-739-4888 سعید بهی 438-870-7053

جای آگهی شما جای آگهی شما جای آگهی شما

چاپ رایگان: استخدام و آگهیهای غیر تجاری ، اجاره، خرید و فروش اتومبیل و ...

ماشین شورولت اپترا دوچرخه و تجهیزات اسکی فروش مدل۲۰۰۵ کیلومتر۱۱۳۰۰۰ همراه با۴حلقه الستیک بزرگسال ۳۰دالر کفش وچوب اسکی سایز ۴۱ زنانه کفش روی یخ ۳۰ دالر ِاسنوبرد نو با کفش سایز ۵/۹ نو زمستان ۲۵۰۰ دالر و ۴۴/۵ مردانه ۵۰ دالر ۱۵۰ دالر / چادر دونفره همراه با طناب کوهنوردی ۰۶ دالر 514-473-7419 514-473-7419 514-473-7419

فروش کافی شاپ اجاره اتاق در یک س ه خوابه استخدام منشی در یکی از بهترین مراکز خرید مونترال مرد بازنشسته هستم و در یک کاندومینیوم نوساز سه منشی دندانپزشکی پاره وقت یا تمام وقت خوابه تنها زندگی می کنم.به یک خانم باالی 45 سال قیمت: 29000دالر تسلط به 2 زبان انگلیسی و فرانسه از شرایط اصلی است برای هم صحبتی و همدم بودن نیاز دارم. 300 دالر در

2280-877-438 ماه شامل همه چیز. [email protected] 514-550-1802

اجاره اتاق استخدام استخدام راننده راننده تريلي با سابقه كانادايي و clear abstract مورد در خانه دو خوابه برای خانم. برای مدت دو ماه به دو ویترس برای کار نیمه وقت در رستوران نياز است. عالقمندان به كار در مسيرهاي كانادا و يا دسامبر و ژانویه. در منطقه Cote Vertu نیازمندیم. زبان انگلیسی و فرانسه الزامی است کرایه هر ماه 500 دالر؛ قابل مذاکره آمريكا رزومه خود را به اين آدرس ارسال كنند: [email protected] 514-963-0759 514-679-8477

66 / 66 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه فقط با 10 دالر در ماه! پیش شماره های نیازمندی ها نام و شماره تلفن موسسه خود را در اینجا آگهی کنید. نوشته نشده 514 هستند. اتومبیل ) فروش( آموزش )زبان( ساسان بیات 8813-769 طـراحی و گرافیـک Auto Highlander 2500-990 آموزش عالی و ترجمۀ متون علمی )انگلیسی( Rue Bannantyne, H4G1C1,4399 علی تهـرانی 497-9505 www.autohighlander.com رحیم میالنی www.centredentairebayat.com 438-882-5169 لباس: فروش / تعمیرات Victoria Avenue, Saint-Lambert, QC J4R 1P7 1080 دکتر رضا یاوریان 3050-653 رسانه های گروهی BERGAMO 861-9444 Autosoleil 6408-659 بیمه عمر و سرمایهگذاری بازار 9599- 848 محضر رسمی اتومبیل )تعمیرگاه( پیام واثقی 5164-887 پوشه 8451- 575 مونا صالحی 903-8560 اطلس علی پاکنژاد 9071-296 هفته 8848- 787 مد و لباس 4481-484 نغمه ثابت 3690-287 پرنیان HPadar 903 -4726 842-5608 saint jaque H4A 2E9 6000 بیمه )خودرو و خانه و سفر( پیوند 9692- 996 مراکز مذهبی شمیران 6262-487 امیر ندیمی 2338-600 رستوران-پیتزا - کیترینگ انجمن بهایی 849-0753 اتومبیل )کرایه( پزشکی جایگزین فاروس موسسه خویی 341-2235 اتو بلو 6871-484 پروین زرساو همیوپت 4542-357 رستوران غذاهای دریایی کلیسای ایرانی 261-6886 آرایشگاه –زیبایی- اسپا ترجمه و دعوتنامه رسمی Ave.-Fairmount W. / 514-270-8437-362 کلیسای فارسی- کشیش 999-5168 آمنـه 0763-933 رضا داودی 4383-691 کپلی 0000- 483 کلیسای پنطیکاستی 777-3980 سوزان 4947-813 آرزو یکتا 8501-439 پوشاپ )هندی( 4527-737 مشاور امالک ایو 65 67-481 شهریار بخشی 5609-624 آریا 7369-812-450 آتوسا تنگستانی فر 995-3041 رویا 3374-934 خاطره تحویلداری La Rouladerie 438-390-0694 3377-384-438 مینو اسالمی 967-5743 فریبا 0800-487 نوشادجمال 7080-575 کباب سرا نادر خاکسار 969-2492 ارز نغمه سروران Ave. Atwater / 514-933-0933 889-8765 820 مسعود نصر 571-6592 پنج ستاره 0221-846 چاپ و کپی هما والتر 924-7219 صرافی الیت 2229-989 فتوکپی ان دی جی 5333-488 ساخت و ساز Builders رولف والتر 827-1319 شریف 6408-223 حسابداری علی خاقانی 5743-574 فیروز همتیان 827-6364 مانی وایز 6000-485 سرور صـدر 3604-777 سی.دی - ویدئو مشاورخانواده پاسیفیک 9011-289 حسین خردبین 6034-242 تپش دیجیتال 3336-223 دکتر ملک 488-8454 ExpertFX 4492-844 حمل و نقل فرش و موکت مشاورتحصیلی الکتریکی - برق کار المپیک 3300-935 قالیشویی و رفو 4888-739 جواد جاللی 880-5648 آراز الکتریک 6883-352 قربان 0432-887 شستوشوی فرش و موکت 7963-571 مشاور مهاجرت آژانس های مسافرتی خدمات حمل و نقل رضا عکاسی و فیلمبرداری معصومه ع لی محمدی 289-9044 فرناز معتمدی EXT: 296 8000-842 سراسر کانادا و امریکا استودیو فتوبوک 984-8944 علی مختاری 903-4726 مهری صدوقی 43/1642-940 4828-983 فتو شاپ 846-0221 سعید هاشمی Loadex Transport 272-9999 3399-234 رز 488-7121 Sky Lawn 1588-388 خشک شویی و تعمیرات فروشگاه ها یاسمین Excel plus 594-0344 5600-934 ادونیس 8606-382 نان و شیرینی آموزش خیاطی ادونیس الوال 2333-978-450 نان سنگک شاطرعباس 894-8372 پروین عبائی- فارسی 4405-675 ادونیس وست آیلند شیرینی و کیترینگ 334-6528 685-5050 Tailleur Bijan مدرسه فردوسی 4378-502 البرز 2049-692 شیرینی سرو 562-6453 419-1039 مدرسه فرزانگان 6508-775 سن لوران 3474-369 نوسازی و تعمیرات ساختمان 1231, St-Catherine O, Suite304 ,H3G 1P5 مدرسه وست آیلند 20 55-626 میوه و تره بار سامی 6363-858 تی.ام.ان 835-6243 مدرسه دهخدا 8186-258 خدمات در ایران نور 2099-932 زاگرس 830-9675 آموزشگاه )رانندگی( دارالترجمه فرهنگ EXO Fruits 691-4383 1384-738 لولهکشی پارس 290-2959 آموزشگاه نینا 5752-513 لگالایران )خدمات حقوقی( 5646-903 متروپولیس )تعاونی رز( 4242-849 ناصر 975-1515 همایون 9995-448 دارو خانه سوپرمارکت بینو 4523-728 وام مسکن یزدان 5195-825 لوئیز داداش زاده 4864-288 کامپیوتر و خدمات بهروز آقاباباخانی 606-5626 آموزش )موسیقی( فارماپری الوال 8100-628-450 بیژن جاللی 8186-258 آتوسا تنگستانی فر 995-3041 گیتار و آواز / ارسام 7818-677 فارماپری الوال CompuXellence 450-628-4007 5231-849 مهد کودک پیانو / فخاریان 1620-996 معینیمیترا معینییترا معینی Baby Minions 290-2210 پیانو-قرچه داغی 8748-484 دندان پزشک کتاب فروشی / کتابخانه سیما )دولتی( 699-8373 تار و دوتار / صادق زاده 6248-623 شهروز رضا نیا 3373-933 مکیــک 5777-373 وکیل/مهاجرت پیانو و ویولن - نامور 0271-506 راضیه رضوی 7281-634 کتابخانه نیما 3652-485 پانتهآ شریفزاده EXT: 207 307-0140 پیانو/ پرگل تبریزی 2042-574 شریف نائینی 1443-731 دیوید برگر 961-8746 علی شفیعی 6222-685 سام بیات 357-4692 فریدون هرندیان 933-6800

67 / 67 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH Journal HafteH Un magazine hebdomadaire pour la communauté Afghane/iranienne de Montréal A weekly Magazine for the Afghan/Iranian Community in Montreal Nov.10.2016, numéro 414- Nov.10.2016, issue No. 414

Index issue 414 Music travels without passport and visa Exclusive Interview with Azam Ali and Ramin Torkian from Niaz Ensemble By: Parisa Rajabian

Word of the week: Clothes do not make the man, a poem from 13th century… / Saadi Canada and News: Prime Minister of Canada Meeting Prof. Homa Hoodfar / Hafteh Immigration: A new chance for Foreign Student to aply for PR / M. Alimohammadi Faces: People we should remind forever, this week Mohammad Dabissayaghi / Hafteh Community News: Love and Alzheimer at Hamdelan meeting / M. Mostafaei Art in the City: Un paradis pour tous / Parissa Kooklan Turkish page: Leili Khaghani

Literature: Book review: Eye and Eyebrow in Persian Literature / M. Hoshiar

Literatur: My stories with the angel Michael, Part 6 / Behrooz Mayezadeh Literature: Literary reflections / Farshid SadatSharifi Children Story: Zeinab MoslemZadeh and Haleh Haftlang Horoscope: Sara Nejadi and Khatereh Tahvildari Yekta

Publication/Publisher: Photographe/ Photographer: Hamed Tabein HafteH Journal Canada & Quebec news: Shahrouz Pezeshki Community news: Mahdieh Mostafaei Rédacteur en chef/Editor in chief: Khosro Shemiranie Philosophy: Reza Davoudi Office Manager: Ali Tehrani Science: Mariam Irani Conception graphique / Graphic design: Ali Tehrani Music: Arsam Anvari and Saeid Saliani Rédactrice/Editor Turkish: Leili Khaghani Art: Parissa Kooklan Rédactrice/Editor Afghan: Habib Osman Astrologie/ Astrology: Sara Nejadi & Khatereh Tahvildari Rédactrice/Editor Afghan: Nargis Karimi Hashimi Remerciements particuliers à celles et ceux qui ont Rédactrice/Editor Afghan: Behnaz Deiminiat contribué à ce numéro: Special thanks to those who contributed to this issue: ISSN 1918-4379 HafteH Hale Haftlang, Alireza Kaviani, Mojgan Rajabi, Farshid Prix /Price: $2.50 - À Montréal: gratuit / In Montreal: Free Sadatsharifi, Sajad Sahebanzand, Sharareh Shakeri, Ayda Tatari and Zeinab Moslemzade abonnement annuel / Annual Subscription: $120.00

HafteH will not be published on the following dates during 2015: January 7th / March 24th / July 7th / October 13th

Journal HafteH General: [email protected] 1396 Ste Catherine St. West Suite # 425 Montreal QC H3G 1P9 Canada Editorial: [email protected] Tel: (514) 787-8848 Advertising: [email protected] www.hafteh.ca Local News: [email protected]

68 / 68 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه 69 / 69 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH 70 / 70 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه 71 / 71 No. 414-Thursday Nov.10.2016 HafteH Convention du service Poste-Publications NO 41740020 HafteHUn hebdomadaire pour la communauté Afghane/iranienne de Montréal اگر در این جا آدرس خودتان را منی بینید، A weekly Magazine for the Afghan/Iranian Community in Montreal پس شما هنوز مشترک هفته نیستید Vol.9 - No.414-Thursday Nov. 10, 2016 هفته را مشترک و در پرورش این نهال Ste Catherine St. West Suite # 425, Montreal QC H3G 1P9 1396 Tel: (514) 787-8848 [email protected]

با هم همراه شویم 414 www.HafteH.ca ISSN 1918-4379 HafteH

72 / 72 شماره 414 - پنج شنبه 20 آبـان 1395 هفتـــــــه