فصلنامۀ کواترنری ایران )علمی ـ پژوهشی(، دورۀ 5، شمارۀ 3، پاییز 9318 ص 363-391

ارزیابی توان حرکتی گسلهای جنبای گسترة گلباف و شهداد در استان کرمان

)جنوبخاور ایران(

معصومه صدیقیراد؛ دانشجوی دکترا، دانشگاه آزاد اسالمی، واحد تهران شمال، گروه زمینشناسی، تهران، ایران منوچهر قرشی*؛ دانشیار، دانشگاه آزاد اسالمی، واحد تهران شمال، پژوهشکدة علوم زمین، سازمان زمینشناسی کشور

محسن پورکرمانی؛ استاد، دانشگاه آزاد اسالمی، واحد تهران شمال، تهران، ایران محمود الماسیان؛ استادیار، دانشگاه آزاد اسالمی، واحد تهران شمال، تهران، ایران نوشین بقا؛ باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، واحد رباطکریم، دانشگاه آزاد اسالمی رباطکریم، ایران تاریخ دریافت: 19/19/9318 تاریخ پذیرش: 9318/18/31

چکیده در این مقاله پتانسیل حرکتی گسلهای فعال ناحیۀ گلباف، بر اساس رابطۀ بین ویژگیهای هندسی گسل و میدان تنش تکتونیکی ناحیهای، بررسی شد. این پارامتر برای گسلهای فعال گسترۀ مورد بررسی و به منظور درصدبندی جنبشهای احتمالی تعیین شده است. نتایج این روش با رکوردهای لرزهای گذشته سازگاری باالیی نشان میدهد. بنابراین، این الگوی نظری بر مبنای روابط میان ویژگیهای هندسی گسلها و میدان تنش زمینساختی ناحیهای حاکم است. پس از برداشتهای ساختاری در 98 ایستگاه، معادالت این الگو به کار گرفته شد. با استفاده از روش وارونسازی، تنش اصلی بیشینه به منزلۀ تنش ناحیهای در هر مقطع محاسبه و در معادالت جاگذاری شد. به منظور تحلیل درست ناحیۀ مطالعاتی، پتانسیل حرکتی هر یک از گسلهای فعال در آن مقاطع محاسبه شد. با توجه به مقادیر پتانسیل حرکت گسل گلباف و شهداد، گسل گلباف گسلی جوان در منطقۀ مورد مطالعه معرفی میشود. بر مبنای مقادیر بهدستآمده، میتوان چنین Downloaded from journal.iranqua.ir at 12:42 +0330 on Sunday September 26th 2021 تحلیل کرد که با توجه به باال بودن مقادیر رومرکز زمینلرزههای رخداده در شمالباختر و جنوبخاور ناحیه تجمعِ تنش در ناحیهای وسیع در جهت عمود برآن با روند شمالخاورـ جنوبخاور دور از انتظار نیست. کلیدواژگان: تنش اصلی بیشینه، توان حرکتی، گسترۀ گلباف، میدان تنش زمینساختی ناحیهای.

مقدمه کشور ایران، به لحاظ قرارگیری در کمربند زلزلهخیز آلپـ هیمالیا، از نظر فعالیتهای زمینساختی از نواحی بسیار فعال جهان به شمار میرود )بربریان 5991(. گسل گلباف را نخستین بار در سال 59۹۱ میالدی زمینشناسان یوگسالوی به نقشه درآوردند و با نام گسل سروستان معرفی کردند )بربریان 59۹1(. یکی از دالیل اصلی گستردگی این پژوهشها رخداد زمینلرزههای پیاپی در درازای این گسل است. سامانة گسل گلباف در جنوبخاوری ایران یکی از ساختارهای مهم

* رایانامة نویسندة مسئول: [email protected] 351 فصلنامۀ کواترنری ایران، دورۀ 5، شمارۀ 3، پاییز 9318 زمینساختی شمالیـ جنوبی است و رخداد پنج زمینلرزة بزرگ در سی سال گذشته و فراوانی زمینلرزههای رخداده در یکصد و ده سال اخیر از جنبایی باالی آن حکایت میکند. دربارة گسل گلباف پژوهشهای گستردهای انجام گرفته که بیشتر آنها بر زمینلرزههای مرتبط با این گسل متمرکز بوده است )بربریان و همکاران 5991؛ بربریان و قرشی 5991؛ بربریان و همکاران ۱005( )شکل 5(.

شکل 9. نقشۀ لرزهزمینساختى گسترۀ گلباف، جایگاه جغرافیایی گسترۀ مورد بررسی همراه با سازوکار ژرفی زمینلرزههای دستگاهی )شکری و اسکندری 9319(

پژوهشهایی نیز دربارة تکامل سامانة گسل گلباف )واکر و جکسون ۱00۱( و محاسبة میزان نرخ لغزش آن )واکر و همکاران ۱050( انجام پذیرفته است. سامانة گسلی گلباف با درازای 590 کیلومتر و راستای کلی NNW-SSE 5 دربرگیرندة چندین پارهگسل با ساختار پلکانی است که شیبهای تندی )10 تا 90 درجه( به هر دو سوی خاور و باختر Downloaded from journal.iranqua.ir at 12:42 +0330 on Sunday September 26th 2021 دارند ) بربریان و همکاران 5991( )گسل گلباف خود بخشی از سامانة گسلی بزرگتری است، به نام نایبندـ گلبافـ سبزواران. این سامانة گسلی راستالغز راستبر است و حاشیة باختری بیابان لوت را تشکیل میدهد. بر پایة نتایج آخرین پژوهشها، نرخ لغزش گسل نایبند در هولوسن 0/1 + 5/1 میلیمتر در سال )واکر و همکاران ۱009(، برای گسل گلباف در هولوسن 0/۹ + ۳/9 میلیمتر در سال )واکر و همکاران ۱050( و برای گسل سبزواران در هولوسن بین 1 تا 1/۹ میلیمتر در سال برآورد میشود )ریگاردا و همکاران ۱001(. سازوکار اصلی گسل گلباف راستالغز راستبر است و با توجه به شیب زیاد صفحة گسل مؤلفة شیبلغز در رویدادهای مختلف لرزهای به هر دو صورت نرمال و معکوس ظاهر شده است )واکر و جکسون ۱00۱(. از سوی دیگر تکامل ریختزمینساختی این گسل نیز هر دو مؤلفة شیبلغز نرمال و راندگی را نشان میدهد. از دیدگاه چینهشناختی بلندیهای باختری گسل گلباف شامل رسوبات چینخوردة ترشیری و مزوزوئیک و قدیمیترین رخنمون آنها

1. en echelon ارزیابی توان حرکتی گسلهای جنبای گسترة گلباف و شهداد... 153 سنگماسهها و سیلت سنگهای ژوراسیک است. بلندیهای خاوری گسل گلباف شامل رسوبات چینخورده و گسلیدة کرتاسه است و به سمت خاور روی سنگنهشتههای آتشفشانی ائوسن و آذرآواریهای پالئوسن رانده شده است )واکر و جکسون ۱00۱(. تاقدیس کمانیشکل سامانة راندگی شهداد در رسوباتی متشکل از مارن، ژیپس، سنگماسه، و کنگلومرا5 تشکیل شده و در خاور کوههای آبباریک قرار گرفته است. جایگاه گسل گلباف و شهداد و ساختارهای زمینساختی پیرامون آن همراه رومکان زمینلرزههای رخداده در یکصد و ده سال گذشته بزرگتر از چهار در شکل 1 آمده است.

جایگاه زمینشناسی محرک اصلی دگرشکلی فالت ایران و شکلگیری ساختارهای زمینساختی آن همگرایی صفحات تکتونیکی عربیـ اوراسیاست. مدلهای زمینساخت صفحهای قدیمیتر نرخ کوتاهشدگی سالیانه در طولهای جغرافیایی 10 و 10 درجة خاوری را، به ترتیب، در حدود ۳0 و 10 میلیمتر در سال برآورد میکنند )دمتس و همکاران 5991(. ولی بر پایة مدلهای جدیدتر نرخ همگرایی در طول جغرافیایی 10 درجة خاوری برابر با ۱1 میلیمتر در سال محاسبه شده است )سال و همکاران ۱00۱( )همچنین بر پایة آخرین یافتههای حاصل از شبکة GPS، نرخ همگرایی کلی در خاور ایران در حدود ۱1 میلیمتر در سال برآورد شده است )ورنانت و همکاران ۱001؛ واکر و جکسون ۱001( در حدود نیمی از کوتاهشدگی کلی ناشی از همگرایی صفحات عربیـ اوراسیا )50 تا 5۱ میلیمتر در سال( در زاگرس مرکزی )تاتار و همکاران ۱00۱( )و در حدود نیم دیگر کوتاهشدگی به صورت برش راستبر و برابر با 51 میلیمتر در سال در مرز میان ایران مرکزی و افغانستان صورت میگیرد )ورنانت و همکاران ۱001( )بر پایة برآورد نرخهای لغزش بسیار بلندمدته گمان میرود برش سالیانة 51 میلیمتری در مرز میان ایران مرکزی و افغانستان توسط گسلهای راستالغز راستبر محدودکنندة باختر )گسلهای گوکـ نایبند، به طور تقریبی ۱ میلیمتر در سال( و خاور )سامانة گسلی سیستان، 51 میلیمتر در سال( بلوک لوت صورت میگیرد )واکر و ورنانت ۱001(.

سامانة گسلی گلباف )گوک( با راستای کلی NNW-SSE و درازای 510 کیلومتر )بربریان و همکاران ۱005( یک پهنة Downloaded from journal.iranqua.ir at 12:42 +0330 on Sunday September 26th 2021 گسلی است که از چندین پاره گسله با آرایش پلکانی و شیبهای تند )10 تا 90 درجه( به هر دو سوی خاور و باختر تشکیل شده است )بربریان و همکاران 5991(. این سامانة گسلی خود بخشی از سامانة گسلی بزرگتر به نام نایبندـ گلبافـ سبزواران است که از ساختارهای بنیادی ایران است و با سازوکار چیرة راستالغز راستبر حاشیة باختری بیابان لوت را تشکیل میدهد )شکل ۱(. سازوکار اصلی گسل گلباف راستالغز راستبر است و با توجه به شیب زیاد صفحة گسل مؤلفة شیبلغزی در رویدادهای مختلف لرزهای به هر دو صورت نرمال و معکوس ظاهر شده است. از سوی دیگر تکامل ریختزمینساختی این گسل نیز هر دو مؤلفة شیبلغز نرمال و معکوس را نشان میدهد )واکر و جکسون ۱00۱( )در ادامة این پژوهش خواهیم دید که راستای کلی گسل گلباف N152° است و بیشتر شاخههای گسلی موجود در دیوارة ترانشة گسل گلباف دارای مؤلفة فرعی شیبلغز نرمال با جهت شیب به سوی خاور و تعدادی نیز دارای مؤلفة فرعی شیبلغز معکوس با جهت شیب به سوی باختر است. برای نمایش گسترة گسل گلباف و ساختارهای مرتبط با آن شکل ۳ نقشة لرزهزمینساخت گسترة مورد مطالعه را نمایان میسازد.

1. conglomerate 353 فصلنامۀ کواترنری ایران، دورۀ 5، شمارۀ 3، پاییز 9318

Downloaded from journal.iranqua.ir at 12:42 +0330 on Sunday September 26th 2021

شکل a( .3( مدل ارتفاعی رقومی گسترۀ خاوری ایران مرکزی. همانگونه که در تصویر مشاهده میشود پیرامون بلوک لوت توسط گسلهای اصلی احاطه شده است؛ )b( گسلهای اصلی گسترۀ خاوری ایران مرکزی و جایگاه سامانۀ گسلی نایبندـ گلباف )گوک(ـ سبزواران )با تغییر از واکر و جکسون 3113( ارزیابی توان حرکتی گسلهای جنبای گسترة گلباف و شهداد... 151

Downloaded from journal.iranqua.ir at 12:42 +0330 on Sunday September 26th 2021

شکل 3. نقشۀ لرزهزمینساخت سامانۀ گسلی گلباف که از تلفیق تصویر ماهوارهای لندست +ETM )با ترکیب باندی RGB742 و قدرت تفکیک مکانی 95 متر( با مدل ارتفاعی رقومی )DEM(، برگرفته از دادههای SRTM )با قدرت تفکیک مکانی 11 متر(، و نمایش رومرکز زمینلرزههای 9189 ـ 9118 میالدی )سازوکار کانونی زمینلرزهها از واکر و جکسون 3113( حاصل شده است.

359 فصلنامۀ کواترنری ایران، دورۀ 5، شمارۀ 3، پاییز 9318 مواد و روشها چگونگی محاسبة بیشینة تنش محاسبهشده بدین صورت است که با توجه به درزهای مزدوج برداشتشده در گسترة مورد

بررسی و ترسیم آن بر شبکة اشمیت از محل تالقی این درزه، که همان تنش متوسط یا )σ2( است، 90 درجه به مجاور

تنش متوسط یا )σ2( روی شبکة اشمیت حرکت و صفحة کمکی را ترسیم میکنیم. مقدار نصف زاویه بین محل تالقی

دو امتداد درزهها با صفحة کمکی تنش بیشینه یا )σ1( گسترة مورد مطالعه خواهد بود. برای صحت انجام دادن روش دستی محاسبة بیشینة تنش اصلی در ناحیة مدل ارتفاعی رقومی Dem وارد محیط نرمافزار Move شد و جهت شیب و امتداد برداشتهشدة صحرایی نیز از روی مدلها به دست آمد. سپس مقادیر شیب و امتداد وارد محیط نرمافزار Tectonic

FP شد و این نرمافزار با روش وارونسازی مقدار شیب و امتداد تنش بیشینه یا )σ1( را به دست داد. به عبارتی تحلیل توان حرکتی گسلهای فعال ناحیة گلباف و صفحات گسلی مربوط به آنها اندازهگیری شد. بدین منظور از روش وارونهسازی برای تعیین سوی محورهای اصلی تنش استفاده شد و در همة مقاطع تنش اصلی منطقه به روش شبکة اشمیت محاسبه شد. فرض بر این قرار گرفت که خشخطهای روی صفحة گسلی جهت تنش برشی حداکثر را نشان داده است. در آخر نیز زاویة میان بردار عادی صفحه نسبت به تنش اصلی بیشینه اندازهگیری و در معادالت )جدول 5( جاگذاری شد و مقدار پتانسیل حرکت گسلهای جنبای ناحیه در هر مقطع به دست آمد. در هر مقطع به طور جداگانه میزان توان حرکتی گسلهای جنبای آن با دادههای حاصل از رومرکز زمینلرزههای یکصد و ده سال اخیر )شکل 1( به منظور معرفی نواحی دارای بیشترین مقادیر پتانسیل حرکتی تعیین شد. در جدول 5 امتداد شیب روی سطح گسل اندازهگیری شده و سپس توسط دیاگرام اشمیت قطب صفحة گسل به دست آمده و زاویة بین قطب گسل و تنش بیشینة مقدار θ استخراج )از روی شبکة اشمیت( و در رابطة 9 جایگزین شده است )با توجه به مقدار θ(. در نهایت، مقدار پتانسیل حرکت برای گسلها در مقاطعی که رخنمون داشته و اندازهگیری شده برآورد شده است. Downloaded from journal.iranqua.ir at 12:42 +0330 on Sunday September 26th 2021 مدل نظری برای تحلیل پتانسیل حرکتی گسل پتانسیل حرکتی گسل )FMP( به تنش تکتونیکی )σ(، هندسة صفحة گسل )G(، و خواص فیزیکی محیط داخل و طرفین گسل )P( وابسته است. FMP تابعی از این عوامل است: رابطةFMP=f(σ ,G,P) 5 اگرچه یک محیط زمینشناسی به طور معمول ناهمگن و خیلی پیچیده است، میتواند از نظر آماری همگن و ایزوتروپ در نظر گرفته شود. بر این اساس و برای سادهسازی مدل نظری، محیط زمینشناسی حاوی گسلها به صورت یک مادة همگن، ایزوتروپ، و االستیک در نظر گرفته شده است. بنابراین FMP میتواند به صورت رابطة ۱ ساده شود: رابطة FMP = f ( σ,G ) ۱ برای در نظر گرفتن تأثیر جهتگیری تنش تکتونیکی و هندسة گسلی روی لرزهخیزی گسل، آزمایشهایی با استفاده ارزیابی توان حرکتی گسلهای جنبای گسترة گلباف و شهداد... 155 از مدلهای بلوکی انجام شده است )لوکاجیچک و همکاران 5999( )نتایج نشان داد تغییر شیب گسل باعث تغییرات قابل توجه در فواصل زمانی وقوع مجدد رخدادهای لرزهای مستقل از میزان انرژی لرزهای میشود. برای بعضی مقادیر شیب، فعالیت لرزهای گسل از بین میرود و برای اثبات نتایج این آزمایشها هی5 و همکارانش )5999( با تحلیلی نظری نشان دادند گسلها هنگامی میتوانند بلغزند که زوایای بین جهتگیری تنش اصلی فشاری حداکثر و امتداد گسل بین ۱0 و ۹0 درجه باشد. هرچند استثناهایی در به کار گرفتن این مدل برای سیستمهای گسلی واقعی وجود دارد، این استثناها ناشی از محدودیت بررسیهای دوبعدیاند. در واقع، صفحات گسلی همیشه قائم نیستند و جهتگیری تنش اصلی فشاری حداکثر نیز همیشه افقی نیست. در این روش، این موضوع با استفاده از دایرة مور تنش در نظر گرفته شده است. از نظر مکانیکی، مهمترین عواملی که در شروع حرکت لغزشی روی یک گسل از پیش موجود مؤثرند )با فرض مثبت بودن تنش فشاری( عبارتاند از:    5. تفاضل تنشهای اصلی حداکثر ) 1 ( و حداقل ) 3 (: ) - 1 ( که تعیینکنندة قطر دایرة موهر است.

۱. مجموع تنش اصلی حداکثر و حداقل: ) + ( که تعیینکنندة محل دایرة موهر است.  زاویة بین عمود بر صفحة گسلی و تنش اصلی حداکثر ) 1 ( به صورت  نشان داده میشود. حد پایینی و باالیی   , در گسلی که توانایی لغزش دارد به وسیلة 1 2 نمایش داده شده است. عالمت 0 نشاندهندة مقدار ویژة  در T   لغزش گسلی به احتمال بسیار، زاویة اصطکاک داخلی گسل، 0 چسبندگی داخل گسل، و 0 نقطهای است که

شکستگی کششی رخ میدهد. ابتدا زاویهای ) ( که گسل به احتمال بسیار در آن میلغزد محاسبه میشود. بر اساس قضیة سینوس و شکل 1 رابطة ۳ به دست میآید:   sin 1 3     2τ ctg sin(2θ -) رابطة ۳ 0 3 1 Downloaded from journal.iranqua.ir at 12:42 +0330 on Sunday September 26th 2021 با مشتقگیری از تنش ) ( نسبت به زاویة  و مساوی با 0 قرار دادن مشتق رابطة 1 به دست میآید:

cos(2θ - φ)  0 ,θ  45  φ / 2 رابطة 1 0 سپس، محدودة پایین و باالی زاویة برای لغزش گسلی ممکن به کمک رابطه ۳ محاسبه شد و در نهایت رابطة 1 به دست آمد:    2 ctg sin(2 )  1 3 0 sin   رابطة 1 3 1

   2 ctg   ,  T در شکل ۱ وقتی 0 3 3 1 0 3 1 محدودة حداکثر است. بنابراین: sin(2 )  sin رابطة 1

1. He 356 فصلنامۀ کواترنری ایران، دورۀ 5، شمارۀ 3، پاییز 9318   ,   / 2 رابطة ۹ 2 1 معموالً ضریب اصطکاک روی یک سطح شکستگی شکننده 0.8-0.5 است )Wang et al 1979( که به زوایای ذیل   27  39 مرتبط است:  برای سادگی محاسبه، را مساوی با ۳0 درجه در نظر میگیرند. بنابراین:   0  60    1      / 2 رابطة  2 9

   یعنی وقتی    90 30، یک گسل ممکن است بلغزد. هنگامی که   60 باشد، گسل بهراحتی میلغزد.   اگر   30 یا   90 باشد، گسل نمیتواند بلغزد )شکل 1(. برای به کمیت کشیدن رابطة بین پتانسیل حرکتی گسل )FMP( و زاویة FMP ، به صورت یک عامل نرمالیزهشده با رابطة 9 تعریف می شود:  0 ,  [0 ,30 ]     30   FMP    ,  [30 ,60 ]  30     60   1  ,  [60 ,90 ]  30 رابطة 9

Downloaded from journal.iranqua.ir at 12:42 +0330 on Sunday September 26th 2021 محاسبۀ زاویۀ    اگر جهت عمود ) 1 ( بر صفحة گسل و زاویة میل آن ) 1 ( و جهتگیری تنش اصلی حداکثر ) 2 ( و زاویة میل آن  ) 2 ( معلوم باشد، میتواند از روابط هندسی آنها محاسبه شود )شکل 1(.   اگر آزیموت یک خط مستقیم و زاویة میل آن باشد، خط راست میتواند به صورت رابطة 50 تعریف شود: l  OA  cos  cos  m  CB  sin  n  AB  cos  sin  رابطة 50 N  [l,m,n] و بردار جهت خط مستقیم است. بنابراین، زاویة بین دو خط مستقیم میتواند به صورت رابطة 55 محاسبه شود: ارزیابی توان حرکتی گسلهای جنبای گسترة گلباف و شهداد... 153

Cos  Cos1 Cos2 Cos(1  2 )  Sin1 Sin2 رابطة 55

این در حالی است که اگر محور σ1 به سمت باال باشد، مقدار β2 منفی میشود.

بحث اگرچه جهتگیری تنش فشاری اصلی حداکثر بهدستآمده از تحلیل سازوکار ژرفی یک زمینلرزة قوی معرف ویژگیهای میدان تنش تکتونیکی ناحیهای در منطقهای گسترده است، برخی تحلیلهای سازوکار ژرفی زمینلرزههای بزرگ شرایط پیچیدة ساختارهای ژرف و سیمای تنش را نمایان میسازد. سیمای تنش به این معناست که میدان تنش استثنایی در فرایند کانونی لحظهای به میدان تنش تکتونیکی ناحیهای در فرایند ایجاد زمینلرزه افزوده میشود و تحلیل سازوکار ژرفی یک زمینلرزة کوچک منفرد سیمای اتفاقی دارد. خوشبختانه تحلیلهای سازوکار ژرفی مصنوعی بسیاری از زمینلرزههای کوچک ممکن است وضعیت تنش تکتونیکی ناحیهای را مشخص سازد. بنابراین، هم تحلیلهای سازوکار ژرفی زمینلرزههای بزرگ و هم تحلیلهای میانگین زمینلرزههای کوچک میتوانند برای به دست آوردن ترکیب کلی وضعیت تنش ناحیهای استفاده شوند. در هر حال بررسی ارزیابی پتانسیل حرکتی گسلهای کواترنری نشان میدهد، حتی در نبود پیشینة لرزهخیزی شناختهشده از یک ناحیه، امکان رتبهبندی گسلهای فعال بر اساس پارامتر یادشده وجود دارد )آرین و قرشی ۱001(. توان حرکتی گسلهای جنبای ناحیة گلباف )شکل 1 و جدول 5( با توجه به نقشة گسلهای جنبا و مقاطع برداشتشدة گسترة مورد بررسی )شکل 50( انجام شد. در گسترة مورد مطالعه، با توجه به جنبا بودن گسلهای گلباف و شهداد و با توجه به محاسبات توان حرکتی در ناحیه، بیشترین تمرکز تنش در بخش جنوبخاوری گسل گلباف و بیشترین تجمع تنش برای گسل شهداد در شمالباختر آن مشهود است. بر پایة بررسیهای انجامشده )واکر و جکسون

۱00۱( حدود 5۱ کیلومتر جابهجایی تجمعی راستبر برای گسل گلباف پیشنهاد شده و با سنیابی به روش K-Ar روی Downloaded from journal.iranqua.ir at 12:42 +0330 on Sunday September 26th 2021 بازالتهای جابهجاشده توسط این گسل نرخ لغزش آن در حدود 5/1 تا ۱/1 میلیمتر در سال برآورد شده است. همچنین واکر5 و همکارانش )۱050(، با بررسی رسوبات دریاچهای در حوضة کششی جنوب گلباف، حدود ۳0+1 متر جابهجایی راستبر مشاهده و با سنیابی به روش کربن 51 نرخ لغزش گسل گلباف در بازة زمانی هولوسن را حدود ۹/0 + 9/۳ میلیمتر در سال پیشنهاد کردهاند. بر پایة پژوهشهای پارینة لرزهشناسی، با حفر ترانشة عمود بر راستای گسل گلباف،

چهار زمینلرزة پارینه با بزرگای بیش از Mw 1/1 شناسایی شد. با استفاده از برخی روابط تجربی موجود بیشینة بزرگای

کهنترین زمینلرزة پارینه تا Mw 9/۱ به دست آمد که این دور از انتظار است. زیرا در گذشته نیز رخداد زمینلرزهها در برخی بازههای زمانی الگوی خوشهای داشته و در مدت زمانی کوتاه چندین زمینلرزة بزرگ روی داده است؛ به گونهای که فرصت کافی برای نهشتهگذاری و ثبت جداگانة شواهد آنها وجود نداشته است )بصیری و همکاران ۱055(.

1. Walker 358 فصلنامۀ کواترنری ایران، دورۀ 5، شمارۀ 3، پاییز 9318 نتیجه طبق محاسبات پتانسیل حرکتی گسلهای فعال ناحیة گلباف و شهداد در هر مقطع مشخص شد گسل گلباف در مقاطع سرتل، چمران، حرمک، و علیآباد با روند شمالباختر و جنوبخاور گسل گلباف بیشترین توان حرکت گسلی را دارند. شمالباختر گسل شهداد در مقطع سانتوئیه بیشترین توان حرکتی گسل برآورد شد. بر پایة هندسة شاخههای گوناگون گسلی گلباف، مؤلفة چیرة شیبلغزی به صورت نرمال با جهت شیب به سوی خاور به همراه تعدادی شاخة فرعی با مؤلفة شیبلغز راندگی با جهت شیب به سوی باختر دیده میشود. بیشترین پراکندگی زمینلرزهها بر اساس عمق بین 5۳ تا 59 کیلومتر تخمین زده شده است که از کمعمق بودن بیشتر زمینلرزهها در گسترة مورد بررسی حکایت میکند )شکل ۹(. با توجه به نمودارهای استریوگرافی و رزدیاگرام ترسیمشده در نرمافزار Move روند تقریبی برای هر دو گسل گلباف و شهداد به ترتیب جنوبخاور و شمالباختر محاسبه شد؛ که فراوانی دادههای نمودار رزدیاگرام با دادههای حاصل از توان حرکتی گسلهای جنبا در گستره تطابق باالیی را نشان میدهد )اشکال 9 و 9(.

شکل 9. دایرۀ مور نشاندهندۀ وضعیت تنش در طی لغزش گسل )اقتباس از لی و همکاران Downloaded from journal.iranqua.ir at 12:42 +0330 on Sunday September 26th 2021 )9111

شکل 5. نمایش یک خط راست در سه بعد و تصویر آن روی صفحه )اقتباس از لی و همکاران 9111( ارزیابی توان حرکتی گسلهای جنبای گسترة گلباف و شهداد... 153

شکل 6. پراکنش دادههای )بزرگتر از 9( یکصد و ده سال اخیر )برگرفته از مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران( همراه نقشۀ گسلهای جنبا در گسترۀ مورد بررسی )برگرفته از نقشۀ گسلهای ایران )جوادی و همکاران 9313(، تهیهشده در سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور(

Downloaded from journal.iranqua.ir at 12:42 +0330 on Sunday September 26th 2021

شکل 1. پراکندگی دادههای لرزهای بر اساس بزرگی نسبت به عمق کانونی زمینلرزههای 991 سال اخیر 361 فصلنامۀ کواترنری ایران، دورۀ 5، شمارۀ 3، پاییز 9318

شکل 8. برداشت 58 نقطه شیب و امتداد در دو سمت گسل گلباف )نمودارهای استریوگرافی و رزدیاگرام( با استفاده از نرمافزار Move

شکل 1. برداشت 311 نقطه شیب و امتداد در دو سمت گسل شهداد )نمودارهای استریوگرافی و رزدیاگرام( با استفاده از نرمافزار Move

Downloaded from journal.iranqua.ir at 12:42 +0330 on Sunday September 26th 2021

شکل 91. نقشۀ گسلهای جنبا و مقاطع برداشتشدۀ گسترۀ مورد بررسی، گسلههای گستره )برگرفته از نقشۀ گسلهای ایران )جوادی و همکاران 9313(، تهیهشده در سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور( ارزیابی توان حرکتی گسلهای جنبای گسترة گلباف و شهداد... 163 جدول 9. محاسبات توان حرکتی گسلهای جنبای گستره با استفاده از تنش ناحیهای صفحۀ توان حرکتی نام مقاطع نام گسل تنش اصلی )θ )σ9 گسل گسل کشتوئیه گلباف 0۹/50۱ 50/۳۱9 9۹ 0.5 حسنآباد گلباف 0۹/50۱ 0۱/09 91 0.5 شکرو گلباف 0۹/50۱ 01/۳09 9۱ 0.۳ رنگرزو گلباف 0۹/50۱ 09/۱۳9 ۹1 0.1 توانیر گلباف 0۹/50۱ 01/511 ۹1 0.1 دکل گلباف 0۹/50۱ 01/10 ۹۱ 0.1 علیآباد گلباف 0۹/50۱ 51/511 11 0.9 سرتل گلباف 0۹/50۱ ۱1/5۹۳ 19 0.9 چمران گلباف 0۹/50۱ 59/590 1۱ 0.9 شهرداری گلباف 0۹/50۱ 09/۱0۱ ۹5 0.1 حرمک گلباف 0۹/50۱ 59/۹۹ 1۱ 0.9 علیآباد مرگون گلباف 0۹/50۱ 01/۱۹9 9۹ 0.5 زواریها زواریها 0۹/50۱ 0۱/۳۳۱ ۹9 0.1 علیآباد شهداد شهداد 0۹/50۱ 05/۳19 95 0.۳ توفل شهداد 0۹/50۱ 01/۳59 ۹1 0.1 کناران شهداد 0۹/50۱ 5۱.0۱ ۹۱ 0.1 سانتوئیه شهداد 0۹/50۱ 05/۳1۱ 1۹ 0.9 کشیت شهداد 0۹/50۱ 0۱/1۱ ۹۳ 0.1

منابع Downloaded from journal.iranqua.ir at 12:42 +0330 on Sunday September 26th 2021 آقانباتی، ع. )5۳91(. زمینشناسی ایران، سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور. قرشی، م. و آرین، م. )5۳99(. تکتونیک ایران، سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور، پایگاه ملی دادههای علوم زمین. Arian, M. & Ghorashi, M. (2006). “The Movement Potential Evaluation of the Major Quaternary faults in Alborz-Central Border Zone, from the East of Tehran to the East of Semnan”, Geosciences, Vol. 15, No. 59, pp. 184-187. Aghanabi, A. S. (2011). Geology of Iran, Geological Survey of Iran, Basiri, M., Nazari, H., Foroutan, M., Solaymani Azad, SH., Shokri, M. A., Talebian, M., Ghorashi, M., Oveisi, B., Bolourchi, M. J., & Rashidi, A. (2011). “Determination of Clustering Pattern of Paleoearthquakes Occurrences on the Golbaf Fault, SE ”, Scientific Quarterly Journal, GEOSCIENCES, Vol. 22, No. 87. Berberian, M. (1995). Master blind trust foults hidden under the zagros fold: “active basement tectonics and surface morphtectonics”, Tectonophysics, Vol. 241, pp. 193-224. Berberian, M., Jackson, J. A., Ghorashi, M., & Kadjar, M. H. (1984). Field and Teleseismic 363 فصلنامۀ کواترنری ایران، دورۀ 5، شمارۀ 3، پاییز 9318 observations of the 1981 Golbaf- earthquakes in SE Iran, Geophys. J. R. astr. Soc., 77, pp. 809-838. Berberian, M. (1976). Contribution to the Seismotectonics of Iran (Part II), Geological survey of Iran, Report No. 39. Berberian, M., Jackson, J. A., Ghorashi, M., & Kadjar, M. H. (1984). Field and teleseismic Observation of the 1981 Golbaf-Sirch earthquakes in SE Iran. Geophys. J. R. astr. Soc., 77, pp. 809-838. Berberian, M. & Ghorashi, M. (1994). Coseismic fault-related folding during the South Golbar earthquake of November 20, 1989, in southeast Iran. Geology, 22, pp. 531-534. Berberian, M., Jackson, J. A., Fielding, E., Parsons, B. E., Priestley, K., Ghorashi, M., Talebian, M., Walker, R., Wright, T. J., & Baker, C. (2001). The 1998 March 14 Fandoqa earthquake (Mw 6.6) in , Southeast Iran: re-rupture of the 1981 Sirch earthquake fault, triggering of slip on adjacent thrusts and the active tectonics of the Gowk fault zone .Geophys. J. Int. (2001) 146, pp. 371-398. Ghorashi, M. & Arian, M. (1389). Iranian Tectonics, Geological Survey of Iran, National Geosciences Database. He, S. H. (1989). “The effect of orientation and level of principal stress on fault movement: Crustal Deformation and Earthquake”, Journal of Geophysics and Engineering, Vol. 14, No 4. 9(3): pp. 44-52. Hessami, KH., Jamali, F., & Tabassi, H. (2002), "Major active faults of Iran", International Institute of Earthquake Engineering and Seismology (IIEES), Tehran, Iran. Jackson, J., Bouchon, M., Fielding, E., Funning, G., Ghorashi, M., Hatzfeld, D., Nazari, H., Parsons, B., Priestley, K., Talebian, M., Tatar, M., Walker, R., & Wright, T. (2006). "Seismotectonic, rupture process, and earthquake-hazard aspects of the 2003 December 26 Bam, Iran, earthquake" .Geophys. J. Int., 166, pp. 1270–1292. Lee, C. F., Hou, J. J., & Ye, H. (1997). “The movement Potential of the major faults in Hong Kong area”, Episodes, Vol. 20, No. 4, pp. 227-231. Lokajicek, T., Spicak, A., & Waniek, L. (1988): “Tectonic stress orientation and the Seismic Downloaded from journal.iranqua.ir at 12:42 +0330 on Sunday September 26th 2021 regime of a single fault”: Tectonophysics. 152: pp. 297-302. Regard, V. (2005). “10Be dating of alluvial deposits from Southeastern Iran”, Palaeogeog. Palaeoclimat. Palaeoecol., 242, pp. 36-53. Walker, R. & Jackson, J. (2002). “Offset and evolution of the Gowk fault, S.E. Iran: a major intra- continental strike- slip system”. J. Struct. Geol., 24, pp. 1677-1698. Walker, R. T., Gans, P., Allen, M. B., Jackson, J., Khatib, M., Marsh, N., & Zarrinkoub, M. (2009). “Late Cenozoic volcanism and rates of active faulting in eastern Iran”. Geophys. J. Int. (2009) 177, pp. 783-805. Walker, R. T., Talebian, M., Sloan, R. A., Rasheedi, A., Fattahi, M., & Bryant, C. (2010). “Holocene slip- rate on the Gowk strikeslip fault and implications for the distribution of tectonic strain in eastern Iran”. Geophys. J. Int. (2010), doi: 10.1111/j.1365 246X.2010.04538.x. Wang, R. Ding. Z. Y., & Yin,Y. Q. (1979). “Introduction to solid mechanics: Geological publishing house”