Nostoc Commune Anhydrobiosis UV در مربوط به پدیده ترکیبات جذب کننده

Nostoc commune anhydrobiosis UV ترکیبات جذب کننده نور مربوط به پدیده در

احسان نظیفی گروه زیست شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه مازندران E-mail: [email protected]

به نظر می رسد توانایی تولید ترکیبات جذب کننده نور UV توسط سیانوباکتری خشکی زی Nostoc commune یکی از فاکتورهای الزم برای تحمل تابش های نور UV می باشد. (Mycosporine-like amino acids (MAAs و Scytonemin ترکیبات جذب کننده نور UV شناخته شده ای در سیانوباکتری ها می باشند که اثرات مضر تابشهای طوالنی مدت نور UV را به طور کلی یا تا حدی از بین می برند. در این پژوهش، سه ژنوتیپ از کلونی های N. commune که ظاهرا هیچ تفاوتی با هم ندارند جمع آوری شدند. MAA و Scytonemin های موجود در این ژنوتیپ ها به ترتیب از عصاره های آبی و اتانولی آنها جداسازی و شناسایی شدند. نتایج بدست آمده حاکی از این بود که عصاره آبی حاصل از این ژنوتیپ ها، منحصرا حاوی MAAهای مخصوص به خود بود؛ به طوریکه MAA های عمده در ژنوتیپ های اول، دوم و سوم به ترتیب با وزن های مولکولی 874، 0101 و 206 دالتن و دارای ساختار متفاوتی بودند. اما در مورد عصاره اتانولی مربوط به این ژنوتیپ ها، هیچ تفاوتی مشاهده نشد و Scytonemin با وزن مولکولی 088 دالتن تولید می کنند. نتایج نشان داد که رنگدانه های خالص سازی شده دارای فعالیت آنتی اکسیدانی بودند؛ به طوریکه MAA های دارای وزن های مولکولی 0101 و 206 دالتن، آنتی اکسیدانهای عمده موجود در عصاره آبی حاصل از ژنوتیپ هایشان بودند و تقریبا به ترتیب 67 و 61 درصد از کل فعالیت آنتی اکسیدانی عصاره آبی را تشکیل می دادند. تقریبا 01 درصد از فعالیت آنتی اکسیدانی مربوط به عصاره اتانولی حاصل از این ژنوتیپ ها نیز مربوط به Scytonemin بود. با توجه به این نتایج پیشنهاد می شود که MAA ها و Scytonemin، با عملکرد چندگانه خود نظیر محافظت از نور UV و فعالیت آنتی اکسیدانی می توانند در ارتباط با پدیده anhydrobiosis در سیانوباکتری N. commune باشند.

واژه های کلیدی: Anhydrobiosis، آنتی اکسیدان، محافظت کننده های از نور Nostoc commune ،UV

UV-absorbing compounds relevant to anhydrobiosis in Nostoc commune

Ehsan Nazifi Dept. of Biology, Faculty of Basic Sciences, University of Mazandaran, Babolsar, Iran E-mail: [email protected]

Ability to produce UV-absorbing compounds by terrestrial cyanobacterium Nostoc commune is thought to be a required factor in tolerance to UV radiation. Mycosporine-like amino acids (MAAs) and scytonemin are well known UV-absorbing compounds in cyanobacteria that partially or completely avoid the harmful effects of long term UV radiation exposure. In this study, three genotypes of N. commune colonies were collected, although no obvious differences in their appearance could be observed by eye. The MAA and scytonemin content of these genotypes were identified from water and ethanol extract of N. commune, respectively. These results show that the elution profiles of the pigments from water extracts of these three genotypes of N. commune exclusively produced their own characteristic MAAs; the first genotype expresses a 478-Da MAA as a main MAA, the second genotype expresses a 1,050- Da MAA as a main MAA, and the third genotype expresses a 612-Da MAA as a main MAA. No difference was found in terms of the elution profiles of the pigments from ethanol extracts of these three genotypes; producing the same 544-Da scytonemin. These purified MAAs and scytonemin had radical scavenging activities in vitro; the 1,050-Da and 612-Da MAAs were the main water-soluble radical scavengers in the water extract, as they provided approximately 27% and 20% of the water-soluble radical scavenging activities in their colonies, respectively, and the scytonemin-associated activity accounted for approximately 10% of the total recovered activity. These results suggest that these MAAs and scytonemin have multiple roles as a UV protectant and an antioxidant relevant to anhydrobiosis in N. commune.

Key words: Anhydrobiosis, Antioxidant, UV protectant, Nostoc commune

Nostoc commune mycosporine-like amino acids گلیکوزیله شدن در سیانوباکتری راهکاری منحصر به فرد جهت سازش با شرایط خشکی

احسان نظیفی گروه زیست شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه مازندران E-mail: [email protected]

سیانوباکتری خشکی زی Nostoc commune توانایی باالیی برای سازش با شرایط خشکی و تابش های UV و استرس های اکسیداتیو حاصل از آنها دارد. مکانیسم سازش پذیری به این شرایط استرسی به نظر می رسد که شامل فرایندهای چندگانه ای باشد که توانایی تولید (mycosporine-like amino acids (MAAs یکی از فاکتورهای ضروری می باشد. در این پژوهش، سه ژنوتیپ از کلونی N. commune بررسی شدند و MAAهایی با ساختارهای جدید شناسایی شدند. ژنوتیپ A از کلونی N. commune دو ترکیب با ساختار پایه porphyra-334 با وزن های مولکولی 874 و 804 دالتن تولید می کند که به ترتیب با یک پنتوز و یک هگزوز گلیکوزیله شده اند و همچنین یک ترکیب با ساختار پایه shinorine با وزن مولکولی 868 دالتن تولید می کند که با یک پنتوز گلیکوزیله شده است. ژنوتیپ B از کلونی N. commune دو ترکیب MAA با ساختار هیبریدی با وزن های مولکولی 440 و 0080 دالتن تولید می کند که هر دو با یک دی ساکارید -2-O-(β xylopyranosyl)-β-galactopyranoside گلیکوزیله شده اند. ژنوتیپ D از کلونی N. commune دو ترکیب با ساختار پایه palythine-threonine با وزن های مولکولی 880 و 606 دالتن تولید می کند که به ترتیب با یک و دو هگزوز گلیکوزیله شده اند و همچنین یک ترکیب با ساختار پایه porphyra-334 با وزن مولکولی 804 دالتن تولید می کند که با یک هگزوز گلیکوزیله شده است. به طور قابل توجه ای تمام MAAهای شناسایی شده در این سیانوباکتری گلیکوزیله بوده اند و این MAAهای گلیکوزیله به صورت in vitro دارای فعالیت آنتی اکسیدانی بوده اند. گلیکوزیله شدن MAA در سیانوباکتری خشکی زی N. commune پدیده ای منحصر به فرد می باشد. گلیکوزیله شدن این ترکیبات در N. commune پیشنهاد می کند که این پدیده یک سازش پذیری ویژه برای زندگی در شرایط بی ثبات خشکی نسبت به شرایط تقریبا ثابت محیط های آبی می باشد.

واژه های کلیدی: آنتی اکسیدان، MAA، گلیکوزیله شدن، Nostoc commune

Glycosylation of mycosporine-like amino acids in the cyanobacterium Nostoc commune as a unique strategy to adapt the terrestrial conditions

Ehsan Nazifi Dept. of Biology, Faculty of Basic Sciences, University of Mazandaran, Babolsar, Iran E-mail: [email protected]

The terrestrial cyanobacterium Nostoc commune has a marked capacity against desiccation and can adapt to UV radiation stress as well as oxidative stress caused by UV radiation. The mechanism of adaptation to extreme conditions by this cyanobacterial species is thought to involve multiple processes and ability to produce mycosporine-like amino acids (MAAs) appears to be a required factor. In this study, three genotypes of N. commune colonies were studied and structurally novel MAAs were characterized. The genotype A of N. commune colony produces the pentose-bound porphyra-334 (478 Da), the hexose-bound porphyra-334 (508 Da) and the pentose-bound shinorine (464 Da). The genotype B of N. commune colony produces two types of hybrid-MAAs (880 Da and 1050 Da) linked to 2-O-(β-xylopyranosyl)- β-galactopyranoside. The genotype D of N. commune colony produces the hexose-bound palythine-threonine derivatives (450 Da and 612 Da) and the hexose-bound porphyra-334 (508 Da). Interestingly, all characterized MAAs are glycosylated and these glycosylated MAAs have radical scavenging activities in vitro. This glycosylation is unique to the terrestrial cyanobacterium N. commune. The glycosylation of porphyra-334, shinorine,palythine- threonine and hybrid-MAAs in N. commune suggests a unique adaptation for terrestrial environments that are drastically fluctuating in comparison to stable aquatic environments.

Key words: Antioxidant, glycosylation, MAA, Nostoc commune

اثر تنظیمکنندههای رشد اکسین و سیتوکنین بر طول و تعداد گیاه سرخارگل در شرایط درون شیشهای

* رقیه اصغرزاده 1و2، حسین مرادی1و2، قربانعلی نعمتزاده1 1. پژوهشکده ژنتیک و زیست فناوری کشاورزی طبرستان، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری

2. دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری پست الکترونیک : [email protected]

گیاه سرخارگل با نام علمی اکیناسه پورپورا (.Echinacea purpurea L) به عنوان یک گیاه داروئی در مسیر تولید تجاری داروهای گیاهی دارای اهمیت فراوانی میباشد. تالش در جهت تکثیر فراوان کلونهای مطلوب انتخاب شده و عاری از بیماری و آفات گیاه سرخارگل به عنوان یک هدف تحقیقاتی مهم تلقی میشود. بر همین اساس آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کامالً تصادفی با سه تکرار طراحی گردید. تیمارها شامل سطوح مختلف BA )2/0، 5/0، 1، 5/1 و 2 میلی گرم در لیتر( و IBA )2/0 و 5/0 میلیگرم در لیتر( بودند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس اثر معنیدار هورمون را در باززایی نشان داد. به طوریکه بیشترین طول گیاه باززایی شده در تیمار BA 1 میلیگرم در لیتر بدست آمد و در اثر متقابل بین تیمارها بیشترین تعداد گیاه باززایی شده در BA 1 میلیگرم در لیتر و IBA 5/0 میلیگرم در لیتر و کمترین آن در BA 5/1 میلیگرم در لیتر و IBA 5/0 میلیگرم در لیتر نشان داده شد. بنابراین اثر تیمارهای هورمونی هم در طول و در تعداد نمونه باززایی اثر مثبت و معنیدار نشان داد.

واژههای کلیدی: سرخارگل، باززایی، اکسین، سیتوکنین و کشت بافت

Effect of ouxine and cytokinin growth regulators on the length and number of Purple Coneflower in vitro culture

Roghiyeh Asgharzadeh*1,2, Hossein Moradi1,2, Ghorban Ali Nematzadeh1

1. Institute of genetics and agricultural biotechnology Tabarestan, University of Agricultural Sciences and Natural Resources Sari 2. University of Agricultural Sciences and Natural Resources Sari Corresponding author’s Email: [email protected]

Purple Coneflower (Echinacea purpurea L.) is a very important medicinal plant on the commercial production track. Trying to mass propagation of selected clones and free from disease and pests of purpurea plant is considered as an important goal research. Accordingly, factorial experiment was designed with three replications in a completely randomized design. Treatments included different levels of BA (0.2, 0.5, 1, 1.5 and 2 mg/liter) and IBA (0.2 and 0.5 mg/liter), respectively. The results of analysis of variance showed a significant effect of hormones on regeneration. The maximum length of the regenerated plant was obtained in treatment BA 1 mg/l. Also in interaction between treatments, largest number of regenerated plants was shown in BA 1 mg/l and IBA 0.5 mg/l and the lowest in BA 1.5 mg/l and IBA 0.5 mg/l. Therefore, the effect of hormonal treatments showed significant and positive effects on the length and the number of regeneration samples.

Key words: coneflower, regeneration, ouxine, cytokinin and tissue culture

BA بررسی اثر نوع ریزنمونه و تنظیم کننده رشد در تعداد و طول گیاه سرخارگل در شرایط درون شیشهای

* رقیه اصغرزاده 1و2، حسین مرادی1و2، قربانعلی نعمتزاده1و2 1. پژوهشکده ژنتیک و زیست فناوری کشاورزی طبرستان، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری

2. دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری پست الکترونیک : [email protected]

گیاه سرخارگل از جمله گیاهان دارویی است که به علت داشتن مواد موثره مطلوب و اقتصادی مورد توجه فراوان قرار گرفته است بنابراین تکثیر درون شیشه ای رقمهای تجاری سرخارگل با یکنواختی بسیار باال و در مدت زمان کم به عنوان یک هدف تحقیقاتی مهم تلقی میشود. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامالً تصادفی با چهار عامل ریزنمونه )مریستم، لپه، برگ و محور زیرلپه( و هورمون BA )1 و 2 میلیگرم در لیتر( در سه تکرار اجرا گردید. نتایج نشان داد که ریز نمونه های محور زیر لپه و مریستم با BA 1 میلی گرم در لیتر بیشترین اثر را بر رشد طول گیاه داشتند وهمچنین ریز نمونه برگی با BA 1 و 2 میلی گرم در لیتر کمترین اثر بر طول گیاه را نشان دادند. بیشترین تعداد گیاه تولید شده مربوط به ریزنمونه مریستمی با BA 2 میلی گرم در لیتر و کمترین تعداد گیاه در برگ با غلظت هورمونی 1 و 2 میلی گرم در لیتر BA مشاهده شد. بنابراین با توجه به اثر معنی دار نوع ریزنمونه وغلظت تیمار هورمونی BA در طول و تعداد نمونه های باززایی شده می توان در مدت زمان کوتاه تر به گیاهان فراوان و یکنواخت تجاری دست یافت.

واژههای کلیدی: سرخارگل، مریستم، ریزنمونه، BA و کشت بافت

Effect of explants type and BA on the number and length of coneflower in vitro culture

Roghiyeh Asgharzadeh*1,2, Hossein Moradi1,2, Ghorban Ali Nematzadeh1,2 1. Institute of genetics and agricultural biotechnology Tabarestan, University of Agricultural Sciences and Natural Resources Sari 2. University of Agricultural Sciences and Natural Resources Sari Corresponding author’s Email: [email protected]

Coneflower is one of medicinal plant with favorable and economic secondary metabolite that has attracted a lot of attention. Therefore, in vitro propagation of commercial cultivars coneflower with a very high uniformity and in a very short time is considered as an important goal research. Factorial experiment was designed with three replications in a completely randomized design with four explant factors (meristem, cotyledon, leaf and Hypocotyl) and two levels of benzyladenine (BA) hormone (1 and 2 mg/L). The results showed that the hypocotyl and meristem explants with a BA of 1mg/L had the greatest effect on the growth of the length of the plant. Also, leaf explant with BA of 1 and 2 mg/L had shown the lowest effect on the length of the plant. The largest number of produced plant was observed in meristematic explant with a BA of 2 mg/L and the lowest number of plant, in leaves with BA concentrations 1 and 2 mg/L.Therefore, due to the significant effect of explant type and concentration of hormonal treatments of BA in length and the number of regeneration samples, can be achieved in the shorter time to abundant and uniform commercial plants.

Keywords: coneflower, meristem, explant, BA and tissue culture

ارزیابی تأثیر شوری بر فاکتورهای رشدی و توازن یونی در 2 رقم انگور زراعی استان آذربایجان غربی

ویدا کوهکالنی، ناصر عباسپور دانشجوی کارشناسی ارشد، فیزیولوژی گیاهی،دانشگاه ارومیه دانشیار گروه زیست شناسی، فیزیولوژی گیاهی،دانشگاه ارومیه [email protected]

شووری ی هددید ددی ررای منار زیسویی و سوتمت رشر در رسیاری از کشورها شناهیه شده استا انگور از ن ر هل ب ره شوری نی ه حساس است و ارقام مخیلف، حساسیت ره شوری میفاوهی دارندا هدف از این آزمایش مطالعهی فیزیولوژیکی ما رین ارقام ریشرارا و قرهملدی رومی اسیان آذررایجان غرری، ارزیاری هل ب ره شوری در آنها و ه ین طور رررسی میزان هوازن یونهای K ،Na و Cl در حضوور سوطوم مخیلف شووری در ملیی هیدرویونی رودا قل ههای هدیه شوده، ی از ریشهدار شودن و اسویارار کامب در مللول غذایی و اندازه گیری فاکیورهای رشودی، هلت هنش شوری NaCl( را غل تهای 0، 52، 20، 52 و 000 میلیموالر قرار گرفیندا رعد از 01 روز ن ونهها ررداشووت گردید و سوو سوونجش کلر را اسوویفاده از دسوویگاه Flame photometer (Cornin 926 Chloride Analyzer )مدل ، ییاسووی و سوودی را اسوویفاده از دسوویگاه مدل فاطر 405(، و ه چنین طول اندام هوایی و ریشه، هعداد ررگ، RWC و وزن هر و هش اندامهای هوایی و ریشه انجام شدا نیایج حاصب از آنالیز نشان داد که طول اندام هوایی و ریشه، وزن هر و هش اندام هوایی و ریشه، هعداد ررگ، ملیوای ییاسی و RWC کاهش یافتا در حالیکه ملیوای سدی و کلر هر دو رق ریشرارا و قرهملدی افزایش یافتا ه ه آنالیزها ره غیر از وزن هش ریشهی ریش رارا در سطح P0.05 معنیدار رودا نیایج حاصب از مطالعات رر روی فاکیورهای رشد و هوازن یونی رین دو رق ریشرارا و قرهملدی نشان داد که را در ن ر گرفین ه ام فاکیورها در کنار ه ، رق قرهملدی نسبت ره رق ریشرارا در مواده را هنش شوری سازگارهر رودا

واژگان کلیدی: انگور، شوری، فاکیورهای رشد، هوازن یونی

Evaluation of salinity effects on ionic balance and growth factors in two grapes Vitis vinifera) )

Vida Koohkalani Naser Abbaspour Postgraduate students plant physiology urmia university Associate Professor of Biology Department plant physiology urmia university [email protected]

Salinity is a serious threat to biological resources and human health in many countries. Grapes )Vitis vinifera) are semi-sensitive to salt stress and different genotypes have different sensitivity to salt stress. The purpose of this study was a physiological study on rishbaba and gharamelhi genotypes growing in west Azarbaijan. The evaluation of salt tolerance and ionic balance of Na K and Cl in various levels of salinity was conducted in hydroponic culture. The cuttings were transferred to hydroponic culture after root generation. After adapting to that environment and measurement of growth factors the plants were treated with different levels of salinity (NaCl) including 0255075 and 100 mM. After 14 days, grapevines were harvested and some parameters such as content of Cl (Chloride Analyzer Cornin 926) Na and K (Flame photometer Fater model 405) length fresh and dry weights of shoot and root leaf number and RWC were measured. The Results indicated that length fresh and dry weights of shoot and root RWC leaf number and K content of the genotypes decreased. Whereas Na and Cl contents significantly increased. All of the results except root dry weight of rishbaba were significant in P 0/05. The overall results based on growth factors and ionic balance indicated that Gharamelhi genotype was more tolerant to salt stress in comparison to Rish-baba.

Key words: Grape SalinityGrowth factors Ionic balance

اثر تنش شوری بر فاکتورهای فیزیولوژیک در 3 رقم انگور زراعی استان آذربایجان غربی

ویدا کوهکالنی، ناصر عباسپور دانشجوی کارشناسی ارشد، فیزیولوژی گیاهی، دانشگاه ارومیه دانشیار گروه زیست شناسی، فیزیولوژی گیاهی، دانشگاه ارومیه [email protected]

بین تنشهای غیر زنده، شوری یکی از مخربترین فاکتورهایی است که رشد گیاهان و تولید محصوالت کشاورزی را به طور قابل مالحظهای محدود کرده استت اثرات شتوری در گیاهان مددتا بصورت تنش ببی و مدم توازن یونی است هدف از این بزمایش، مطالعه فیزیولوژیکی مابین ارقام فخری، مایه مو و رزقی بومی استتتان ببربایجان غربی و ارزیابی تحدل به شتتوری در بنها و هدینطور بررستی میزان توازن یونهای کلر، ستدی و تتاسی در حوور ماادیر مختل شوری در محی هیدروتونی بود قلدههای تهیه شتده، ت از ریشهدار شدن و استارار کامل در محلول غذایی و اندازهگیری فاکتورهای رشدی، تحت تنش شتوری NaCl( با غلظتهای 0، 52، 20، 52 و 000 میلیموالر قرار گرفتند بعد از 01 روز ندونهها برداشت گردید و سپ (Cornin 926 Chloride Analyzer ستنجش کلر با استتداده از دستتگاه )مدل ، تتاستی و ستدی با استتداده از دستتتگاه Flame photometer مدل فاطر(، و هدچنین طول اندام هوایی و ریشه، تعداد برگ، RWC و وزن تر و خش اندامهای هوایی و ریشته انجام شد نتایج حاصل از بنالیز نشان داد که طول اندام هوایی و ریشه، وزن تر و خش اندام هوایی و ریشه، تعداد برگ، محتوای تتاسی و RWC کاهش یافت در حالیکه محتوای سدی و کلر هر 3 رق رزقی، فخری و مایه مو افزایش یافت هده بنالیزها در سطح P0.05 معنیدار بود نتایج حاصل از تحایاات به مدل بمده بر روی این 3 رق انگور نشان داد که رق مایه مو نسبت به رق فخری و رق فخری نسبت به رق رزقی تحت تنش شوری سازگاری بهتری از خود نشان داد

واژگان کلیدی: مایه مو، فخری، رزقی، شوری، فاکتورهای فیزیولوژی

The effect of salt stress on physiological parameters in some grape Vitis vinifera) genotypes growing in West Azarbaijan )

Vida Koohkalani Naser Abbaspour Postgraduate students plant physiology urmia university Associate Professor of Biology Department plant physiology urmia university [email protected]

Among abiotic stresses salinity is the most damaging that has limited plant growth and crops production. Effects of salinity on plants are water stress and ionic imbalance. The purpose of this test was physiological study on Rezgi Fahkri and Mayemouve genotypes growing in west Azarbaijan and evaluation of salt tolerance and ionic balance of Na+ K+ and Cl- in various levels of salinity in hydroponic culture. Rooted cuttings were transferred to hydroponic culture. After adapting to the new environment and measuring growth factors the plants were treated whit different levels of salinity (NaCl) including 0255075 and 100 mM. After 14 days, plants were harvested and some parameters such as content of Cl (Chloride Analyzer Cornin 926 model) Na and K (Flame photometer Fater 405) length fresh and dry weight of shoot and root leaf number and RWC were measured. The results indicated that length fresh and dry weight of shoot and root RWC leaf number and K content of all genotypes significantly (P0/05) decreased. Whereas, Na and Cl contents significantly increased in all plant parts. The overall results obtained in this research indicated that mayemouve was the most compatible grape to salinity whereas rezgi was the most incompatible one. Also Fakhri was an intermediate state.

Key words: Mayemouve Fakhri Rezgi Salinity Physiological factors

Thymus kotschyanus اثر فصل های پاییز و بهار بر رشد رویشی و اسانس گیاه آویشن کوهی ) Boiss. & Hohen. ( در ارتفاعات مختلف حوزه آبخیز نوژیان لرستان

پروین رامک1*، رؤیا رضوی زاده2، سوسن ترکاشوند2، محمد مهرنیا1 1مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان لرستان ، ایران 2 گروه زیست شناسی، دانشگاه پیام نور مرکز نجف آباد، اصفهان، ایران پست الکترونیک نویسنده مسئول: [email protected]

آویشنننک کو)ی Thymus kotschyamus Boiss.& Hohen( یکی از گیننا)ننان دارویی مه از خننانواده نعنننا یننان Lamiaceae( می باشننندن من قو نونیان ب مسنننا ت 00333 )کتار بیک طول جغرافیاییَ 20 °04 تا َ º 03 04 و رض جغرافیاییَ 00º 11 تا 03َ ˚00 در استان لرستان در وزه آبریز سد دز واقع شده است و یکی از رویشگا)های مه گیاه دارویی آویشک کو)ی در استان لرستان می باشدن )دف از ایک تحقیق، ارزیابی اثر دو فصل بهار و پاییز بر خصوصیات رشد رویشی و مواد موثره گیاه دارویی آویشک کو)ی در ارتفا ات مختلف وزه آبخیز نونیان بودن نمونو برداری )ا طی دو فصل بهار و پاییز و سنو ارتفا مختلف 1433، 2233 و 2033 متر از سن دریا( بو رو سنیستماتیک تصادفی در طول چهار ترانسکت صد متری انجام شنندن وزن تر و خشننک، ارتفا و تاش پوشننا گیا)ان ثبت شنندن اسننان نمونو)ا بو وسننیلو کلونجر اسننتخراش و ترکیبات شنیمیایی اسان توسط GC و GC/MS آنالیز و شناسایی شدندن وزن تر و خشک اندام )وایی در فصل پاییز بیشتر از فصنل بهار بود، داکرر وزن تر در پاییز و در ارتفا ات 2233 و 2033 بو ترتیب؛ 200 و 200 گرم( متر مشا)ده شدن نتایج نشننان داد کو فصننل P <3/31( اثر معنی داری بر روی کمیت و کیفیت اسننان گیاه دارویی آویشننک کو)ی داردن با توجو بو نتایج بو دسنت آمده، مناطقی کو دارای ارتفا ی بیا از 2233 متر از س دریا )ستند برای کاشت گیاه دارویی آویشک کو)ی مناسب )ستندن پاییز بهتریک فصل برداشت ایک گیاه دارویی بو منظور استحصال داکرر اسان استن

وانه)ای کلیدی: آویشک کو)ی، اسان ، رشد، فصل، نونیان

The effects of autumn and spring seasons on the vegetative growth and essential oil content of Thymus kotschyamus in different heights of Noujian watershed

Parvin Ramak 1*, Roya Razavizadeh2, Sosan Torkashvand2, Mohamad Mehrnia1 1Lorestan Agricultural Research and Natural Resources Center, Lorestan, Iran 2Department of Biology, Faculty of Science, Payame Noor University of Najafabad, Isfahan, Iran Corresponding author’s Email: [email protected]

Thymus kotschyamus Boiss.& Hohen is a most important medicinal plants that belongs to Lamiaceae family. Noujian watershed with the area of 34000 hectares is situated between the Eastern latitude of 48° 23́ to 48° 40́ and its Northern longitude ranges from 33° 17́ to 33° 60́ at Lorestan province in watershed of Dez dam. Noujian is one of the most important habitat of Thymus kotschyamus in Lorestan province. The objective of this study was to evaluate the effects of autumn and spring seasons on the vegetative growth and essential oil components of Thymus kotschyamus in different heights of Noujian watershed. Plant samples were collected along the four 100-meter transects with Systematic random sampling method in three different heights (1800, 200, 2500 m) during spring and autumn. Shoot weight (fresh and dry), height and canopy of plant sampels were recorded. The essential oil was extracted by Clevenger apparatus and chemical compounds of the essential oil were completely separated and identified by GC and GC/MS. Shoot fresh and dry weights in autumn were rather than spring. The maximum Shoot fresh weight were observed during autumn at 2200 and 2500 m altitude (respectively; 235 and 255 g). The results indicated that season has significant effect (P < 0/01) on quality and quantity of Thymus kotschyamus oil. According to results, the area with altitude more than 2200 meters above sea level is a suitable area for Thymus kotschyamus cultivation. Autumn is the best harvesting time for Thymus kotschyamus and the essential oil yield reached a maximum at this time.

Key words: Essential oil, Growth, Noujian, Season, Thymus kotschyamus

Onobrychis radiata (Desf.) اثر تنش آب بر میزان جذب عناصر غذایی در دو گونه اسپرس ) Onobrychis viciifolia Scop. M.Bieb. و (

پروین رامک1*، سوسن ترکاشوند2، صدیقه اسمعیل زاده بهابادی3 1مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان لرستان ، ایران، [email protected] 2 گروه زیست شناسی، دانشگاه پیام نور مرکز نجف آباد، اصفهان، ایران 3 گروه زیست شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه زابل، ایران پست الکترونیک نویسنده مسئول: [email protected]

متوسط بارندگی سطاننه در دنیا 088 میلیمتر است در حالیکه متوس بارندگی ساننه در ایران 228 میلیمتر است، لذا ایران از جمله سطرزمی اای ششطک دنیا محسطوي می شطودپ اسط ر Onobrychis( علوفهای با کیفیت و شوشططروراا است و گزینهای مناسب برای کشت در مراتع استپ ادف از ای آزمایش ارزیابی و مقایسه محتوی عناصر غذایی برگاا در دو گونه اسطط ر .Onobrychis radiata (Desf.) M.Bieb و .Onobrychis viciifolia Scop( در مواجه با کم آبی بودپ طرح آزمایش به صططورت فاکتوریل در قالب طرح کامال" تصططادفی با چهار تکرار بود و تنش آي براسططا آبیاری در سطططوح 08، 08، 50 و 188 ظرفیت مزرعهای FC( اعمال شططدپ برگاای کامل برای سططنجش عناصططر غذایی شططامل نیتروفن، فسططفر، پتاسطیم، کلسطیم، منیزیم، آا ، روی، منگنز و مس، انتراي شطدندپ ازت کل به روش کجلدال، فسطفر به روش رن سنجی و سطایر عناصطر با دسطتگاه جذي اتمی سطتجیده شطدندپ نتایج نشان داد که تنش آي سبب کااش معنی دار P<8/80( جذي عناصطر پتاسطیم، کلسطیم، منیزیم، ازت، فسطفر و آا در ار دو گونه شطده استپ مقایسه میانگی اا نشان داد که تنش کم آبی غلظت عناصطر سدیم، روی و مس را در ار دو گونه افزایش داده است اما ای افزایش در گونه O. radiata بیشتر از گونه O. viciifolia بود. گونه O. viciifolia بر شالف گونه O. radiata قادر به تحمل تنش FC 08% نبود و ششططک شططدپ در مجموع گونه O. radiate یک مدل موفق از تحمل تنش کم آبی را به وسطیله افزایش محتوی عناصر سدیم، روی و مس نشطان دادپ تجمع عناصطر مذکور منجر به مدیریت بهتر پتانسیل آي و حفظ و فشار تورگور برگاا و در نهایت تنظیم اسمزی بهتر در شرای کم آبی در ای گونه شدپ

وافهاای کلیدی: اس ر ، تنش آي، علوفه، عناصر غدایی

Impact of water stress on nutrient uptake of two sainfoin species (Onobrychis radiata (Desf.) M.Bieb. and Onobrychis viciifolia Scop.)

Parvin Ramak 1*, Sosan Torkashvand2, Sedigheh Esmaeilzadeh Bahabadi 3 1Lorestan Agricultural Research and Natural Resources Center, Lorestan, Iran 2Department of Biology, Faculty of Science, Payame Noor University of Najafabad, Isfahan, Iran 3 Department of Biology, Faculty of Basic Sciences, University of Zabol, Zabol, Iran Corresponding author’s Email: [email protected]

Average annual rainfall in the world is 800 mm but in Iran the annual rainfall is only 220 mm. Therefore, Iran is considered as one of the world dry countries. Sainfoin (Onobrychis) has premium forage quality and palatability making it an excellent choice for pasture. The aim of this study was to evaluate and compare contents of nutrient elements in the leaves of two sainfoin species (Onobrychis radiata (Desf.) M.Bieb. and Onobrychis viciifolia Scop.) under water-deficit stress. The experimental plan was a basic factorial design, completely random with four replications and water stress was applied based on irrigation at 50, 60, 70 and 100% of Field Capacity (FC). Samples were taken from young mature leaves of the plants and were analysed for N, P, K, Ca, Mg, Fe, Zn, Mn, and Cu. Total N was determined by the Kjeldahl method and P was determined colorimetrically. Other nutrients were assessed by using Atomic Absorption Spectrophotometer. Our results showed that absorption of potassium, calcium, magnesium, nitrogen, phosphorus and iron were significantly (P < 0/05) decreased in O. radiata and O. viciifolia under water stress. Mean comparison test showed that concentration of sodium, zinc and copper increased in response to water-deficit stress in two sainfoin species but levels of this elements in O. radiata were significantly (P < 0/05) higher than O. viciifolia. Overall, O. radiate exhibited a successful model of drought tolerance by increas in accumulation of sodium, zinc and copper that resulted in maintained leaf water potential and the ability to osmotically adjust to maintain leaf turgor in the water stress treatment.

Key words: Forage, Nutrient elements, Sainfoin, Water stress

بیوسنتز استرولها و ارتباط آن با بیان ژن 3- هیدروکسی متیل 3-متیل گلوتاریل کوانزیم A ردوکتاز HMGR ) ( در گیاه مرزه خوزستانی

4 3 2 2 *1 پروین رامک ، شاهرخ کاظم پور اوصالو ، مظفر شریفی ، مهرداد بهمنش ، حسن ابراهیم زاده 1مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان لرستان ، ایران 2 تهران، دانشگاه تربیت مدرس، دانشكده علوم زیستی، گروه علوم گیاهی 3 تهران، دانشگاه تربیت مدرس، دانشكده علوم زیستی، گروه ژنتیک 4 تهران، دانشگاه تهران، دانشكده زیست شناسی، گروه علوم گیاهی پست الكترونیک نویسنده مسئول: [email protected]

استترولهای گیاهی ترکیبات ایزوپرنی- چربی هستتند ک از مسیر بیوسنتزی موالونات ساتت میشوند. آنزیم 3- هیدروکسی متیل 3-متیل گلوتاریل کوانزیم A ردوکتاز )HMGR( نقش کلیدی در تنظیم مسیر بیوسنتزی موالونات در گیاهان دارد. مرزه توزستانی )Satureja khuzistanica Jamzad( گیاهی اندمیک است ک در مناطقی از جنوب غرب ایران پراکنش دارد. مرزه توزستتانی ب دلیل کاربرد دارویی ک ب عنوان دتد درد و دتدعوونی کننده دارد، مشهور است. اولین فرآیند از بیوسنتز استرول های گیاهی با نسخ برداری از ژن HMGR آغاز می شود. هدف از این تحقیق شناتت ارتباط بین بیوسنتز استرولها و بیان ژن HMGR در گیاه مرزه توزستتتانی بود. ریز شتتات های مرزه توزستتتانی در محی LS ب مدت 21 روز تحت اثر غلظت های مختلف )0، 10، 22، 20، 52 و 100 میكروموالر( بازدارنده های فوستییدومیسین و موینولین ررار گرفتند. سس میزان استترول ها )کلستترول، استتیگیاستترول، کیسسترول و سیتوسترول( در تییارهای مختلف ب وسیل HPLC سنجش و مقایست شتد. هیینین بیان ژن HMGR در غلظت های ذکر شتده با رو Semi-quantitative RT-PCR بررسی شد. نتایج نشتان داد ک غلظت های باالتر از 10 میكروموالر فوستییدومیستین سبا افزایش معنی دار بیان ژن HMGR نسبت ب نیون های شتاهد شدند. موینولین در غلظتهای 10، 22، 20 و 52 میكروموالر تأثیر معنی داری بر بیان ژن HMGR داشت، اما غلظت 100 میكروموالر آن تأثیر معنی داری بر بیان ژن HMGR نداشتت. موینولین در هی غلظت ها سبا کاهش معنی دار استتترولها )بتا ستتیتوستتترول، کیسستتترول و استتتیگیاستتترول( نستتبت ب نیون های شتتاهد شتتد اما غلظت های مختلف فوسییدومیسین در مقایس با نیون شاهد، تغییرات معنی داری را در میزان استرولها ایجاد نكردند. تحقیق حادر نشان داد ک تنظیم بیوستنتز استرول ها در گباه مرزه توزستانی در سح نسخ برداری از ژن HMGR انجام نیی شود. ب نظر می رسد ک فرآیندهای پ از نسخ برداری کنترل کننده بیوسنتز استرولها در گیاه مرزه توزستانی هستند.

واژههای کلیدی: استرول، ژن HMGR، مرزه توزستانی، Semi-quantitative RT-PCR

Gene expression of 3-hydroxy-3-methylglutaryl-CoA reductase (HMGR) and sterol biosynthesis in Satureja khuzestanica

Parvin Ramak 1, Shahrokh Kazempour Osaloo 2*, Hassan Ebrahimzadeh3, Mozafar Sharifi 2, Mehrdad Behmanesh4 1Lorestan Agricultural Research and Natural Resources Center, Lorestan, Iran. 2Department of Plant Biology, Faculty of Biological Sciences, Tarbiat Modares University, Tehran, Iran. 3Department of Botany, School of Biology, College of Science, University of Tehran, Tehran, Iran. 4 Department of genetics, Faculty of Biological Sciences, Tarbiat Modares University, Tehran, Iran. Corresponding author’s Email: [email protected]

Sterols are synthesized via the mevalonate pathway (MVA) and are isoprenoid-derived lipids. Plant HMGR has a key regulatory role in the MVA pathway. Satureja khuzistanica Jamzad is a endemic plant that is dispersed throughout southern Iran. It is famous for its therapeutic value as an analgesic and antiseptic in folk medicine. The transcription of the HMGR gene is a first step of plant sterol biosynthesis. The purpose of this study was to find out the relationship between the expression of HMGR gene and sterols biosynthesis in Satureja khuzistanica. The shoot cultures of Satureja khuzestanica in LS medium were affected by different concentrations of fosmidomycin and mevinolin (0, 10, 25, 50, 75 and 100µM) for 21 days. Then the sterols content in different treatments was assayed by HPLC method. The level of HMGR gene expression in concentrations above was monitored by Semi-quantitative RT-PCR method. Results showed that HMGR gene expression levels at fosmidomycin concentrations of above 10 μM were significantly increased compared with control group. Mevinolin at 10, 25, 50 and 75 μM significant effect on HMGR gene expression compared with the control, but concentrations of 100 μM had no effect on HMGR gene expression. Mevinolin treatments caused a significant reduction in sterols levels (β-sitosterol, campesterol and stigmasterol) when compared with the control, but fosmidomycin did not have a significant effect on the sterols levels at any concentration. The present study demonstrated that sterol biosynthesis in Satureja khuzistanica is not regulated at the level of HMGR gene expression. It seams that regulation of sterol biosynthesis in Satureja khuzistanica controlled through the post transcriptional mechanisms.

Key words: 3-hydroxy-3-methylglutaryl-CoA reductase (HMGR), Satureja khuzestanica, Sterols, Semi-quantitative RT-PCR

بررسي اثرات تنش شوری و برخي مواد ضد تنش بر برخي از ترکیبات فرار و معطر میوه توت فرنگي

ریحانه داور1 علي ایماني2 و حسین افشاری3 1. دانشجوی کارشناشی ارشد سابق علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد واحد دامغان 2. دانشیار بخش تحقیقات باغبانی، موسسه تحقیقات اصالح و تهیه نهال و بذر کرج 3. دانشیار علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد واحد دامغان

توتفرنگی میوهای است که برای هر کس دلپذير و بخاطر غنی بودن از ويتامین، عطر و طعم آن، قسمتی از رژيم غذايی منظم میلیونها مردم است. اين میوه نسبتاً ريز در اکثر مناطق جهان در زندگی هزاران پرورش دهنده نقش مهمی دارد.کاربرد عمده تولید توت فرنگی در ايران برای مصارف تازه خوری و تولید مربا و سانديس و کنستانتره می باشد. از مشکالت عمده ای در افزايش کمیت و کیفیت توت فرنگی ايران می توان به تنش ها از جمله شوری اشاره نمود.در اين راستا پژوهشی در رابطه با اثرات تنش شوری و برخی مواد ضد تنش بر برخی از ترکیبات فرار و معطر میوه توت فرنگی با استفاده از آزمايش فاکتوريل 2 عاملی شامل عامل آنتی استرس )اسید سالیسیلیک در سطح 5میلی موالر،گالسین ppm1111 و نیترات پتاسیم به مقدار ppm 1111 پای گیاه( و عامل شوری در سه سطح)آب مقطر ، 5میلی موالر، 11 میلی موالر( ، در قالب طرح کامآل تصادفی،فاکتوريل با 12 تیمار و 4تکرار و در هر تکرار3 گیاه انجام شد . قبل از کشت، تعیین خصوصیات فیزيکی و شیمیايی خاک گلدان بعمل آمد.انجام اين طرح بصورت گلدانی بود و نشائ توت فرنگی ها در گلدانهای 3 کیلويی در اواخر اسفند ماه کشت شدند و مجموعه گلدانها به 33عدد می رسید ، در اين آزمايش از يک رقم توت فرنگی به نام کامروزا استفاده شد . گلدانهای محتوی گیاهان توت فرنگی تا 3 هفته با آب مقطر و قارچ کش به منظور استقرار گیاهان در حد ظرفیت مزرعه آبیاری شدند سپس گلدانها به تدريج و با اثر افزايش با محلول کلريد سديم با غلظت های مورد نظر آبیاری شدند.سپس يک تیمار با محلول اسید سالیسیلیک 1111ppm و تیمار ديگر با محلول گالسین ppm 1111 برگ پاشی شدند .تیمار سوم توسط نیترات پتاسیم به مقدار يک گرم در لیتر يا ppm 1111 پای گیاه آبیاری گرديد و دوره مقابله با تنش به مقدار 8 هفته ادامه يافت وعملیات مبارزه با علف های هرز با دست صورت گرفت. عملیات آبیاری در ابتدا هر 2 روز يک بار و در ادامه پس از استقرار 4 الی 5 روز يک بار بود. قبل از کشت، تعیین خصوصیات فیزيکی و شیمیايی خاک گلدان بعمل آمد.انجام اين طرح بصورت گلدانی بود و نشائ توت فرنگی ها در گلدانهای 3 کیلويی در اواخر اسفند ماه کشت شدند و مجموعه گلدانها به 33عدد می رسید ، در اين آزمايش از يک رقم توت فرنگی به نام کامروزا استفاده شد . گلدانهای محتوی گیاهان توت فرنگی تا 3 هفته با آب مقطر و قارچ کش به منظور استقرار گیاهان در حد ظرفیت مزرعه آبیاری شدند. سپس گلدانها به تدريج و با اثر افزايش با محلول کلريد سديم با غلظت های مورد نظر آبیاری شدند.سپس يک تیمار با محلول اسید سالیسیلیک 1111ppm و تیمار ديگر با محلول گالسین ppm 1111 برگ پاشی شدند .تیمار سوم توسط نیترات پتاسیم به مقدار يک گرم در لیتر يا ppm 1111 پای گیاه آبیاری گرديد . دوره مقابله با تنش به مقدار 8 هفته ادامه يافت . عملیات مبارزه با علف های هرز با دست صورت گرفت. پس از پايان آزمايش میوه توت فرنگی تحت تیمار اثرات تنش شوری و برخی مواد ضد تنش از نظر برخی از ترکیبات

GC-MS GC فرار و معطر با استفاده سیستم و تجزيه شدند نتايج آنالیز ترکیبات فرار و معطر میوه توت فرنگی نشان داد که مهمترين ترکیبات شامل E)-Nerolidol) با ، Ethyl butanoate ، Hexyl acetate ، (2E)-Hexenyl acetate و Ethyl hexanoate بودند. بیشترين میزان E)-Nerolidol) در تیمار برهمکنش شوری ونیترات پتاسیم مشاهده شدند .

Effects of Salinity Resulting from Sodium Chloride and the Application of some Anti-stress on some of Volatile and Aromatic Compounds of the Strawberry

Reyhaneh Davar1, Ali Imani*2 and Afshari, Hossein1 1 Department of Horticulture Science, Damgan branch, Islamic Azad University, Damgan, Iran 2 Horticultural Department of Seed and Plant Improvement Institute (SPII), P. O. Box 31585-4119 Karaj, Iran. E-mail: [email protected].

Strawberry is a fruit that everyone make being rich of vitamin, and flavor it, a regular diet of millions of people. This relatively small fruits in most regions of the world have an important role in the life of thousands of grower's major strawberry production. In Iran for fresh consumption purposes and the production of jams and san fruit juice is cultivated. A major problem in increasing the quantity and quality of Strawberry in Iran can be referred, including salinity stress.In this regard, research related to the effects of salinity resulting from sodium chloride and the application of some anti-stress on some of the ingredients of strawberry using factorial experiment 2 factor includes anti stress agent (salicylic acid in the level 5 Molars, Glycine 1000ppm and nitrate potassium 1000 ppm) and salt factor at three levels (distilled water, NaCl 5 mmol, NaCl 10 mmol) in a completely randomized design, with 12 treatments and 4 replication and at each replication was performed 3plant. Before the cultivation of strawberry plants in pots, soil physical and chemical properties of pots were determined. In this experiment, a strawberry cultivar called Kamorosa was used. Strawberry plants in pots up to 3 weeks with distilled water and fungicide in order to primary growth and establishment was irrigated with reference to field capacity. Then increase gradually the concentration of sodium chloride solution in watering. After that, a water-soluble fertilizer aerial application of salicylic acid and glycine soluble with 1000 ppm was applied. However, application of potassium nitrate (one gram/liter) was as watering the plant foot. Period of dealing with the stress continued for 8 weeks. Operation of weed control was took place by hand. End of experiment, The hydrodistilled volatile and aromatic compounds of the strawberry fruit were analyzed by GC and GC-MS system .The results of analysis volatile and aromatic compounds showed that the most important strawberry fruit combinations include (E)-Nerolidol, (2E)-Hexenyl acetate, Hexyl acetate, Ethyl butanoate and Ethyl hexanoate, respectively. The maximum amount of (E) - Nerolidol under treatment of potassium nitrate fertilizer application and salinity were observed.

- اثربرهمکنش شوري و ساليسيليك اسيد،گالیسين و نيترات پتاسيم بر ميزان اسکوربيك اسيد و پلیفنل هاي ميوه توت فرنگی

3 2 1 ریحانه داور علی ایمانی و حسين افشاري 1. دانشجوی کارشناشی ارشد سابق علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد واحد دامغان 2. دانشیار بخش تحقیقات باغبانی، موسسه تحقیقات اصالح و تهیه نهال و بذر کرج 2. دانشیار علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد واحد دامغان

توت فرنگی از زمان شکلگیری نخستین تمدنها به عنوان یک منبع مواد مغذی و انرژی مورد توجه بودهاند. مقدار باالی انرژی، ویتامین و مواد معدنی آن را به یک منبع غذایی مغذی تبدیل کرده است. میوه توت فرنگی در سراسر جهان به خاطر خصوصیات دارویی، تغذیهای و آرایشی اش بسیار مورد توجه است. در این راستا پژوهشی در رابطه با اثرات تنش شوری ناشی از کلرید سدیم و کاربرد برخی مواد آنتی استرس بر برخی از مواد موثره توت فرنگی با استفاده از آزمایش فاکتوریل 2 عاملی شامل عامل آنتی استرس )اسید سالیسیلیک در سطح 5میلی موالر،گالسین ppm1111 و نیترات پتاسیم به مقدار ppm 1111 پای گیاه( و عامل شوری در سه سطح)آب مقطر ، 5میلی موالر، 11 میلی موالر( ، در قالب طرح کامآل تصادفی،فاکتوریل با 12 تیمار و 4تکرار و در هر تکرار3 گیاه انجام شد. نتایج حاصل از اندازه گیری میزان اسکوربیک اسید و پلیفنلهای میوه توت فرنگی توسط دستگاه HPLC نشان داد در تیماربرهمکنش شوری 5 و گالیسین و همچنین شوری 5 بیشترین میزان را نشان داد. همچنین در تیمارهای سالیسیلیک اسید و برهمکنش آنها با شوری سالیسیلک اسید افزایش پیدا کرد. در تیمارهای نیترات پتاسیم و گالیسین در حداکثر غلظت نمک، اسکوربیک اسید کاهش قابل مالحظه را نشان داد.میزان پلی فنل کاتشین در تیمار برهمکنش شوری 5 و گالیسین با 14/231 میکروگرم در لیتر بیشترین مقدار را نشان داد.کلروجنیک اسید در تمام تیمارها بجز شوری )تیمار11( وجود داشت. که در تیمار شوری )5( و سالیسیلیک اسید به ترتیب با 54/44 و 55/35 بیشترین مقدار را نشان دادند. و کمترین مقدار در تیمار گالیسین با 77/13 میلیگرم در لیتر بود.وانیلین در تمام تیمارها وجود داشت که مقدار آن در تیمار شاهد )55/21 میلیگرم در لیتر( بیشترین و در شوری تیمار 11 )22/1 میلیگرم در لیتر( کمترین مقدار را نشان داد. این نتایج نشان میدهد که تنش باعث کاهش مقدار این پلی فنل میشود. هسپریدین در تمام تیمارها بجز تیمارهای نیترات پتاسیم مشاهده شد که در شاهد با 42/15 میلیگرم در لیتر بیشترین مقدار را نشان داد. گالیک اسید، کافئیک اسید، روتین، کوارستین و کارواکرول در هیچ یک از نمونهها مشاهده نشد.

Effects of Salinity and the Application of Salicylic acid, Potassium Nitrate and Glysine Intraction on Ascorbic acid, Phenol and Polypropylene of Strawberry Fruit

Strawberries from the time of the formation of the first civilization as a source of nutrients and energy have been considered. The high amount of energy, vitamins and minerals make it a nutritious food source has become. Strawberry fruit around the world because of the nutritional, drug, and beauty properties is highly regarded. In this regard, research related to the effects of sodium chloride and salinity resulting from the application of some anti-stress on some of the ingredients of Strawberry using factorial experiment 2 factor includes anti stress agent (salicylic acid in the level 5 Molars, Glassine 1000ppm and nitrate potassium 1000 ppm) and salt factor at three levels (distilled water, NaCl 5 mmol, NaCl 10 mmol) in a completely randomized, with 12 treatments and 4 replication And at each replication was performed 3plant. The results of the measure the amount of Ascorbic acid, phenol and polypropylene of Strawberry fruit by HPLC showed that in treatment of salt 5 mmol by application Glysine as well as in treatments of salt by application salicylic acid, increased above materials. In treatments of potassium nitrate and Glysine at a maximum concentration of salt, ascorbic acid showed significant reduction. However, catechin polyphone showed maximum of amount (230µg/l) in treatment of salt 5 mmol by application Glysine. In general results show that stress reduces the amount of polyphenols.

بررسي اثرات تنش شوری ناشي از کلرید سدیم و کاربرد برخي مواد آنتي استرس بر برخي از عناصر

شیمیایي و پارامتر های فیزیولوژیکي توت فرنگي رقم کامروزا

3 2 1 ریحانه داور علي ایماني و حسین افشاری 1. دانشجوی کارشناشی ارشد سابق علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد واحد دامغان 2. دانشیار بخش تحقیقات باغبانی، موسسه تحقیقات اصالح و تهیه نهال و بذر کرج 3. دانشیار علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد واحد دامغان

توت فرنگی میوهای نسبتا جدید است که تا 333 - 253 سال قبل به این شکل امروزی وجود نداشت . توت فرنگی بیشتر موارد استفاده دارویی داشته است. از مواد موثره توت فرنگی می توان پتاسیم، کلسیم را نام برد. از طرفی شوری خاک عامل مهمی در تاریخ کشاورزی بوده که بشر همواره با آن مشکل داشته است. امروزه نیز شوری یک مسئله بسیار جدی مخصوصاً در مناطق خشک و نیمه خشک است. در این راستا پژوهشی در رابطه با اثرات تنش شوری ناشی از کلرید سدیم و کاربرد برخی مواد آنتی استرس بر برخی از مواد موثره توت فرنگی با استفاده از آزمایش فاکتوریل 2 عاملی شامل عامل آنتی استرس )اسید سالیسیلیک در سطح 5میلی موالر،گالسین ppm1333 و نیترات پتاسیم به مقدار ppm 1333 پای گیاه( و عامل شوری در سه سطح)آب مقطر ، 5میلی موالر، 13 میلی موالر( ، در قالب طرح کامآل تصادفی با 12 تیمار و 4تکرار و در هر تکرار3 گیاه انجام شد. قبل از کشت، تعیین خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک گلدان بعمل آمد.انجام این طرح بصورت گلدانی بود و نشائ توت فرنگی ها در گلدانهای 3 کیلویی در اواخر اسفند ماه کشت شدند و مجموعه گلدانها به 33عدد می رسید ، در این آزمایش از یک رقم توت فرنگی به نام کامروزا استفاده شد . گلدانهای محتوی گیاهان توت فرنگی تا 3 هفته با آب مقطر و قارچ کش به منظور استقرار گیاهان در حد ظرفیت مزرعه آبیاری شدند. سپس گلدانها به تدریج و با اثر افزایش با محلول کلرید سدیم با غلظت های مورد نظر آبیاری شدند.سپس یک تیمار با محلول اسید سالیسیلیک 1333ppm و تیمار دیگر با محلول گالسین ppm 1333 برگ پاشی شدند .تیمار سوم توسط نیترات پتاسیم به مقدار یک گرم در لیتر یا ppm 1333 پای گیاه آبیاری گردید . دوره مقابله با تنش به مقدار 8 هفته ادامه یافت . عملیات مبارزه با علف های هرز با دست صورت گرفت..پس از نیمار تنش، روش عصاره گیری برای اندازه گیری Na ،Ca و K توسط روشFlame photometer صورت گرفت .همچنین تست کلروفیل توسط دستگاه اسپکتوفوتومتر انجام گردید . نتایج این پژوهش در رابطه با تاثیر تیمار ها روی کلروفیل کل، a و b ، سدیم، پتاسیم وکلسیم میوه توت فرنگی معنی دار بود.اثر برهم کنش شوری و سالیسیلیک اسید، گالیسین و نیترات پتاسیم بر میزان کلروفیل کل، a و b نشان داد که سطوح مختلف شوری افزایش معنی داری بر میزان کلروفیل کل و a دارد و برکلروفیل b تاثیر معنی داری ندا شته است که این کاهش در کلروفیل a بیشتر مشهود بود. اثربرهمکنش شوری و سالیسیلیک اسید، گالیسین و نیترات پتاسیم بر میزان سدیم گیاه، تیمارهای مختلف شوری و بر همکنش آنها نشان داد که تیمار های شوری بطور معنی داری باعث افزایش میزان تجمع سدیم در بافت گیاهی میشوند.اثربرهمکنش شوری و سالیسیلیک اسید، گالیسین و نیترات پتاسیم بر میزان پتاسیم گیاه نشان دادند تیمارهای مختلف شوری و بر همکنش آنها تیمار های شوری

)5 میلیموالر( و سالیسیلیک اسید بطور معنی داری نسبت به شاهد و تیمارهای نیترات پتاسیم باعث افزایش میزان تجمع پتاسیم در بافت گیاهی می شوند. اثر برهمکنش شوری و سالیسیلیک اسید، گالیسین و نیترات پتاسیم بر میزان کلسیم گیاه نیز

صورت گرفت که نتایج نشان دادند سطوح مختلف شوری بیشترین افزایش معنی دار جذب کلسیم را در گیاه موجب شدند و کمترین مقدار جذب در تیمار برهمکنش نیترات پتاسیم و باالترین غلظت شوری و شاهد مشاهده شد. سالیسیلیک اسید میزان جذب کلسیم را افزایش داد.

Effects of Salinity Resulting from Sodium Chloride and the Application of some Anti-stress on some of Chemical Elements and Physiological Parameters of Strawberry

Strawberry fruit is a relatively new review is up to 300-250 years ago there was this modern- day form. Strawberry has had more drug uses ingredients from strawberries to potassium, calcium, can be named. Soil salinity is an important factor in the agricultural history of the problem has been that there is always human. Today is also a very serious problem particularly salinity in arid and semi dry. In this regard, research related to the effects of salinity resulting from sodium chloride and the application of some anti-stress on some of the ingredients of strawberry using factorial experiment 2 factor includes anti stress agent (salicylic acid in the level 5 Molars, Glycine 1000ppm and nitrate potassium 1000 ppm) and salt factor at three levels (distilled water, NaCl 5 mmol, NaCl 10 mmol) in a completely randomized design, with 12 treatments and 4 replication and at each replication was performed 3plant. Before the cultivation of strawberry plants in pots, soil physical and chemical properties of pots were determined. In this experiment, a strawberry cultivar called Kamorosa was used. Strawberry plants in pots up to 3 weeks with distilled water and fungicide in order to primary growth and establishment was irrigated with reference to field capacity. Then increase gradually the concentration of sodium chloride solution in watering. After that, a water-soluble fertilizer aerial application of salicylic acid and glycine soluble with 1000p pm was applied. However, application of potassium nitrate (one gram/liter) was as watering the plant foot. Period of dealing with the stress continued for 8 weeks. Operation of weed control was took place by hand. End of experiment, amount of Ca, Na and K was quantified by the Flame photometer .The results of this research in relation to the effect of treatments on total chlorophyll, chlorophyll a and b, calcium, sodium, potassium of strawberry fruit was significant. The interaction of salt and application of salicylic acid , glycine, and potassium nitrate on chlorophyll content of total, a and b showed that salinity levels had a significant increase in on total chlorophyll, chlorophyll a but no impact on chlorophyll b. This decrease in chlorophyll a was more than evident. The interaction of salt and application of salicylic acid, glycine, and potassium nitrate on sodium showed significant increases in salinity accumulation of plant

tissue. The interaction of salt and application of salicylic acid, glycine, and potassium nitrate on potassium showed their interaction had increased potassium accumulation in the tissue. Also the interaction of salt and application of salicylic acid, glycine, and potassium nitrate on calcium uptake showed the highest increase it uptake in salinity levels. The least uptake of calcium in the interaction of the highest salt concentration and application of potassium nitrate and control was observed. Application of salicylic acid increased the calcium uptake.

Beta vulgaris L. ارزیابی شاخصهای مورفولوژیکی ارقام مختلف چغندرقند ) ( تحت تنش سرما در مرحله رسیدگی

مهدی جلیلیان1، مسعود دهداری2، رضا امیری فهلیانی3، محسن موحدی دهنوی2 1-دانشجوی کارشناسی ارشد زراعت و اصالح نباتات، دانشگاه یاسوج 2-دانشیار گروه زراعت و اصالح نباتات دانشگاه یاسوج 3-استادیار گروه زراعت و اصالح نباتات دانشگاه یاسوج [email protected] 69279998100

سرمای شدید و یخبندانهای طوالنی مدت آخر فصل رشد در چغندرقند سبب یخ زدن و از بین رفتن محصول میشود. در این SBSI- 005 ] مطالعه تأثیر سرما بر برخی صفات مورفولوژیک ده رقم چغندرقند شامل کرجی، ، شیرین، راستاد، زرقان، پرشیا )ارقام ایرانی( و آناکوندا، دروتی، مراک، آنتیک )ارقام خارجی(] درمرحله رسیدگی در دانشگاه یاسوج اجرا شد. در مرحله رسیدگی ژنوتیپها به مدت 11 روز تحت تأثیر تیمارهای )1، 5، 11، 25 )شاهد(( در اتاقک رشد قرار گرفتند. آزمایش در هر دما بهصورت طرح کامالً تصادفی با 3 تکرار بود. سپس صفات وزن غده، وزن تر بوته، وزن خشک بوته و قطر غده اندازهگیری شد. نتایج تجزیه مرکب نشان داد که اثر دما برای تمامی ویژگیهای اندازهگیری شده، برهمکنش ژنوتیپ و دما، برای تمامی صفات بجز وزن خشک بوته معنیدار گردیدند، اما اثر ژنوتیپها برای هیچکدام از صفات اندازهگیری شده معنیدار نشد. میانگینها نشان ازآن داشت که اکثر صفات اندازهگیری شده تحت تنش سرما کاهش پیدا کرد.در دمای صفر و 25 بین ارقام تفاوت معنیداری وجود نداشت. اما دو رقم دروتی و مراک به ترتیب در دمای 5 و 11 درجه سانتیگراد از لحاظ وزن و قطر غده بهترین عملکرد را داشتند. از نظر وزن تر بوته رقمهای آنتیک و SBSI- 005 از عملکرد بهتری برخوردار بودند. در مجموع نتایج نشان داد که ارقام خارجی نسبت به ارقام داخلی در دماهای تنش سرما و بدون تنش برتر بودند.

واژههای کلیدی: تنش سرما، چغندرقند، مرحله رسیدگی، وزن غده

Evaluation of morphological indices of sugar beet cultivars (Beta vulgaris L.) at maturity stage under chilling stress

Mahdi Jalilian1, Massoud Dehdari2, Reza Amiri-Fahliani3, Mohsen Movahhedi Dehnavi2 1- M.Sc. Student of Plant breeding Yasuj University 2- Associate Professor, Department of Agronomy and Plant Breeding Yasuj University 3- Assistant Professor, Department of Agronomy and Plant Breeding Yasuj University [email protected] 09189957266

Extreme cold and prolonged freezing at the end of sugar beet growing season caused of freezing and destroying the crop production. In this study the effects of cold stress on some morphological characteristics, of ten sugar beet cultivars including {(Karaji, SBSI- 005, Shirin, Rastad, Zarghan, Persia (Iranian cultivars) and Anaconda, Dorothy, Merak, Antic (exotic cultivars)} investigated at maturity stage in University of Yasouj. Sugar beet genotypes were exposure to four temperature levels {(0, 5, 10, 25(Control)) degree centigrade} for 10 days in the growth chamber. The experiment was conducted in a completely randomized design with 3 replications at each temperature level. After chilling stress treatments the tuber weight, plant fresh weight, plant dry weight and tuber size of sugar beet plants were measured. The results of combined analysis showed that the effect of temperature was significant for all the measured traits, the genotype and temperature interaction was significant for all the traits except for plant dry weight but, the effect of genotype was not significant for any of the measured traits. The means of measured characteristics showed that most of traits were reduced under cold temperatures. There was no significant difference among genotypes at 0 and 25 temperature levels. Dorothy and Merak cultivars showed the best performance at 5 and 10° C, respectively for tuber weight and diameter. Antic and SBSI- 005 cultivars had the best performance for plant fresh weight. In general, among the two sets of cultivars, exotic cultivars showed better performance than that of Iranian cultivars in cold stress and non-stress conditions.

Keywords: Chilling stress, Sugar beet, Maturity stages, Tuber weight

Beta vulgaris L ارزیابی شاخصهای مورفولوژیکی ارقام مختلف چغندرقند ). ( تحت تنش سرما در مرحله گیاهچهای

در کاشت زودهنگام چغندرقند ممکن است گیاه با سرما مواجه شود و در نتیجه دچار خسارت گردد، زیرا گیاهچههای جوان چغندرقند در مراحل ابتدایی رشد به سرما حساس میباشند. این شرایط سبب افزایش دوباره کاری در مزارع چغندرقند میشود. به همین دلیل این پژوهش به منظور بررسی تأثیر سرما بر برخی صفات مورفولوژیک ده رقم چغندرقند شامل[ کرجی، -SBSI 005، شیرین، راستاد، زرقان، پرشیا )ارقام ایرانی( و آناکوندا، دروتی، مراک، آنتیک )ارقام خارجی(] در مرحله گیاهچهای در دانشگاه یاسوج اجرا شد. در مرحله گیاهچهای ژنوتیپها به مدت 16 روز تحت تأثیر تیمارهای )6، 9، 16، 29)شاهد(( در اتاقک رشد قرار گرفتند. سپس صفات وزن تر بوته، وزن خشک بوته، وزن تر ریشه، وزن خشک بوته، ارتفاع بوته اندازهگیری شدند. آزمایش در هردما به صورت طرح کامالً تصادفی با 3 تکرار بود. نتایج تجزیه مرکب نشان داد که اثر دما، ژنوتیپ و برهمکنش آنها برای تمام ویژگیهای اندازهگیری شده معنیدار بود. همه صفات اندازهگیری شده تحت تنش سرما کاهش پیدا کرد. مقایسه میانگین برهمکنش اثرها نشان داد که دو رقم دروتی و مراک در دماهای صفر و 9 درجه سانتیگراد نسبت به سایر ارقام از خود تحمل بیشتری نشان دادند از نظر صفات وزن خشک و تر بوته و وزن تر ریشه وضعیت مناسبتری داشتند. در بین دودسته ارقام خارجی و ایرانی، در مجموع ارقام خارجی از نظر ویژگیهای اندازهگیری شده در دماهای تنش سرما و بدون تنش برتر بودند.

واژههای کلیدی: تنش سرما، چغندرقند، مرحله گیاهچهای، ویژگیهای مورفولوژیک

Evaluation of morphological indices of sugar beet cultivars (Beta vulgaris L.) at seedling stage under chilling stress.

In the early sowing date of sugar beet, the plant may be exposed to cold stress and may be damaged because the young seedlings of sugar beet are sensitive to cold in the early stages of growth. To this end, in this study the effect of cold stress on some morphological characteristics of ten sugar beet cultivars including {(Karaji, SBSI- 005, Shirin, Rastad, Zarghan, Persia (Iranian cultivars) and Anaconda, Dorothy, Merak, Antic (exotic cultivars)} was investigated at seedling stage in University of Yasouj. Sugar beet genotypes have been exposed to four temperature levels {(0, 5, 10, 25(Control) degree centigrade} for 10 days in the growth chamber. The experiment was conducted in a completely randomized design with 3 replications at each temperature level. After chilling stress treatment the plant fresh weight, plant dry weight, root fresh weight, root dry weight, and length of shoot of sugar beet plants were measured. The results of combined analysis showed that the effect of temperature, genotype and their interaction were significant for all the measured traits. All measured traits were reduced under the strongly cold stress. The mean comparison of the interaction effects revealed that Dorothy and Merak cultivars showed the best performance at 0 and 5° C respectively for plant fresh weight and plant dry weight. Among the two sets of cultivars, exotic cultivars showed better performance than that of Iranian cultivars in cold stress and non-stress conditions.

Keywords: Chilling stress, Sugar beet, Seedling stages, Morphological features

microRNA بررسي و مقايسه الگوي بياني هاي دخيل در پاسخ به استرس شوري در گياه پسته NGS Pistacia vera L. ) ( با استفاده از تکنولوژي

ابوالفضل لطفي، زهرا جهانبخشيان داوران، عفت قديرزاده خرزوقي، سيد مهدي سيدي* گروه بيوتکنولوژی پسته، پژوهشکده زيست فناوری کشاورزی، پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتيک و زيست فناوری، تهران، ايران * نويسنده مسئول: سيد مهدی سيدی پست الکترونيک: [email protected] شماره تماس: 424-00304544 microRNA ها گروهی از RNAهای کوچک با طول 40 تا 20 نوکلئوتيد بوده که نقشهای تنظيمی مهمی در رشد، نمو و پاسخ گياهان به تنشهای زيستی و غيرزيستی دارند. تنششوری به عنوان يکی از مهمترين عوامل محدودکننده رشد گياهان در سراسر جهان است. در شرايط تنش شوری رشد و عملکرد ريشه گياه به وسيله فعاليت ژنهای خاصی که سبب سازگاری نمو ريشه با شرايط تنششوری میشوند تغيير میکند. برای روشن شدن نقش miRNAها در تنظيم تنششوری در گياه پسته ).Pistacia vera L(، از تکنولوژی نسل جديد توالیيابی )NGS( برای آناليز 0 کتابخانه RNAهای کوچک حاصل از ريشه دو رقم قزوينی و سرخس در تيمار 544 ميلیموالر نمک NaCl برای زمانهای صفر، 4، 6 و 20 ساعت استفاده شد. هر کتابخانه به صورت مجزا توالیيابی گرديد و در مجموع بيش از 34 ميليون خوانش بدست آمد. از هر کتابخانه تقريباً 40 ميليون توالی کوتاه توليد شد که در آنها توالیهای 24 نوکلئوتيدی بيشترين مقدار را داشتند. در مجموع 0 کتابخانه تعداد miRNA 520 محافظت شده متعلق به 36 خانواده و تعداد miRNA 34 جديد شناسايی شدند. آناليز آماری تعداد توالیهای خوانده شده نيز miRNAهای ويژهای را در الگوی بيانی ريشه دو رقم و همچنين ريشههای تيمار شده و شاهد آشکار نمود. به منظور تاييد نتايج توالیيابی، ميزان بيان miRNA 45 با استفاده از روش qRT-PCR مورد بررسی قرار گرفت که تعداد miRNA 5 محافظت شده و يک miRNA جديد نتايج متفاوتی با آنچه در توالیيابی حاصل شد داشتند. نتايج شناسايی ژنهایهدف miRNAها نشان داد که miRNAهای درگير در تنششوری ممکن است طيف وسيعی از mRNAهای هدف داشته باشند که برخی از آنها ممکن است نقشهای اساسی را در تنظيم تنش شوری در پسته داشته باشند. ژنهای هدف شناسايی شده برای اين miRNAها در مسيرهای تنظيمی و متابوليکی مختلفی مانند تجزيه پروتئينها، متابوليسم کربوهيدراتها، مسيرهای سيگنالينگ هورمون و انتقال سلولی درگير بودند. اين نتايج پيشنهاد میکند که miRNAهای نقش مهمی در پاسخ پسته به تنش شوری بازی میکند که میتوانند به درک اساس ژنتيکی تفاوت در پاسخهای سازگاری به تنش شوری در دو پايه قزوينی و سرخس کمک زيادی نمايند.

کلمات کليدی: پسته، microRNA، نسل جديد توالی يابی )NGS(، تنش شوری

Identification and Comparative Analysis of Salinity-ssociated MicroRNAs in Pistacia vera L. by NGS Technology

Abolfazl Lotfi, Zahra Jahanbakhshian Davaran, Effat Ghadirzadeh Khorzoghi, Seyed Mahdi seyedi* Pistachio Biotechnology Group, Institute of Agricultural Biotechnology, National Institute of Genetic Engineering and Biotechnology, Tehran, Iran Corresponding author: Seyed Mahdi Seyedi Email: [email protected]

MicroRNAs (miRNAs) are small RNAs of 19–24 nucleotides that have important regulatory functions in plant growth, development, and response to abiotic stress. Salt stress is one of the primary abiotic stresses that cause the crop losses worldwide. In saline lands, root growth and function of plant are determined by the action of environmental salt stress through specific genes that adapt root development to the restrictive condition. To clarify the role of miRNAs in salt stress regulation in Pistacia vera, we used a High-throughput sequencing to analyze four small RNA libraries from roots of Sarakhs and Ghazvini as two rootstocks of Pistacia vera, which were treated with 300mM NaCl for 0, 1, 6 and 24h. Each library was sequenced individually and together generated more than 50 million short reads. Each library generated about 14 million short sequences and contained predominantly small RNAs of 21-nt length, followed by 24-nt small RNAs. We identified 382 known miRNAs variants belonging to 56 families and along with 50 novel candidate miRNAs. Statistical analysis on abundance of sequencing read revealed specific miRNA showing contrasting expression patterns between Sarakhs and Badami roots, as well as between roots treated with salinity and control. The expression of 13 conserved and novel miRNAs was also quantified by qRT-PCR and showed that 3 conserved and 1 novel miRNA have different exertion than High-throughput sequencing data. The miRNA precursor and target genes were predicted by bioinformatics analysis. We concluded that the salt stress related conserved and novel miRNAs may have a large variety of target mRNAs, some of which might play key roles in salt stress regulation of Pistacia vera. Predicted targets of these miRNAs were involved in various metabolic and regulatory pathways such as protein degradation, carbohydrate metabolism, hormone signaling pathway, and cellular transport. These findings suggest that miRNAs play important roles in Pistachio response to salinity stress and contribute to the understanding of the genetic basis of differences in adaptive responses to salinity stress between the two Pistachio cultivars. Our work provides insights into the regulatory functions of miRNAs, thereby expanding our knowledge on potential salt-stressed regulated genes.

Key words: Pistachio, Next Generation Sequencing (NGS), microRNA, salinity stress

اثر کاربرد برگی سولفات روی بر برخی شاخصهای فیزیولوژیکی برگ گیاه دارویی مرزه

احمد آقایی1*، زیور رشیدنژاد1، صالح شهابیوند1، یوسف نصیری2 1- دانشگاه مراغه، دانشکده علوم پایه، گروه زیستشناسی 2- دانشگاه مراغه، دانشکده کشاورزی، گروه زراعت و اصالح نباتات [email protected]

مرزه )از تیره نعناعیان( گیاهی است یکساله که در طب سنتی مناطق مختلفی از کشور ایران به منظور درمان بسیاری از بیماریها و اختالالت عفونی رواج داشته و هم چنین بهعنوان ادویه نیز کاربرد دارد. پاشش برگی یکی از تکنیکهای مؤثر در تغذیه برخی از عناصر ریزمغذی نظیر روی می باشد. کمبود روی یکی از متداولترین عوامل محدود کننده رشد گیاهان بشمار میرود که در بسیاری از مناطق دنیا شایع است. بنابراین در این تحقیق اثر کاربرد برگی سولفات روی بر برخی پارامترهای فیزیولوژیکی گیاه دارویی مرزه مورد بررسی قرار گرفته است. گیاهان در مرحله پیش از گلدهی با غلظتهای مختلف سولفات روی )صفر، 5/2 و 5 میکرومول بر لیتر( محلولپاشی شدند. نمونههای برگ گیاهان در مرحله گلدهی جمعآوری و به منظور مطالعات بیشتر در فریزر 08- درجه سانتیگراد نگهداری شدند. سپس، غلظت پروتئین محلول کل، کربوهیدرات کل، کلروفیل کل، کلروفیلهای a و b و کاروتنوئیدها به روش اسپکتروفتومتری سنجش شدند. براساس نتایج بدست آمده، میزان کربوهیدرات کل، کلروفیل کل، کلروفیلهای a و b و کاروتنوئیدها در گیاهان محلولپاشی شده با سولفات روی افزایش معنیداری نشان داد، اما در مورد میزان پروتئین محلول کل تفاوت معنیداری مشاهده نشد. یافتههای تحقیق حاضر نشان میدهد که محلولپاشی سولفات روی میتواند موجب افزایش شاخصهای فیزیولوژیکی مختلف در گیاه مرزه شود.

واژههای کلیدی: سولفات روی، کاربرد برگی، مرزه

Influence of zinc sulfate foliar application on some physiological indices in leaves of Satureja hortensis medicinal plant

Ahmad Aghaee1*, Zivar Rashidnejad1, Saleh Shahabivand1, Yousef Nasiri2 1- Department of Biology, Faculty of Basic Sciences, University of Maragheh, Maragheh, Iran 2- Department of Agronomy & Plant Breeding, Faculty of Agriculture, University of Maragheh, Maragheh, Iran [email protected]

Satureja hortensis L. (Lamiaceae) which is an annual herb used as traditional folk medicine and a spice in different parts of Iran for the treatment of different infectious diseases and disorders. Foliar spray is an effective technique for the application of some micronutrients such as zinc. Zinc deficiency is one of the most common plant growth limiting factors prevalent in the world. Therefore, in this study the effects of foliar application of zinc sulfate on some physiological parameters of summer savory were investigated. The plants were sprayed at pre- flowering stage with different concentrations of zinc sulfate (0, 2.5 and 5 µmol L-1). Plant leaf samples were harvested at flowering stage and stored at -80ºC for further analysis. Then total soluble protein, total carbohydrate, total chlorophyll, chl a, chl b and carotenoid contents were determined spectrophotometrically. Based on the results, spraying plants with zinc sulfate showed increased amounts of total carbohydrate, total chlorophyll, chl a, chl b and carotenoid but in the case of total protein level no significant difference were observed. Findings suggest that application of zinc sulfate can improve plant’s performance in terms of various physiological indices in summer savory plants.

Key words: Foliar Application; Satureja hortensis; Zinc Sulfate

تعيين توزيع غلظت رسوراترول در قسمت هاي مختلف درخت انگور بيدانه سفيد طي دوره رسيدن

آرزو بشارت1، رضا حيدري2، ناصر عباس پور3، محسن اسمعيلي4 1- دانشجوي کارشناسي ارشد زيست شناسي، دانشکده علوم، دانشگاه اورميه )10141404190( [email protected] 2- استاد، گروه زيست شناسي، دانشکده علوم، دانشگاه اورميه 4- دانشيار، گروه زيست شناسي، دانشکده علوم، دانشگاه اورميه 4- دانشيار، گروه علوم و صنايع غذايي، دانشکده کشاورزي ، دانشگاه اورميه

رسوراترول1 يک ترکيب پلي فنولي است که بوسيله گياهاني مانند انگور ساخته مي شود که منبع اصلي در جيره ي غذايي انسان است. ايزومر ترانس آن در گياهان فرم غالب بوده و فرم سيس آن کمتر ديده مي شود. رسوراترول در دانه، ساقه، جوانهي جانبي، نوک جوانه، دمبرگ، ريشه و برگ انگور توزيع شده است. تعيين غلظت آن در بين اندام هاي مختلف انگور بيدانه سفيد نظير گوشت ميوه، پوست ميوه، برگ و ساقه هدف اين مطالعه است. غلظت رسوراترول با استفاده از دستگاه HPLC و ستون C11 به طول 22 سانتي متر و قطر داخلي 6/4 ميلي متر در قسمت هاي معين انگور اندازه گيري شد. بدين منظور ابتدا محلول رسوراترول با غلظت 211 ميلي گرم بر ليتر در محلول % 12 متانولي به عنوان محلول مادر تهيه شد. سپس 21 ميکروليتر از هر يک از نمونهها توسط سرنگ هاميلتوني به دستگاه کروماتوگراف تزريق گرديد. نتايج اين تحقيق نشان داد که مقدار رسوراترول در بين قسمت هاي مختلف مورد مطالعه مختلف بوده و بيشترين غلطت آن در پوست ميوه است. ميوه ها در مرحله 2 هفته پس از گل دهي رسوراترول بيشتري انباشته مي کنند اما ميزان تجمع اين ماده در مراحل بعدي يعني حدود 2 هفته پس از مرحله گل دهي و تا رسيدن کامل ميوه سير نزولي نشان مي دهد. در ميوه هاي کامال رسيده مقدار رسوراترول به حداقل مقدار خود مي رسد. اين نوسان غلظت در برگ، ساقه و پوست ميوه نيز مشاهده شد. بهينه سازي استخراج و آناليز اين مواد شيميايي گياهي و ساير فالونوئيد ها مي تواند در توليد و ارتقاي کيفي مواد غذايي نيز کمک شاياني نمايد. با توجه به اهميت و فوايد بيولوژيکي رسوراترول، اندازهگبري غلظت آن در بخش هاي مختلف درخت انگور هم از نظر مصرف انساني و هم از لحاظ تجمع بيوشيميايي آن در ارقام مختلف انگور بسيار حائز اهميت است.

1 Resveratrol

Determination of concentration distribution of resveratrol in various organs of Thompson seedless grapevine during ripening

Arzu Besharat, MSc student, Plant physiology, Faculty of Science, Urmia University [email protected] Reza Heidari, Professor, Faculty of Science, Urmia University Naser Abbaspour, Associate Professor, Faculty of Science, Urmia University Mohsen Esmaiili, Associate Professor, Faculty of Agriculture, Urmia University

Resveratrol is a polyphenolic compound made by plants such as grapes which is the main source for human diet. Its Trans form in plants is abundant while the Cis form is little occurred. Resveratrol is distributed in the berry, stem, axillary bud, shoot tip, petiole, root and leaf of grapevines. The aim of this study was to determine resveratrol content in different organs of Thompson seedless grapevine such as berry, berry skin, leaves and stem. The concentration of resveratrol was measured using HPLC and 18C column with 25 cm length and internal diameter of 6.4 mm in the given organs of grapevine. For this purpose, a solution of 200 mg resveratrol concentration in a solution of 12% methanol as a stock solution was prepared. Then 20 μL of each of the samples were injected by syringe Hamiltonian chromatography. The results showed that the amount of resveratrol varied in the different organs, and the highest concentration was found in the skin. The fruits accumulated more resveratrol at 2 weeks after blossoming, but this accumulation had a downward trend at the next stage, about five weeks after the blossoming till fruit maturity. The amount of resveratrol is being minimal in fully ripened fruits. This downward trend in the concentration was observed in leaf, stem and skin. Optimization of the extraction and analysis of phytochemicals and flavonoids can improve the production and quality of foods. Given the importance and biological benefits, measurement of resveratrol in different parts of the grapevine is very important both for human consumption and for the biochemical accumulation examined in various grape varieties.

Key words: Resveratrol, Stilbenes, Grape

بررسی مکانیزم های مولکولی و شبکه های ژنی دخیل در تحمل تنش خشکی در گیاهان

آرزو پورفرید، علی پاکدین پاریزی دانشجوی دکتری فیزیولوژی مولکولی پژوهشکده ژنتیک دانشگاه علوم کشاورزی ساری، استادیار پژوهشکده ژنتیک دانشگاه علوم کشاورزی ساری [email protected] 12331031190

مسیرهای سیگنالینگ متعددی پاسخ به تنش در گیاهان را تنظیم میکنند. بین الگوی بیان ژنهایی که در پاسخ به عوامل تنشهای مختلف القا میشوند همپوشانی وجود دارد. در تحقیق حاضر ژنهای کد کننده پروتئینهای دخیل در تحمل به تنش خشکی از پایگاههای داده مختلف که اطالعات مرتبط با تنش در آنها جمعآوری گردیده، بازیابی و با استفاده از سایت iHOP مدل ژنی و روابط بین آنها نشان داده شده است. هدف از این مقاله بررسی همپوشانی بیان ژنهای تحمل تنش خشکی می باشد. اطالعات مورد نیاز برای بررسی برهمکنش میان ژنهای دخیل در تحمل به تنش خشکی از پایگاه داده فاکتورهای رونویسی پاسخ دهنده به تنش )STIFDB)http://caps.ncbs.res.in/stifdb2 ، پایگاه داده ژنهای پاسخ دهنده به تنش در آرابیدوپسیس تالیانا (/http://srgdb.bicpu.edu.in)، پایگاه داده فاکتورهای رونویسی پاسخ دهنده به تنش در برنج RiceSRTFDB (http://www.nipgr.res.in/RiceSRTFDB.html)، پایگاه داده پروتئین گیاه تحت تنش PSPDB (/http://www.bioclues.org/pspdb) و پایگاه داده ژنی گیاه تحت تنش (/http://ccbb.jnu.ac.in/stressgenes) جمعآوری گردید. برای رسم مدل ژنی و روابط میان ژنها از (/iHOP (http://www.ihop-net.org/UniPub/iHOP استفاده گردید. ژن DRIP1 باعث بیان DREB2A و CBF1 ،DREB1A و DRIP2 می شود. بیان ژن GR باعث تغییر بیان CAT1 و CAT2 شده و این دو با بیان APX1 و APX3 در ارتباط اند. بیان ژن HRB1 با ژن ATDI19 همپوشانی داشته و منجر به بیان AT3G06760 می شود که این روند در ادامه باعث تغییر بیان ژنهای HAB1 ،PP2CA ،HAB2، ATCUL1 ،ABF1 ،ATCDPK2 ،CPK4 ،OPR1 ،ABF4 ،ABI5 ،ABF2 ، ABI3،ABI4 و غیره می شود. ژنهایی که در اثر تنش خشکی تحت تاثییر قرار می گیرند شامل PP2CA ،HAB2 ،HRB1 ،APX3 ،APX1 ،GR، ATCUL1 ،ABF1 ،ATCDPK2 ،CPK4 ،OPR1 ،ABF4 ،ABI5 ،ABF2 ، ABI3،ABI4 ،HAB1 و غیره می باشند که بیان آنها با یکدیگر همپوشانی دارد.

کلمات کلیدی: تحمل تنش خشکی، مدل ژنی، همپوشانی بیان ژنها.

Molecular mechanisms and gene networks involves in drought tolerance in plants

Arezoo pourfarid, Ali pakdin parizi [email protected]

Multiple signaling pathways in plants regulate responses to stresses. There is overlap between genes expression patterns that induced by different stresses. In the present study, genes coding proteins which involves in drought stress tolerant detected from different database which collect information concerning stresses and using iHOP site, gene models and their relations were shown. The aim is study of overlap between drought tolerance genes. Necessary information for studying the genes overlaps which are involve in drought tolerance were collected from stress responses transcription factor database STIFDB (http://caps.ncbs.res.in/stifdb2), Arabidonsis thaliana stress responsive genes database (http://srgdb.bicpu.edu.in/), stress responsing transcription factor database in rice RiceSRTFDB (http://www.nipgr.res.in/RiceSRTFDB.html), plant stress proteins database PSPDB (http://www.bioclues.org/pspdb/) and plant gen database under stress (http://ccbb.jnu.ac.in/stressgenes/). In order to draw the genes modeling and genes relations iHOP site were used. DRIP1 expression causes changes in DREB2A, DREB1A, CBF1 and DRIP2 expression. GR may causes changing in CAT1 and CAT2 and these two are related APX1 and APX3. HRB1 had overlap with ATDI19 and causes of expression in AT3G06760 which then causes HAB2, PP2CA, HAB1, ABI4, ABI3, ABF2, ABI5, ABF4, OPR1, CPK4, ATCDPK2, ABF1, ATCUL1 expression. Gene modeling show that GR, APX1, APX3, HRB1, HAB2, PP2CA, HAB1, ABI4, ABI3, ABF2, ABI5, ABF4, OPR1, CPK4, ATCDPK2, ABF1 and ATCUL1 were effected by drought stress and their expression had overlap.

Keywords: drought tolerance, gene modeling, gene expression overlap.

ارزیابی صفات مرفولوژیک در ژنوتیپ های مختلف جو شش ردیفه

اسماعیل محمدی1، حسین صبوری2، حسین حسینی مقدم 3، حسین علی فالحی 4 1 دانشجوی کارشناسی ارشد بیوتکنولوژی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه گنبد کاووس، 2 دانشیار گروه تولیدات گیاهی دانشگاه گنبد کاووس، 3 دانشیار گروه تولیدات گیاهی دانشگاه گنبد کاووس، 4 مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی گنبد [email protected] 39119143335

جو گیاهی از خانوادهی گندمیان است. این گیاه روز بلند بوده و ارقام مختلفی از این گیاه وجود دارد که تحت دستورزی و به نژادی قرار گرفتهاند. به منظور ارزیابی صفات مرفولوژیک در ژنوتیپهای جو شش ردیفه ، 22 رقم از مرکز تحقیقات کشاورزی گنبد تهیه گردید و در قالب طرح بلوکهای کامال تصادفی در سه تکرار مرکز خدمات جهاد کشاورزی شهرستان مراوه تپه بخش گلیداغ سال 1391 مورد کشت و بررسی قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بیشترین اختالف معنیدار در صفت عملکرد و کمترین اختالف معنیدار در صفت تعداد دانه در سنبله مشاهده شد )p>3/3331(. به جز صفت وزن بیولوژیک در سایر صفات اختالف معنیدار مشاهده نشد. نتایج مقایسهی میانگین نشان داد که میانگین اختالف هزار دانه بیشترین دامنه تغییرات را از 2/42 در ژنوتیپ EBYT-90-2 تا 31 در ژنوتیپ EBYT 91-5 داشت، این صفت روی عملکرد اثر مستقیم و منفی داشته است. از نظر عملکرد ژنوتیپهای EBYT-90-2 وEBYT 91-5 به ترتیب با عملکرد 444 و 313 کیلوگرم در متر مربع بیشترین و کمترین میزان عملکرد دانه را داشتند.

کلمات کلیدی: جو)Hordeum volgar (، صفات مرفولوژیک، تجزیه واریانس

Evaluating the traits of different genotype morphologically in Barley six- row

Esmaeel mohamadi1. Hossein Sabouri2, hosein hoseini moghadam3, hosein ali fallahi4

1.MSc Student of Biotechnolgy. Collage of Agriculture Science and Natural Resource, Gonbad Kavous University,2 associated prof of college of Agriculture Science and Natural Resource, Gonbad Respectively, 3 associated prof of college of Agriculture Science and Natural Resource, Gonbad, 4 Research Center for Agriculture and Natural Resources Dome

Barley is a plant of Poaceae. It was a long day and varieties of this plant, which is located under the manipulation of the race. To evaluate the morphological traits in six-rowed barley genotypes, 22 varieties of agricultural research center dome was prepared in a randomized complete block design with three replications city MoravehTappeh Golidagh District Agricultural Service Center of 1391 cultures were determined. Analysis of variance showed that the most significant and least significant differences in yield were observed in the number of grains per spike (0001/0> p). But the weight was not different biological traits. Comparison of means showed that the mean difference in most plants range from 195/38 to 10/93 genotype genotype EBYT-90-2 was EBYT 91-12, this attribute has a direct negative effect on performance. The yield EBYT-90-2 and EBYT 91-12 of 448 and 315 kg/m2, had the highest and the lowest of grain yield, respectively.

Keywords: barley (Hordeum volgar), morphological characteristics, analysis of variance

a مطالعه همبستگی عملکرد دانه و اجزای آن در ژنوتیپهای جو

به منظور بررسی روابط بین عملکرد و اجزای آن در ژنوتیپهای مختلف جو 44 رقم از مرکز تحقیقات کشاورزی گنبد تهیه و در قالب طرح بلوکهای کامال تصادفی کشت گردید. نتایج حاصل از همبستگی سادهی صفات با عملکرد نشان داد که از میان صفات مورد بررسی صفات وزن هزار دانه ، تعداد سنبله در متر مربع، وزن دانه در سنبله)گرم( و تعداد دانه در سنبله به ترتیب بیشترین همبستگی مثبت را با عملکرد دانه داشتند. نتایج تجزیهی رگرسیون نشان داد صفت وزن هزار دانه اولین صفتی بود که در مدل وارد شد و به تنهایی 44 درصد از تغییرات عملکرد را توجیه کرد. به منظور شناسایی اثرات مستقیم و غیر مستقیم صفات بر روی عملکرد تجزیهی علیت صورت گرفت و مشخص شد که صفت وزن هزار دانه دارای بیشترین اثر مستقیم بر عملکرد دانه بود. بنابراین در برنامههای به نژادی استفاده از ارقامی با وزن هزار دانه بیشتر میتواند در تولید گیاهانی با عملکرد باال موثر باشد.

واژگان کلیدی: اجزای عملکرد، جو(Hordeum volgar.(، عملکرد، همبستگی

Study of correlation for grain yield and its components in barley genotype

Esmaeel mohamadi1. Hossein Sabouri2, hosein hoseini moghadam3, hosein ali fallahi4

To investigate the relationship between yield and its components in different genotypes of barley, 44 varieties of agricultural research center dome was growing up in a completely randomized block design. Results of regression analysis showed that grain yield was the first adjective that was included in the model alone 94% of the changes justified. In order to identify the direct and indirect effects on the performance characteristics of path analysis was conducted and it was found that grain yield was the highest direct effect on grain yield. So in the breeding program using a variety with high yield, seed weight more can be effective in generating plants.

Keywords: yield components, Barley.(Hordeum volgar), performance, correlation

Oryza sativa L. ارزیابی پاسخ ژنوتیپهای مختلف برنج ) ( به شرایط متفاوت آهن قابل دسترس

* 2 2 1 اسماعیلی راد علیرضا ، رزمجو جمشید ، اهتمام محمدحسین 1دانشجوی کارشناسی ارشد گروه زراعت و اصالح نباتات، دانشکده کشاورزی ، دانشگاه صنعتی اصفهان2 عضو هیات علمی گروه زراعت و اصالح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان [email protected]

61192890190

آهن یکی از عناصر ضروری ولی کممصرف است که برای رشد طبیعی و تولیدمثل گیاهان زراعی مورد نیاز میباشد. به منظوربررسی پاسخ ژنوتیپهای برنج نسبت به کمبود آهن، آزمایشی با استفاده از 12 ژنوتیپ برنج محلی واصالح شده ایرانی در دو سطح کودی کالتآهن شامل 5 میکروموالر )کمبود آهن( و 56 میکروموالر )آهن معمولی( در محلول غذایی یوشیدا به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با چهار تکرار در گلخانه تحقیقاتی مرکز پژوهشی کشت بدون خاک دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا گردید. نتایج آزمایش نشان داد غلظت آهن در اندام هوایی و ریشه ، وزن خشک اندام هوایی و ریشه و وزن خشک کل به طور معنیداری تحت تأثیر ژنوتیپ، کودآهن و نیز برهمکنش بین آنها قرار گرفت. تنوع ژنتیکی قابل توجهی از نظر پاسخ به غلظت کاهش یافته آهن محلول غذایی در بین ژنوتیپها مشاهده شد. وزن خشک کل گیاه بهطور میانگین در ارقام محلیشمال، اصالحشدهشمال و مرکزیایران در شرایط آهن معمولی به ترتیب 215/6، 198/6، 255/6 گرم در هر بوته بود، که در اثر کمبود آهن به ترتیب 7/25، 2/95 و 6/29 درصد کاهش یافت. بر اساس میزان کاهش وزن خشک گیاه در شرایط کمبود آهن، در بین ارقام مرکزی ژنوتیپهای زایندهرود و کوهرنگ متحمل به کمبود آهن و ژنوتیپهای سازندگی و جوزدان حساس به کمبود آهن بودند. در بین ارقام محلی شمال کشور نیز رقم موسیطارم متحمل و رقم آمل2 حساس به کمبود آهن و از میان ارقام اصالح شده شمال رقم بجار متحمل و رقمهای شیرودی و ندا حساس به کمبود آهن شناخته شدند.

کلمات کلیدی: برنج، کالت آهن، ژنوتیپ، وزن خشک، غلظت آهن

Evaluated Response of Rice Genotypes (Oryza sativa L.) Under Different Iron Availability

Esmaeilirad A. 1*, Razmjoo J. 2 and Ehtemam M.H. 2 A.esmaeilirad21@ gmail.com 1M.Sc. Student of Agronomy and Plant Breeding, College of Agriculture, Isfahan University of Technology 2 Department of Agronomy and Plant Breeding, College of Agriculture, Isfahan University of Technology

Iron, as one of the micronutrients, is essential for crop natural growth and reproduction. As investigating rice genotype responses to Iron deficiency, a factorial experiment in completely randomized design with four replicates was carried out for surveying twelve Iranian rice landraces, in two levels of chelated iron fertilizer including 5mM (in status of Iron deficiency) and 50mM (Normal level), and also using Yoshida nutrient solution, in research green house of soilless culture center at Isfahan University of Technology. The results represented that the density of iron in shoot and root; shoot, root, and total biomass is significantly affected by genotypes, iron fertilizer, and also their interaction. A considerably genetic variation was observed between genotypes from the perspective of reduced iron density in the nutrient solution. The average of individual total biomass was about 0.215, 0.138, and 0.255gr in north landraces, north improved, and Iranian central cultivars, respectively, in the condition of normal treatment of iron, while decrease approximately 23.0, 35.2, and 25.7% under iron deficiency, respectively. Among Iranian central cultivars, the genotypes such as Zayandé-Roud and Kouhrang seemed to be tolerant to iron deficiency in contrast to Sazandegi and Jozdan according to biomass decrease. Also among north landraces, Musa-Tarom was tolerant but Amol 2 not, and among north improved cultivars Bejar was tolerant but Shirudi and Neda seemed to be sensitive.

Key Words: Rice, Iron Chelate, Genotype, Biomass, Iron-density

Oryza sativa L. بررسی پاسخ برخی صفات مورفولوژیک ژنوتیپهای مختلف برنج ) ( به تغذیه

کود کالتآهن به دو فرم معمول وکمبود آهن در محلول غذایی

با توجه به شووری و کمبود هه در بیویاری از ارا وی کشور و نیز اهمیت روز افزون برنج به عنوان ماده غذایی ارزشمند در جیره غذایی، پژوهش حا وور به منظور ارزیابی 12ژنوتیپ برنج ایرانی در دو سوو ک کودی کالتهه شوووام 5 میکروموالر )کمبود هه ( و 56 میکروموالر )هه معمولی( در محلول غذایی یوشویدا بهصوورت فاکتوری در اال ررح کام تاادفی با چهار تکرار تحت شورای گلاانه در دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان ری سال 1912به اجرا درهمد. نتایج هزمایش نشوان داد صووفات سو ک برو، رول ریشووه ، حجم ریشووه و تعداد پنجه به رور معنیداری تحت تأثیر ژنوتیپ، کودهه و نیز برهمکنش بی هنهوا ارار گرفوت. بوه روری کوه بوا کواهش هه در محلول غذایی هر چهارصوووفت کاهش یافتند. هر چند برهمکنش رام وکود هه در ارتفاع گیاه وشووواکل کلروفی معنیدار نشووود ولی با کمبود هه در محلول غذایی ارتفاع و شاکل کلروفی کاهش یافتند. در بی ژنوتیپهای محلی شمال، اصالح شده شمال و مرکزی ایران تنوع چشمگیری در پاسخ به کمبود هه مشاهده شد. در مقاییه با اندام هوایی، ریشه گیاه برنج نیبت به کمبود هه حیاستر بوده و با سرعت بیشتری به تنش پاسوخ داد. میانگی سو ک برو در ژنوتیپهای محلی شومال، اصوالح شده شمال و مرکزی در تیمار هه معمولی به ترتی 77/5، 28/5، 10/0 سوانتیمترمربع بود، که دراثر کمبود هه بهترتی 65/5، 55/5 و 5/5 سانتیمترمربع کاهش یافت. بر اسواس میزان کاهش س ک برو گیاه در شرای کمبود هه ، در بی ژنوتیپهای محلی شمال، اصالحی شمال و مرکزی ایران به ترتی رارم محلی، بجارو زاینده رود بیشووتری تحم و ژنوتیپهای جوزدان، هم 2 و شوویرودی کمتری تحم به کمبود هه را نشان دادند.

کلمات کلیدی: برنج، ژنوتیپ، کالت هه ، س ک برو

Evaluation of Different Rice Genotype (Oryza sativa L.) Morphological Traits to Chelated Iron Fertilizer in Two Levels of Normal and Deficiency in Nutrient Solution

Esmaeilirad A. 1*, Razmjoo J. 2 and Ehtemam M.H. 2 1M.Sc. Student of Agronomy and Plant Breeding, College of Agriculture, Isfahan University of Technology 2 Department of Agronomy and Plant Breeding, College of Agriculture, Isfahan University of Technology *A.esmaeilirad21@ gmail.com

According to salinity and iron deficiency in the most of Iranian fields and ever-growing importance of rice as a staple food, current experiment which determines the sensitivity of twelve Iranian rice landraces and improved genotypes to iron deficiency in two levels of chelated iron fertilizer, including 5mM (iron deficiency) and 50mM (normal treatment) in Yushida nutrient solution, was carried out in the form of factorial in completely randomized design with four replicates in research green house of soilless culture center at Isfahan University of Technology. The results represented that the leaf area, root length and volume, and the number of tillers are significantly affected by genotypes, iron fertilizer, and also their interaction, i.e. all four traits were decreased under iron deficiency in nutrient solution. Although the interaction of iron fertilizer and cultivar didn’t significantly affect on height and chlorophyll content; under iron-deficient nutrient solution, height and chlorophyll content reduced. Among north landraces, improved, and Iranian central genotypes, a considerable variation was observed in response to iron deficiency. Compared to shoot, rice root was more sensitive to iron deficiency and affected fast. The average of leaf area in north landraces, improved, and Iranian central genotypes under normal level of iron was approximately 5.77, 5.28, and 6.16 cm3, respectively; while under iron deficiency decreased to 5.05, 4.45, and 5.50 cm3, respectively. Based on the decreased amount of leaf area under iron deficiency, among Iranian north landraces, improved, and central cultivars Tarom-mahalli, Bejar, and Zayandé- Roud were tolerant to iron deficiency in contrast to Jozdan, Amol 2, and Shiroudi, respectively.

Key words: Rice, genotype, chelated iron fertilizer, leaf area

+ + تاثیر سطوح مختلف شوری محلول غذایی بر نسبت سدیم به پتاسیم ) Na /K( ژنوتیپهای برنج

متحمل وحساس به کمبود آهن

شوری خاک یکی از مهمترین تنشهای غیر زنده در سرتاسر جهان است و عامل محدود کننده رشد، کیفیت و عملکرد گیاهان محسوب میشود. برنج یکی از سه محصول غذایی اصلی جهان و جزء اصلی رژیم غذایی نیمی از جمعیت جهان میباشد. به منظور ارزیابی پاسخ فیزیولوژیکی چهار ژنوتیپ برنج متحمل وحساس به کمبود آهن تحت تنش شوری محلول غذایی، آزمایشی در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال 1919 اجرا گردید. چهار ژنوتیپ با حساسیت متفاوت به کمبود آهن)زایندهرود، کوهرنگ، سازندگی و جوزدان( در چهار سطح شوری )صفر، 96، 06، 16 میلیموالر کلرید سدیم( مورد مطالعه قرار گرفتند. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. در این مطالعه با افزایش سطح شوری محلول غذایی، نسبت سدیم به پتاسیم بخش هوایی وریشه در هر چهار ژنوتیپ در تمامی سطوح شوری افزایش یافت. نتایج نشان داد بیشترین افزایش نسبت سدیم به پتاسیم بخش هوایی وریشه در ژنوتیپهای کوهرنگ )متحمل به کمبود آهن( و جوزدان )حساس به کمبود آهن( وکمترین آن در ژنوتیپهای زایندهرود )متحمل به کمبود آهن( و سازندگی )حساس به کمبود آهن( مشاهده گردید. به طور کلی ژنوتیپهای کوهرنگ و جوزدان کمترین و ژنوتیپهای زایندهرود و سازندگی بیشترین مقاومت به شوری را داشتند.

کلمات کلیدی: ژنوتیپهای برنج، شوری، نسبت سدیم به پتاسیم، متحمل وحساس به کمبود آهن

The Effect of Different Salinity levels in Nutrient Solution on the Sodium to Potassium (Na+/K+) Ratio in Tolerant and Sensitive Rice Genotypes To Iron Deficiency

Salinity, as one of the most important abiotic stress in all over the world, is considered as the limiting factor for growth, quality, and yield. Rice is one of three important food products and staple food for half of world human population. For evaluating physiological responses of four tolerant and sensitive genotypes to iron deficiency under salinity stress in nutrient solution, an experiment was conducted in the green house of agricultural campus at Isfahan University of Technology in 2014. Four Genotypes with different sensitivity to iron deficiency (Zayande- roud, Kouhrang, Sazandegi, and jozdan) under four levels of salinity (0, 30, 60, and 90 milimolar Sodium Chloride) were assayed. The experiment was carried out in the form of factorial in completely randomized design with four replicates. In this study, through increased level of salinity in nutrient solution, the sodium / potassium ratio of shoot and root in four genotypes were increased in all levels of salinity treatment. The results represented that the most increase of shoot and root sodium / potassium ratios was observed in Kouhrang (tolerant to iron deficiency) and Jozdan (sensitive to iron deficiency) and the least in Zayande-roud (tolerant to iron deficiency) and Sazandegi (sensitive to iron deficiency). Kouhrang and Jozdan genotypes were the least and Zayande-Roud and Sazandegi genotypes were the most tolerant to salinity.

Key words: Rice Genotypes, Salinity, Sodium /potassium ratio, tolerant and sensitive to iron efficiency.

(Oryza sativa بررسی پاسخ برخی ویژگیهای فیزیولوژیکی و ماده خشک ژنوتیپهای مختلف برنج L.) به تنش شوری ناشی از کلرید سدیم محلول غذایی

برنج نقش مهمی در تغذیه نیمی از مردم جهان که بیشتتتر هنها در کشتتورهای در حال توستتعه مانند ایران زندگی میکنند، دارد. شتوری یکی از مشکالت عمده کشاورزی ایران میباشد و ارائه راهکارهای مناسب برای زراعت در شرایط شور نیاز به توجه بیشتتری دارد. این مطالعه به منظور بررستی رشتد و نمو گیاههههای چهار ژنوتیپ برنج با حستاسیت متفاوت به کمبود ههن )زایندهرود، کوهرنگ، ستتازندگی و جوزداند در چهار ستتطر شتتوری )صتتفر، 96، 06، 16 میلیموالر کلرید ستتدید در مولول غذایی یوشتیداد به صتورت هزمایش فاکتوریل در قالب طرح کامل تصتادفی با چهار تکرار در پاییز و زمستتان سال 1919 در گلخانه هموزشتی و توقیقاتی دانشتگاه صتنعتی اصتفهان صتورت گرفت. نتایج به دست همده نشان داد که شاخص سبزینگی، ستتتطر برب، بیومال کل و نشتتتت الکترولیت به طور معنیداری توت تأثیر ژنوتیپ، شتتتوری و نیز برهمکنش بین هنها قرار گرفت. با افزایش ستطر شتوری مولول غذایی صتفات شاخص سبزینگی، سطر برب و بیومال کل بهطور میانگین به ترتیب 1/10، 1/22 و 2/39 درصتد کاهش و نشتت الکترولیت 122 درصتتد افزایش یافت. بیشتتترین کاهش وزن خشتتک کل در کلیه ستطوح شوری به ژنوتیپ جوزدان )حسال به کمبود ههند و کمترین هن به ژنوتیپهای زایندهرود )متومل به کمبود ههند و سازندگی )حسال به کمبود ههند تعلق داشت.

کلمات کلیدی: ژنوتیپهای برنج، تنش شوری، وزن خشک کل، نشت الکترولیت

Evaluation of Some Different Rice (Oryza sativa L.) Genotype Physiological Traits and Biomass Response to Salinity Stress (NaCl) in Nutrient Solution

Rice posses an important role in half of world people diet that most of them live in developing countries like Iran. Salinity is one of problem in Iran’s agriculture and a suitable strategy for cultivating under saline condition is demanded. This investigation determining plantlet growth and development in four rice genotypes with different sensitivity to iron deficiency (Zayande- Roud, Kouhrang, Sazandegi, and Jozdan) in four salinity levels (0, 30, 60, and 90 mM NaCl in Yushida Nutrient Solution) was conducted in the form of factorial in completely randomized design with four replicates in research green house at Isfahan University of Technology in autumn and winter in 2014 and 2015. The results represented that stay-green, leaf area, total biomass, and electrolyte leakage were significantly affected by genotypes, salinity, and their interaction. Through increased levels of salinity in nutrient solution, the average of stay-green index, green leaf area, and total biomass were decreased 16.9, 24.1, and 53.4%, respectively, but electrolyte leakage was increased 122%. The genotype, Jozdan (sensitive to iron deficiency), had the most total biomass under all levels of salinity, while Zayande-Roud (tolerant to iron deficiency) and Sazandegi (sensitive to iron deficiency) had the least one.

Key words: Rice genotypes, salinity stress, total biomass, electrolyte leakage

تأثیر دزهای مختلف پرتو گاما بر روی برخی از خصوصیات مورفولوژیک دو رقم مختلف جو

* اعظم برزوئی 1، فاطمه آجیلی1، علی رضا عسکری کلستانی2، محمد رضا راحمی 1. پژوهشکده کشاورزی هسته ای- پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای 2.دانشجوی دکتری کشاورزی هستهای دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی گرگان پست الکترونیک نویسنده مسئول:[email protected] شماره تماس: 83907458992

به منظور تأثیر اشعه گاما بر و برخی از خصوصیات گیاهچه ای جو، 2 آزمایش به صورت فاکتوریل با طرح پایه کامالً تصادفی و با 9 تکرار در پتری دیش و گلدان در پژوهشکده تحقیقات کشاورزی، صنعتی و پزشکی کرج انجام گرفت. بذور دو رقم جو یوسف و الین 4 و دزهای78، 088، 078، 288، 278، 988 و 978 گری به همراه نمونه های شاهد )بدون پرتوتابی(، تیمار های این آزمایش را تشکیل دادند. شاخصهای درصد جوانه زنی، طول و وزن خشک ریشه چه و ساقه چه در آزمایش اول و صفات طول و حجم ریشه، ارتفاع گیاه، طول آخرین برگ توسعهیافته، ماده خشک اندام هوایی و ریشه در آزمایش دوم ارزیابی شد. نتایج نشان داد در آزمایش اول وزن تر و خشک گیاهچه و طول گیاهچه تأثیر سطوح مختلف پرتو گاما قرار گرفتند و با افزایش دز پرتو کاهش معنی داری در این صفات دیده شد. همچنین نتایج حاصل از آزمایش دوم نشان داد که سطوح مختلف پرتو گاما سبب کاهش معنی دار ارتفاع گیاه ،سطح برگ، طول ریشه، وزن خشک ریشه و وزن تر گیاه شد. با بکار گیری نتایج حاصل از این طرح می توان به بهترین دزی که سبب ایجاد مطلوبترین تغییرات در بذور به منظور تغییر ژنتیکی می شود، دست یافت.

کلمات کلیدی: جو، پرتو گاما، تنوع ژنتیکی،

Effect of gamma ray on some morphological and germination characteristics of two different barley (Hordeum vulgare L.) cultivars

A. Borzouei1, F. Ajili1, A. R Askary kelestanie2, M.Rahemi1 1. Nuclear Science and Technology Research Institute (NSTRI), Karaj, Iran 2. Ph. D Student of Agriculture and Natural Resource Science Gorgan University Corresponding author’s Email :[email protected]

To study the effect of gamma irradiation on germination and seedling growth of barley two experiments carried out as a factorial arrangement based on completely randomized design in greenhouse and laboratory of the Nuclear Agricultural Research School – Nuclear Science & Technology Research Institute, Karaj, Iran. Experimental treatments include two barley genotypes (Yusef and Line 4( and gamma radiation in 8 levels (0, 50, 100, 150,200,250,300 and 350 Gy). At the end of the first experiment, following factors were measured: germination percent, root and shoot length dna dry weight of root and shoot, also plant height, root length, root volume and dry weight of root and shoot were measured in the second experiment. Result showed that the increase of gamma dosage caused decrease shoot length, fresh and dry weight of shoot (P≤0.05). However the plant height, leaf area, root length, dry weight of root and shoot showed declining tendency with increasing doses of gamma irradiation in the second experiment. With application the result of this experiment, the dose of gamma radiation which causes to the adequate genetic variation in seeds, will be identified.

Key words: Gamma radiation, barley, genetic variation

پاسخ صفات فیزیولوژیکی ارقام مختلف ذرت (.Zea mays L) به تنش خشکی

* اعظم برزوئی 1، فاطمه آجیلی1، علی رضا عسکری کلستانی2، علی اسکندری 1. پژوهشکده کشاورزی هسته ای- پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای 2.دانشجوی دکتری کشاورزی هستهای دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی گرگان پست الکترونیک نویسنده مسئول:[email protected] شماره تماس: 83907458992

تنش خشکی مهمترین عامل محدودکننده رشد گیاهان زراعی از جمله ذرت به شـمار مـیرود، محسوب میشود. به منظور بررسـی تغییـرات صفات فیزیولوژیکی سه رقم مختلف ذرت در پاسخ به تنش خشکی، پژوهشی به صورت آزمـایش فاکتوریل در قالب طرح کامال تصادفی در پژوهشکده کشاورزی هستهای کرج اجرا شد. عامل رقم در سه سطح 958، 724 و 584 و عامل طول دوره تنش خشکی شامل شاهد، 4 و 18 روز قطع آبیاری بودند. تجزیه واریانس نشان داد که اثر متقابل تنش خشکی و رقم بر صفات مالون دی آلدهید، سوپر اکسید دسموتاز و پروتئین اثـر معنـیداری داشت. اثرات اصلی تنش خشکی و رقم در برخی صفات دارای اختالف معنیدار بودند. نتایج مقایسه میانگین نشان داد که رقم 724 تنش خشکی 18 روز و رقم 724 در مجموع کلیه صفات دارای بهترین تیمار میباشند. با توجـه بـه نتـایج ایـن پـژوهش میتوان رقم 724 را برای شرایط دارای محدودیت آب توصیه کرد.

کلمات کلیدی: ذرت ، تنش خشکی، تجزیه واریانس، صفات فیزیولوژیک

Physiological response of different corn (Zea mays L.) cultivars to drought Stress

A. Borzouei1, and A. R Askary kelestanie2, F. Ajili1, A.Eskandari1 1. Nuclear Science and Technology Research Institute (NSTRI), Karaj, Iran 2. Ph. D Student of Agriculture and Natural Resource Science Gorgan University Corresponding author’s Email :[email protected]

Drought stress is the most important limiting factor in crop plants including maize (Zea mays L.). In order to study the effect of drought stress on some physiological traits of three different corn (Zea mays L.) an experiment was carried out as a factorial experiment in complete randomize design at the Nuclear Agricultural Research School – Nuclear Science & Technology Research Institute, Karaj, Iran .Experimental treatments include short period of drought stress (without irrigation) in 3 levels (control, four and ten days) and three levels of corn genotypes (370, 524 and 704). The results of showed that the interaction effect of drought stress× genotype on MDA, SOD, and protein content was significant. Also at the third level of drought stress (ten days after drought stress) the genotype 504 showed the best performed for all physiological treatments. According to these results, it seems that the 524 genotype appeared to be suitable for drought-prone areas.

Keywords: Drought stress, Malondialdehyde (MDA), Superoxide dismutase activity (SOD) and Protein content

(Oryza sativa) تاثير غني سازي با دي اکسيد کربن بر برخي صفات فيزیولوژیک برنج در سطوح مختلف نيتروژن

سعيد تختي، حميد رضا عشقيزاده، مرتضي زاهدي، افسانه نعمتپور 1- دانشجوی سابق کارشناسی ارشد زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان 2- عضو هیات علمی گروه زراعت و اصالح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان 3- دانشجوی دکترای زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان پست الکترونیک: [email protected]

براساس گزارش مجمع بین دول تغییر اقلیم، تا پایان قرن 21 غلظت دی اکسید کربن جو به 088-088 میکرومول بر مول خواهد رسید. نیتروژن یک عنصر ضروری برای رشد گیاه و تولید محصول است. مطالعه حاضر به منظور ارزیابی تاثیر افزایش غلظت دیاکسیدکربن هوا و سطوح مختلف نیتروژن محلول غذایی بر ژنوتیپ برنج انجام شد. به منظور ارزیابی پاسخ چهار ژنوتیپ برنج به افزایش غلظت دیاکسیدکربن محیط و سطوح نیتروژن، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامال تصادفی با سه تکرار در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال 1332 اجرا گردید. تیمارها شامل چهار ژنوتیپ برنج )فجر، حسنی، شیرودی و طارم(، چهار سطح نیتروژن )012/8، 22/1، 08/2 و 03/3 میلیموالر از منبع نیترات آمونیوم( و دو محیط با غلظت معمول و غنیشده دی اکسیدکربن هوا )حدود 368 و 088 میکرومول برمول( بود. با افزایش غلظت دی اکسید کربن، غلظت کلروفیل، سطح برگ و وزن خشک ریشه افزایش یافت. با افزایش غلظت نیتروژن، شاخص سبزینگی، سطح برگ و وزن خشک ریشه افزایش یافت. بین ژنوتیپهای مورد مطالعه تفاوت معنیداری از نظر پاسخ به افزایش غلظت دی اکسید کربن در مرحله رشد رویشی وجود داشت. در این مرحله با افزایش سطح دی اکسید کربن، وزن خشک اندام هوایی در ارقام شیرودی و حسنی افزایش و در رقم طارم منطقه کاهش یافت. با افزایش سطوح نیتروژن تا 08/2 میلیموالر، شاخص سبزینگی و سطح برگ در هر دو حالت شرایط معمول و غنیشده دیاکسیدکربن افزایش یافت. نتایج این آزمایش نشان داد که میزان تاثیر افزایش غلظت دی اکسید کربن بر سطح برگ، تولید ماده خشک و کلروفیل عالوه بر ژنوتیپ مورد مطالعه به سطح نیتروژن در محلول غذایی وابسته بود.

واژههای کلیدی: برنج ، غنی سازی دیاکسیدکربن، شاخص سبزینگی، ماده خشک.

Effect of CO2 enrichment on some physiological traits of rice (Oryza sativa) under different levels of nitrogen

Saeed Takhti, Hamid Reza Eshqhizadeh, Morteza Zahedi, Afsane Nematpour Email: [email protected]

According to the report of IPCC, the concentration of carbon dioxide in the atmosphere will reach to 700-800 μmol mol-1, by the end of the 21st century. Nitrogen is an essential element for plant growth and crop production. This study was conducted to evaluate the effect of increased carbon dioxide concentration and different levels of nitrogen in nutrient solution on rice genotypes. In order to evaluate the responses of four rice genotypes to increase of the carbon dioxid and levels of nitrogen, a greenhouse experiment was conducted as factorial in a completely randomized design with three replications in Isfahan University of Technology in 2013. Treatments were consisted four rice genotypes (Fajr, Hosni, Shiroudi and Tarom), four levels of nitrogen (0/712, 1/42, 2/85 and 3/79 mM ammonium nitrate) and two levels of ambient and enriched carbon dioxide (360±50 µM, 700±50 µM). Chlorophyll content, leaf area and root dry weight increased with elevation of carbon dioxide concentration. With increasing of nitrogen concentration, SPAD index, leaf area and root dry weight increased. There was significant differences between the studied genotypes for response to elevation of carbon dioxide concentration in the vegetative growth stage. At this stage, shoot dry weight increased in Shiroudi and Hosni genotype and decreased in Tarom, with elevation of carbon dioxide levels.With increase of nitrogen levels to 2/85 mM, SPAD index and leaf area increased, in both of ambient and enriched carbon dioxide conditions. The results showed that the effect of increased carbon dioxide concentrations on leaf area, dry matter production and chlorophyll content was depended to studied genotype and nitrogen levels of nutrient solutions.

Key words: Rice, CO2 enrichment, SPAD index, Dry matter.

Astragalus بررسی نوع خواب بذر و روشهای شکستن آن در سه اکوتیپ گون مرتعی ) cyclophyllus )

اکرم رستمیپور1، علی مرادی2، حمیدرضا عیسوند3، محسن نصیری4 1- دانشجوی کارشناسی ارشد علوم و تکنولوژی بذر، دانشگاه یاسوج 2- استادیار گروه زراعت و اصالح نباتات، دانشگاه یاسوج 3- استادیار گروه زراعت و اصالح نباتات، دانشگاه لرستان 4- عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع [email protected] 05195994990-

گون مرتعی )Astragalus cyclophyllus( گیاهی است از خانواده بقوالت و از نظر مرتعی، اقتصادی و دارویی دارای اهمیت زیادی میباشد. بهمنظور ارزیابی جوانهزنی این گیاه آزمایش دو عاملی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کامالً تصادفی با 3 تکرار به اجرا درآمد. عامل اول شامل اکوتیپ )سمیرم، دماوند و زنجان( و عامل دوم شامل تیمار شکست خواب بذر )در 10 سطح شامل خراشدهی مکانیکی بههمراه سرمادهی با مدت زمان10، 20 و 30 روز در دمای 4 درجه سانتیگراد، خراشدهی مکانیکی بههمراه اسید جیبرلیک با غلظت 400 و 900 میلیگرم در لیتر بهمدت زمان 44 ساعت، خراشدهی با اسید سولفوریک 59 درصد بهمدت زمان 2 و 4 دقیقه، خراشدهی مکانیکی بههمراه نیترات پتاسیم 2 درصد بهمدت زمان 22 ساعت، تیمار خراشدهی مکانیکی بههمراه اسید جیبرلیک با غلظت 400 میلیگرم در لیتر بهمدت زمان 44 ساعت با سرمادهی 20 روز و بذور تیمار نشده( بودند. نتایج نشان داد که اثر متقابل اکوتیپ در تیمار شکست خواب بذر نیز برای کلیه صفات معنیدار گردید. اکوتیپ دماوند در بیشتر صفات از جمله درصد جوانهزنی کل و سرعت جوانهزنی نسبت به دو اکوتیپ سمیرم و زنجان باالتر بود. از بین تیمارها خراشدهی مکانیکی بههمراه اسید جیبرلیک 400 میلیگرم در لیتر در مقایسه با غلظت 900 میلیگرم در لیتر این تیمار بر افزایش درصد جوانهزنی کل، سرعت جوانهزنی و طول ساقهچه تأثیر بیشتری داشت. بر اساس نتایج آزمایش مشخص گردید که خواب بذر از نوع فیزیکی است، زیرا با اعمال تیمار خراشدهی بذرها قادر به جذب آب و جوانهزنی شدند.

واژگان کلیدی: جوانهزنی، شکست خواب بذر، گون.

Investigation of seed dormancy type and breaking type in three ecotypes of Astragale (Astragalus cyclophyllus)

A. Rostamipoor1*, A. Moradi2, H.R. Eisvand3 and M. nasiri4 1Former M.Sc. student, Dept. of Agronomy, Yasouj University 2Assistant Prof., Dept., of Agronomy Yasouj University 3Assistant Prof., Dept., of Agronomy Lorestan University 4Research Institute of Forests and Rangelands- Natural Resources Gene Bank, Tehran, Ira Corresponding author, email [email protected]

Astragale (Astragalus cyclophyllus) is a plant from leguminosae family that has range, economic and medicinal importance. To study germination of this plant a factorial experiment with two-factor was done in a completely randomized design with 3 replications. The first factor includes Astragale ecotype (Semirom, Damavand snd Zanjan) and the second factor includes seed dormancy breaking treatments in 10 levels (mechanical scarification plus chilling at 4 ° C for 10, 20 and 30 days, mechanical scarification and GA 400 and 500 (mg/lit) for 48 hours, scarification with sulfuric acid 96% for 2 and 4 minutes, mechanical scarification and potassium nitrate 2% for 72 hours, mechanical scarification and GA 400 (mg/lit) for 48 hours along with 20 days chilling and untreated seeds. The results showed interaction between ecotype and seed dormancy breaking treatment were significant for all traits. In most of the traits including total germination percentage and germination speed, ecotype Damavand has shown better results than Semirom and Zanjan. Among the dormancy breaking treatments, mechanical scarification along with GA400 mg/l compared to GA500 mg/l had shown better effects on total germination percentage, germination speed, and root length. Based on the results of this experiment it revealed that seed dormancy type in Astragale is physical, because scarified seeds were able to absorb water and germinate.

Keywords: germination, seed dormancy breaking, Astragalus.

Crocus sativusL اثر محلول پاشی روی بر برخی صفات زعفران ) (

الناز زمانی1، هومن ساالری2 1دانشجوی کارشناسی ارشد اصالح نباتات، دانشگاه رازی 2استادیار گروه زراعت و اصالح نباتات، دانشگاه رازی رایانامه:[email protected] 90188318190

روی عنصر مهم در فعالیت آنزیمهای دهیدروژناز، پروتئیناز، تشکیل RNA و تنظیم کنندههای رشد است.مطالعات پیشین نشان داده اند که محلول پاشی روی عملکرد و غلظت این عنصر را در اندامهای برخی گیاهان افزایش می دهد. ارزیابی اثر احتمالی محلولپاشی برگی »روی« بر عملکرد زعفران و تعیین غلظت مناسب جهت محلولپاشی »روی« برای زعفران اهداف مطالعه حاضر می باشد. این آزمایش در مزرعه تحقیقاتی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه در سال زراعی -09 1303 انجام گردید. مزرعه یک ساله بود، بنحوی که بنه ها در همان سال کشت گردیده بودند. آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل هفت سطح محلول پاشی با غلظت های صفر، 219، 199، 019، 1999، 1219، و 1199 با واحد پی پی ام بوده و روی مورد استفاده الیگو زینک-ا د تا 11% بود( ون ایپرن –لهستان، از طریق شرکت کیا سبز آشیان کوشا(. محلول پاشی در آخر فصل رشد انجام شد. صفت های وزن تر و خشک برگ، وزن تر و خشک غالف، وزن تر و خشک ریشه، وزن تر و خشک بنه، طول غالف، تعداد غالف، تعداد بنه، طول بنه، قطر بنه، کلروفیل a و b و کارتنوئید مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد محلولپاشی با روی وزن خشک بنه را بصورت بسیار معنیداری در سطوح1999 پی پی ام در مقایسه با شاهد افزایش می دهد. گفتنی است افزایش غلظت محلول بیش از 1999 پی پی ام اثر معنی داری بر این صفت نداشت. میزان کارتنوئید نیز افزایش معنیداری در سطح 019 پی پی ام در مقایسه با شاهد داشت. غلظتهای بیشتر اثر معنی داری بر این صفت نگذاشت. سایر صفات اشاره شده در این آزمایش تحت تاثیر محلول پاشی برگی »روی« قرار نگرفت.

کلمات کلیدی: زعفران، روی، محلولپاشی

Effect of zinc foliar application on some traits of saffron (crocus sativus L)

Elnaz Zamani1,Hooman Salari2 1MSc student of plant breeding, Department of Agronomy and Plant Breeding, Razi University 2Assistant Professor, Department of Agronomy and Plant Breeding, Razi University [email protected]

Zinc is an important element for the activity of dehydrogenase and proteinase enzymes, formation of RNA and growth regulators. Previous studies have shown that foliar spray of zinc in some species lead to increase the yield as well as the concentration of zinc in different tissues. This study has been conducted to investigate the effects of zinc foliar spray on the yield of saffron in addition to the determination of the appropriate concentration of zinc for the foliar application .The experiment was performed at the Research Farm of Razi University, Campuse of Agriculture and Natural Resources in Kermanshah, Iran. It has been carried out on the farming year of 1393-94. The experiment was compared in Randomized Complete Block Design with three-replication. Treatments is included of seven concentrations for zinc; control (0ppm), 250ppm, 500ppm, 750ppm, 1000ppm, 1250ppm and 1500 ppm. Foliar spray was completed at the end of the growth season. Fresh weight and dry weight of leaf, pod, root and corm were measured. Moreover, the number of pods, the number of corms, the length of corms, and the diameter of corms has been determined. Chlorophyll a, chlorophyll b and carotenoid content also has been studied. Our results showed that the zinc foliar spray increased the dry weight of corms in 1000 ppm significantly. Furthermore, the carotenoid content is also significantly raised when the zind is applied in 750 ppm. However, other parameters have not been affected by zinc foliar application.

Key words: Saffron (crocus sativus L), Zinc, Foliar application

تجزیه زیستی دودکان توسط سیانو باکتری های جدا شده از منطقه آلوده به نفت

. ندا سلطانی )1(. طاهر نژاد ستاری )2(.الناز کیاور)2(. فاطمه نظری )2( . مهدی بلفیون)2( گروه تخصصی میکروبیولوژی نفت جهاد دانشگاهی دانشگاه شهید بهشتی)1( دانشکده علوم پایه دانشگاه آزاد اسالمی واحد علوم و تحقیقات تهران)2( [email protected] 09121194867

آلودگیهای نفتی از مهمترین مشکالت زیست محیطی محسوب میشوند.این ترکیبات به دلیل ماندگاری باال در محیط و اثرات زیانبار بر سالمت انسان در کشورهای تولید کننده از جمله ایران از مهمترین نگرانیهای زیست محیطی محسوب میشوند. کاهش آلودگیهای زیست محیطی و بکارگیری سیانوباکتریهای مستعد و توانمند در تجزیه ترکیبات نفتی با بررسی اثر سیانوباکتری های جدا شده در تجزیه ترکیبات نفتی. نمونه مورد نظر از جزیره خارک جمع آوری شد و پس از جدا سازی و خالص سازی برای بررسی توانمندی نمونه سیانو باکتری اسپیرولینا در تجزیه هیدروکربن نفتی )دودکان( پس از تهیه محیط کشت مناسب )زارووک( و تلقیح جلبک و افزودن دودکان 84 ساعت یکبار تا 4 روز از افزودن عامل تیمار آنالیز به روش . GC انجام گرفت 84 ساعت پس از تلقیح 53.53% دودکان توسط سیانو باکتر تجزیه شد و به همین ترتیب 69 ساعت پس از تلقیح 16.91% و 188 ساعت پس از تلقیح 18.61% و 162 ساعت پس از تلقیح 51.11% دکان توسط جلبک مذبور تجزیه یافت. بر اساس نتایج بدست آمده بیشترین مقدار تجزیه 2 روز بعد از تلقیح است و به همین ترتیب در روزهای دیگر میزان تجزیه کاهش داشته ولی همانطور که مشخص شده در روز 4 میزان کاهش افزایش داشته که به علت افزایش رشد در نتیجه افزایش میزان بیومس و همینطور افزایش متابولیسم جلبک می باشد در روز هشتم میباشد.

واژه های کلیدی: تجزیه زیستی . اسپیرولینا . نفت . آالینده هیدروکربونی . دکان

Biodegradation of Dodecane by cyanobacteria isolated from oil polluted region

Authors: Soltani N2,Nejad Sattari T1,Kyavar E1,Nazari F2,Bolfion M2 Department of science, Science and Research branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.1 Department petroleum microbiology ,Research Institute of Applied Science ,ACECR, Shahid Beheshti Univ ,Tehran2 [email protected] 09121194867

Oil pollution can have a wide ranging effect with long lasting environmental disaster in oil producing countries including Iran. Microorganism Cyanobacteria participate in mitigation Of the effect of oil pollution by biodegradation of hydrocarbons and its consequence in ecosystem. Samples were obtained from Khark Iland and separation and purification and improvement in capability of cyanobacterium Spirulina for degradation of dodecane were done. culture were grown by inoculation of algae and dodecane once per 48h up to a days. Analysis were done by GC (Gas Chromatography). Degradation of dodecane about %35.37 in 48h , %19.61 in 96h , %14.90 in 144h , %30.10 in 192h after inoculation of algae. The highest amount of oil biodegradation after 48h , in fact cyanobacterium Spirulina showed 58% biodegradation of dodecane in 48h with biphasic biomass effect.

Key Words: Biodegradation , Spirulina , Dodecane

بررسی اثر تنش شوری و سالیسیلیک اسید بر فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی گیاه پنبه GT40 Gossypium hirsutum L. ) ( رقم

الهام ترابی زاده1 ،فرح فراهانی2،زهرا نورمحمدی 3،عمران عالیشاه4 1-دانشجوی دوره کارشناسی ارشد گروه زیست شناسی ، دانشگاه آزاد اسالمی ،واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران 2-عضوهیات علمی گروه میکروبیولوژی، دانشگاه آزاد اسالمی، قم، ایران 3-عضوهیات علمی گروه زیست شناسی ،دانشگاه آزاد اسالمی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران 4-عضوهیات علمی مرکز تحقیقات پنبه، گرگان، ایران [email protected]_21122342331

شوری در گیاهان موجب تغییر فرایندهای متابولیکی میشود. در ایران شوری محدودکننده کشاورزی است، چون پنبه از محصوالت فیبری مهم میباشد، در این مطالعه اثر تنشمذکور و سالیسیلیکاسید(SA) که از ترکیبات بهبوددهنده این تنش است بر آنزیمهای کاتاالز، پراکسیداز و پروتئین پرولین بررسی شد. گیاهچههای حاصل از بذر پنبه رقم GT40 در گلدان کاشته شد، تیمارهای آزمایش شامل:گیاهان کنترل با آبیاری نرمال وآبیاری گیاهان دیگر با 2.3 و1 میلی موالر SA، 122و132میلی موالر NaClو 2.3میلی موالرSA با132میلیموالر NaCl بود.پارامترهای فیزیولوژیکی ژنوتیپ GT40 پس از تیماردهی و سپس یکهفته آبیاری معمولی اندازگیری و نتایج نشان داد بیشترین میزان فعالیت آنزیم کاتاالز در تیمار کلریدسدیم )mM 132( برابر با2.223)تغییراتجذبنوریدردقیقهدرمیلیگرموزنترپروتئین( بود که نسبت به گیاهان کنترل 122% افزایش یافته و در سطح احتمال 3% معنی دار بودند. فعالیت آنزیم پراکسیداز در تیمارهای سالسیلیک اسید )mM 0.5( و تیمار کلرید سدیم به همراه سالسیلیک اسید )mM + 100 mM 0.5( مشاهده شدند و میزان فعالیتها به ترتیب 0.088 و 0.098)تغییراتجذب نوریدردقیقهدرمیلیگرموزنترپروتئین( بودند.مقدار پرولین ریشه در تیمار کلرید سدیم)mM 150(برابر با 0948. میلی گرم بر گرم وزن تر بود که نسبت به گیاهان کنترل افزایش نشان دادند. همچنین مقدار پرولین دربرگهای گیاهان تیمارشده، کنترل وپسازیکهفته آبیاری معمولی صفر بود و این مسئلهنشاندهنده عدمبیوسنتز پرولین در برگهاست. تنش شوری در رقم GT40 میزان فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی برگ و بیوسنتز اسیدآمینه پرولین ریشه را افزایش داد.

کلماتکلیدی: پنبه، تنش شوری، کاتاالز، پراکسیداز، پرولین

Effects of salinity stress and salicylic acid on activity of antioxidant enzymes of GT40 cotton cultivar (Gossypium hirsutum L.)

Elham Torabizade1, Farah Farahani2, Zahra Noormohammadi3, Omran Alishah4 1-Ms.c Student of department of Biology, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran 2-Associate Professor of department of Microbiology, Qom Branch, Islamic Azad University, Qom, Iran 3-Assistante Professor of department of Biology, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran 4-Associate Professor of Cotton Research Institute, Gorgan, Iran [email protected], 09122342559

Salinity in plants caused changes in metabolic processes. Cotton is one of the important fiber products which may be affected by salinity in Iran. Therefore, in this study the effects of salinity stress and salicylic acid (SA) as improvement of abiotic stress were examined on catalase and peroxidase enzyme activities as well as proline. Cotton seeds were cultivated in pots and treatments includes; control plants with normal irrigation and the other plants treatments with 0.5 and 1mM SA, 100 and 150mM NaCl and finally combination of 0.5mM SA and 150mM NaCl were performed. Physiological parameters were measured after treating and following seven days of irrigation. Maximum activity of catalase in 150mM NaCl treatment was0.025 (ΔOD/Min/mg.protein) which increased 100% in comparison to control plants with significant difference (P<0.05). Activity of peroxidase in salicylic acid treatment (0.5mM) and salicylic acid with NaCl were 0.088, 0.098 (ΔOD/Min/mg.protein) respectively. The amount of prolin extracted from roots were 0.0948mg/g of wet weight in 150mM NaCl treatment, which were higher than control plants after one week irrigation. On the other hand, no prolin was detected in both control and treated plant leaves after one week irrigation. This results showed that prolin in GT40 cotton cultivar did not biosynthesize .The salinity stress in the GT40 cultivar increased the activity of antioxidant enzyme in leaves and prolin in root.

Keywords: Cotton, salinity stress, catalase, peroxidase, prolin

واکنش برخی از خصوصیات کمی و کیفی سه گیاه علوفهای ذرت، سورگوم و تاج خروس زراعی به تراکم بوته و تاریخ کاشت در استان فارس

الهام مشاور*1، یحیی امام2، حمید مدنی3، قربان نورمحمدی4، حسین حیدری شریف آباد4 1- دانشجوي دكتري دانشگاه آزاد علوم و تحقيقات تهران 2-استاد دانشگاه شيراز 3-عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اراك-4 استاد دانشگاه آزاد علوم و تحقيقات تهران نویسنده مسئول: [email protected] -- 02703027120

به منظور بررسي مقایسه تأثير 3 گياه علوفهاي، تراكم بوته و تاریخ كاشت بر عملکرد كمّي و كيفي، پژوهشي در سال 7322 در دو منطقه واقع در مرودشت فارس صورت گرفت. تيمارها شامل نوع گياه )ذرت علوفهاي 004، سورگوم علوفهاي رقم اسپيدفيد، گياه جدید زراعي تاجخروس علوفهاي(، تراكم بوته )00000، 03000، 000/770 بوته در هکتار( و تاریخ كاشت )7، 71، 30 تيرماه( بود. آزمایش به صورت كرتهاي دوبار خرد شده در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي در 3 تکرار انجام شد. تجزیه واریانس مركب دادهها نشان داد تيمارهاي نوع گياه، تراكم بوته و تاریخ كاشت، اثر معنيداري بر عملکرد علوفه خشک، قطر ساقه، ارتفاع بوته، تعداد برگ در بوته، درصد پروتئين دانه، درصد فيبر و ميزان آهن دارند. بطوري كه بيشترین ميزان عملکرد علوفه، تعداد برگ، درصد پروتئين دانه، ميزان آهن و قطر ساقه به ترتيب با 00/77202 گرم در مترمربع، 30/323 عدد برگ در بوته، 017/74 درصد پروتئين دانه، 440 ميليگرم در كيلوگرم وزن خشک ، 70/0 سانتيمتر و كمترین درصد فيبر خام )2/44%( متعلق به گياه تاجخروس علوفهاي با تراكم 00000 بوته در هکتار در تاریخ كاشت 71 تيرماه بود. كمترین عملکرد علوفه خشک )20/7202 گرم در مترمربع(، قطر ساقه )01/7 سانتيمتر(، تعداد برگ )10/77 عدد در بوته( و بيشترین درصد فيبر خام )20/32( متعلق به گياه سورگوم بود. بيشترین ارتفاع بوته در گياه ذرت با ميانگين700/203 سانتي متر در تاریخ كاشت 30تيرماه با تراكم 770000بوته در هکتار حاصل شد. نتایج این پژوهش نشان داد گياه تاجخروس علوفهاي با تراكم 00000 بوته در هکتار در تاریخ كاشت 71 تيرماه جهت كشت در منطقه فارس مناسب بوده و از لحاظ صفات مورد بررسي در این آزمایش برتر از دو گياه دیگر است.

واژه هاي كليدي: پروتئين دانه، آهن، ارتفاع بوته، عملکرد علوفه، تراكم بوته، تاریخ كاشت.

Response of some Qualitative and Quantitative traits of Forage Crops corn, Sorghum and Amaranth to sowing date and density in Fars province

Elham Moshaver*1, Yahya Emam2, Hamid Madani3, Ghorban NourMohamadi4, Hossein Heidari Sharifabad4

*1. ph.D Stuent of Crop physiology , Department of Agronomy, Science and Research Branch Islamic Azad University,Tehran,Iran 2. Professor of Shiraz University,Iran. 3. Professor of Islamic Azad University, Arak Branch, Iran. 4. Professor of Department of Agronomy, Science and Research Branch Islamic Azad University,Tehran,Iran ([email protected])

We investigated effects of planting date and density on quantitative and qualitative performance of three grass species in year 2013 in Marvdasht area of Fars province. Treatments included plant species (forage corn 704, forage sorghum cultivar Speedfeed and a new forage crop,amaranth), plant density (66000, 83000 and 110000 plants per hectare) and planting date (June 22, July 6, July 21). The experiment conducted as split split-plot in a complete random design with 3 replications and in two locations. Combined analysis of variance indicated that, plant species, planting density and date significantly affected hay production,stalk diameter,height of plant, number of leaves per plant, and content of fiber, iron, such that the highest hay production (11279.70 g m-2), leaf count (393.38 leaves per plant), grain protein content (14.85%), iron (446 mg kg-1 dry matter) and stalk diameter (and 7.16 cm)and the lowest fiber content (9.44%) was that of amaranth with density of 66000 plant per hectare planted on July 6, while the minimum hay production (1269.97 g m-2), stalk diameter (1.75 cm), leaf count (11.5 per plant) and the maximum fiber content (26.39% DM) belonged to sorghum. the highest of height of plant was in corn(273.16 cm) in July 21 with density of 110000 plant per hectare. The results of this experiment showed that amaranth with density of 66000 plant per hectare and sowing date July 6 was appropriate and superior that other species regarding evaluated traits in Fars province.

Keywords: Protein of seed, Iron, height of plant, hay production, density ,sowing date.

تاثیر اسید سالیسیلیک بر میزان کربوهیدراتهای محلول در برگهای گیاهان سویا تیمار شده با کادمیوم

الهام معرفت، دکتر لیال شبانی، دکتر ریحانه عموآقایی الهام معرفت: جهرم-خیابان 51 خرداد-کوچه شهید تقوایی-کدپستی:68545-11555 دکتر لیال شبانی: دانشگاه شهرکرد-دانشکده علوم پایه دکتر ریحانه عموآقایی: دانشگاه شهرکرد-دانشکده علوم پایه Email: [email protected] Tel: 09178915585

کادمیوم از جمله آالیندههاي محیط زیست میباشد که اثرات سمی بر گیاهان، جانوران و انسان دارد. اسید سالیسیلیك به عنوان یك مولکول پیامرسان داخلی نقش مهمی در تحمل گیاهان به تنشهاي زیستی و غیر زیستی ایفا میکند. مهمترین هدف این پژوهش بررسی نقش اسید سالیسیلیك بر میزان کربوهیدراتهاي محلول در برگهاي گیاهان سویا در برابر تنش اکسیداتیو ناشی از کادمیوم میباشد. ابتدا نیمی از بذرهاي سویا بعد از ضد عفونی، در اسید سالیسیلیك 1/0 میلیموالر و نیمی دیگر در آب مقطر به مدت شش ساعت خیسانده شدند. سپس، بذرها به گلدانهاي پالستیکی حاوي پرلیت منتقل شده و این گلدانها در اتاقك رشد قرار داده شدند. نیمی از گلدانها با محلول غذایی هوگلند حاوي کلرید کادمیوم 000 میکروموالر و نیمی دیگر تنها با محلول غذایی هوگلند آبیاري شدند. بعد از سه هفته گیاهان برداشت و میزان کربوهیدرات آنها اندازهگیري شد. این آزمایش با تیمار کادمیوم در دو سطح 0 و 000 میکروموالر و تیمار اسید سالیسیلیك در دو سطح 0 و 1/0 میلیموالر و یك رقم سویا به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کامل تصادفی و با سه تکرار انجام شد. بعد از 00 روز میزان کربوهیدراتهاي محلول در برگهاي گیاهان سویا اندازهگیري شدند. در بررسی اثر متقابل اسید سالیسیلیك و کادمیوم، میزان کربوهیدرات در گیاهان تیمار شده با کادمیوم در مقایسه با گیاهان شاهد افزایش یافت. همچنین، اسید سالیسیلیك در گیاهان شاهد تاثیر معنیداري در میزان کربوهیدرات نداشت؛ ولی در گیاهان تیمار شده با کادمیوم میزان کربوهیدراتهاي محلول را افزایش داد. به طور کلی، میتوان نتیجهگیري کرد که اسید سالیسیلیك سمیت کادمیوم را از طریق افزایش میزان کربوهیدراتهاي محلول در گیاهان سویا کاهش داده است.

واژههاي کلیدي: اسید سالیسیلیك، سویا، کادمیوم، کربوهیدرات

Effect of salicylic acid on soluble carbohydrates contents in the leaves of soybean plants treated with cadmium

Elham Marefat, Dr. Leila Shabani, Dr. Reyhaneh Amooaghaie [email protected]

Cadmium (Cd) is one of the environmental pollutants which has toxic effects on plants, animals and humans. Salicylic acid (SA) as an internal signaling molecule plays an important role in the tolerance of plants to biotic and abiotic stresses. The main purpose of this study is the survey of the role of salicylic acid on soluble carbohydrates contents in the leaves of soybean plants against oxidative stress induced by cadmium. Firstly, half of soybean seeds after disinfection in 0.5mM salicylic acid and the other half in distilled water were soaked for 6hrs. Then, the seeds were transferred to the plastic pots containing perlite and these pots were placed in a growth chamber. Half of pots with Hoagland’ solution containing 200µM CdCl2 and the other half only with Hoagland’solution were irrigated. After 3 weeks, the plants were harvested and measured the amount of carbohydrates. The experiment was conducted with cadmium treatment at 2 levels of 0, 200 µM and salicylic acid treatment at 2 levels of 0, 0.5mM and a soybean variety as factorial and completely randomized design and with 3 replications. After 20 days, soluble carbohydrates contents were measured in the leaves of soybean plants. In the survey of interaction effect of salicylic acid and cadmium, carbohydrates contents increased in plants treated with cadmium compared with control plants. Also, salicylic acid in the control plants had no significant effect in carbohydrates contents; but in plants treated with cadmium increased the amount of soluble carbohydrates. In general, it can be concluded that salicylic acid decreased cadmium toxicity by increasing the amount of soluble carbohydrates in soybean plants.

Key Words: Cadmium, Carbohydrate, Salicylic acid, Soybean

کادمیم و اثر آن بر شاخص های جوانه زنی بذر پنیرک

1 الهام نیسی، 1*پرژک ذوفن 1دانشگاه شهید چمران اهواز، دانشکده علوم، گروه زیست شناسی، اهواز، ایران *آدرس ایمیل نویسنده مسئول: [email protected]

کادمیم با فعالیت های صنعتی و استفاده از کودهای شیمیایی وارد خاک و گیاه می شود و می تواند بر مراحل مختلف چرخه زندگی گیاه بویژه مرحله جوانه زنی که در استقرار بعدی گیاه حائز اهمیت است، موثر باشد. با توجه به رویش و پراکنش وسیع گیاه پنیرک در منطقه صنعتی شرکت فوالد خوزستان، به عنوان اولین گام در بررسی توانایی این گیاه در جذب کادمیم، تاثیر غلظت های مختلف آن بر شاخص های جوانه زنی بذر مورد مطالعه قرار گرفت. پس از جمع آوری بذرها از نواحی صنعتی شرکت فوالد خوزستان و ضدعفونی سطحی با هیپوکلریت سدیم02درصد، بذرها در ظروف پتری حاوی کاغذ صافی خیس شده با غلظت های 2، 12، 02 و 022 میکروموالر نیترات کادمیم قرار داده شدند و به انکوباتور با دمای ºC 1±02 انتقال یافتند. در پایان روز هفتم، درصد جوانه زنی، طول ریشه چه و ساقه چه، وزن تر دانه رست، سرعت جوانه زنی و بنیه بذر مورد بررسی قرار گرفتند. کادمیم در مقایسه با شاهد تاثیری در سرعت و درصد جوانه زنی نداشت. افزایش غلظت کادمیم منجر به کاهش طول ریشه چه و ساقه چه و شاخص بنیه بذر شد. اگرچه مقادیر مختلف کادمیم نسبت به شاهد وزن تر را کاهش دادند، اما اختالف معنی داری بین دانه رست های رشدیافته در این غلظت ها مشاهده نشد. براساس نتایج به نظر می رسد که افزایش میزان کادمیم با کاهش طول دانه رست ها و بدون تاثیر منفی بر درصد جوانه زنی منجر به کاهش شاخص بنیه بذر می گردد.

واژه های کلیدی: کادمیم، جوانه زنی، پنیرک

Cadmium and its’ effect on germination indices of Malva parviflora L. Seeds

1Elham Neysi, 1*Parzhak Zoufan 1Dep. of Biology, Faculty of Sciences, Shahid Chamran University of Ahvaz, Ahvaz, Iran *Corresponding author’s Email:[email protected]

Cadmium is transferred to the soil and plant body through industrial activities and chemical fertilizer. This metal is effective on different stages of the plant life cycle, especially seed germination as an important phase in the plant subsequent stability in environment. Respecting growth and vast distribution of M. parviflora in the region of Khuzestan Steel Company, as a first step to assess ability of absorption by this plant, the effect of different concentrations of Cd was studied on germination parameters. After collecting from the industrial site of Khuzestan Steel Company and surface sterilization with 20% Sodium hypochlorite, the seeds were put on Petri dishes with different concentrations of Cd including 0, 10, 50 and 200 µM. Petri dishes were transferred to the incubator with a temperature 24±1 ºC. At the end of the 7th day, germination percentage and rate, radicle and plumule length, seedling fresh weight and seed vigour were investigated. There was no meaningful difference between the seedlings grown under Cd stress and control conditions relating to germination percentage and rate. With increasing Cd concentration, radicle and plumule length and seed vigour decreased. Cadmium was caused fresh weight loss compared to the control plants. It is supposed that Cd has no negative effect on germination percentage, nevertheless elevated levels of Cd reduces seed vigour via decreasing length of seedling.

Key words: cadmium, germination, Malva parviflora

مقایسه رشد جلبک سبزکلرال ولگاریس در منابع آبي و محيط کشت هاي مختلف

الهه سادات رضوي1 و عباس المدرس* *دکترای فیزیولوژی گیاهی ، گروه فیزیولوژی گیاهی ،دانشگاه اصفهان 1دانشجوی ارشد فیزیولوژی گیاهی، گروه فیریولوژی گیاهی ، دانشگاه اصفهان [email protected] 34101119190

کلرال ولگاریس از جلبک هایی است که به صورت گسترده ای به منظور تولید مکمل های غذایی ، مواد دارویی و سوخت های زیستی رشد داده می شود. در اکثر نقاط کشور بعلت کمبود اب شیرین و تبخیر باال، الزمست جلبک درفتوبیوراکتور رشد داده شود.همچنین هزینه های باالی محیط کشت رشد جلبک ها را محدود کرده است.هدف ازاین مطالعه بررسی پساب فاضالب شهری به عنوان منبع آبی و یک محیط کشت مناسب برای رشد ریز جلیک کلرال ولگاریس میباشد دراین مطالعه رشد ریزجلبک در سه محیط کشت بررسی شد. محیط کشت اول بعنوان شاهد با فرمول بولد و اب شیرین، محیط کشت دوم پساب فاضالب شهری استریل شده و محیط کشت سوم همان محیط کشت دوم به عالوه کودهای شیمیایی مطابق با استانداردهای جهانی انتخاب گردید.این فرمول شامل:آمونیوم سولفات )153 میلی گرم در لیتر (،اوره)5/7 میلی گرم در لیتر(وسوپرفسفات )15میلی گرم در لیتر( بود.دراین بررسی ویژگی های وابسته به رشداز جمله بیشینه جذب نوری و بیومس در محیط های مختلف کشت با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج نشان دادکه بیشینه جذب نوری در طول موج083 نانومتردرمحیط کشت های اول،دوم وسوم به ترتیب 4/1،1/1و85/1بود.همچنین بیومس درمحیط های کشت فوق بهترتیب08/3، 93/3و05/3گرم درلیتربود.. جذب نوری و بیوماس در محیط کشت بولد بیشتر از پساب فاضالب به تنهائی بود. اما این مقادیر در محیط کشت بولد و پساب فاضالب غنی شده با کودهای شیمیائی نسبتا مشابه بودند.هزینه تولید جلبک با پساب فاضالب بعنوان منبع اب و کودهای شیمیائی بعنوان مکمل های غذائی بسیار کمتر از محیط کشت بولد با اب شیرین است.جلبکها منابع مناسبی برای تولیدموادغذائی،داروئی وسوخت های زیستی هستند.انهابرای رشدخودنیازبه یک منبع آب ومکمل های غذائی دارند. برای تولید جلبک در سطح وسیع نیاز به اب فراوان و محیط کشتی است که درضمن رشد جلیک مقرون به صرفه باشد.مناسب ترین محیط کشت برای رشد جلیک کلرالغنی سازی پساب شهری با کودهای شیمیائی است.

واژه های کلیدی: کلرال ولگاریس ، محیط کشت ، پساب شهری ، کود های شیمیائی، جلبک

Comparision of green algea, Cholorella Vulgaris growth in different

water sources and media

Elaheh sadat Razavi and Abbas Almodares* *professor of plant physiology , department of plant physiology , Esfahan university 1 master student of plant physiology , department of plant physiology , Esfahan university [email protected]

Chlorella Vulgaris is widely cultivated alga for producing food supplements, pharmaceutical and biofuels. In most parts of the country, due to shortage of fresh water and high transpiration rate it is necessary to use photobioreactor for growing algae. Also expensive growth media limits algae growth. The purpose of this study was to use waste water as a source of water and a suitable growth media for growing chlorella. Three sources of waters and cultural media were studied. First fresh water and Bold media as control. Second sterilized waste water without any nutrient supplements and the third sterilized wastewater supplemented with 125 mg/l ammonium solfate, 7.5 mg/l urea and 25 mg/l superphosphate (25mg/l) .Maximum OD and biomass of these three media sources were compared. The results showed that OD for the first, second and third media was 2.9, 1.1 and 1.85 respectively. The biomass of these media was 0.68, 0.40 and 0.65 g/l respectively. There were significant differences among the media. These measurements were higher for the first medium than the second but were similar for the first and third medium. Algae production cost with wastewater as a source of water and chemical fertilizer as a source of nutrient was much cheaper than fresh water and Bold media. Algae are good sources for food, pharmaceutical and biofuels. For their growth, water and nutrient is needed. For large scale algae production an economical source of water and nutrient is required. The suitable source for algae production is waste water enriched with agriculture fertilizer. Conclusion: The results revealed wastewater with agricultural fertilizers is a good substitute for optimal growth and cost effective medium to large scale production of Chlorella vulgaris.

Key words: Chlorella Vulgaris; culture medium; wastewater; agricultural fertilizers; algae

مطالعه تاثیر دماهای مختلف بر برخی از شاخصهای جوانهزنی و رشد گیاهچه گلرنگ تحت شرایط آزمون پیری تسریع شده بذر

امیر بابولی1، مهدی تاجبخش2، مهدی قیاسی2 1- دانشجوی کارشناسیارشد زراعت دانشگاه ارومیه 2- استاد دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه 2- استادیار دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه پست الکترونیک نویسنده مسئول: [email protected]

پیری بذر فرآیندی اکوفیزیولوژیکی است که تنها تابع زمان نبوده و متغیرهایی مثل دما و رطوبت نیز بر روی آن تاثیر دارند. پیری یا زوال بذر را میتوان کاهش کیفیت، قدرتزیستی و بنیه بذر تعریف کرد. آزمون پیری تسریع شده بذر از روشهای متعارف ارزیابی قوای زیستی بذر بهشمار میرود. هدف از این آزمایش بررسی و تعیین تاثیر دماهای مختلف در طی آزمون پیری تسریع شده بر سطوح زوال بذر گلرنگ در شرایط آزمایشگاه میباشد. جهت بررسی تاثیر دماهای مختلف بر پیری، بذور گلرنگ در معرض سه دمای 03، 03 و 03 درجه سانتیگراد با رطوبت 133 درصد به مدت 04 ساعت قرارگرفتند. بذور شاهد در معرض پیری تسریع شده قرار نگرفتند. به منظور انجام آزمون جوانهزنی استاندارد و همچنین آزمون بنیه بذر تعداد 33 عدد بذر در داخل پتریدیشهایی به قطر نه سانتیمتر که هر کدام حاوی دو عدد کاغذصافی بودند )بین کاغذصافی( قرارگرفتند. هر تیمار شامل سه تکرار بود. دمای آزمایش 23 درجه سانتیگراد در نظر گرفته شد. صفات مورد ارزیابی در این تحقیق درصد نهایی جوانهزنی، طولگیاهچه، وزنترگیاهچه، طول ساقچه، طول ریشچه، وزنتر ساقچه، وزنتر ریشچه، وزنخشک ساقچه، شاخص جوانهزنی )GI(، متوسط زمان جوانهزنی )SVI ،)MGT طولی و SVI وزنی اندازهگیری بودند. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه واریانس تاثیر دماهای استفاده شده در پیری تسریع شده بر روی کلیه صفات مورد مطالعه در سطح احتمال 99 درصد )به جز وزن تر ریشچه و متوسط زمان جوانهزنی که در سطح احتمالی 93 درصد معنیدار شدند( معنیدار بود. نتایج مقایسه میانگینها نشان داد که با افزایش دمای آزمایش، کلیه صفات مربوط به جوانهزنی و شاخصهای رشد گیاهچه کاهش مییابد. شدت این کاهش برای وزنتر ریشچه و متوسط زمان جوانهزنی کمتر بود. با توجه به نتایج حاصل از مقایسه میانگین تیمار، شاهد در تمام صفات اندازگیری شده )بهجز دو صفت وزن تر گیاهچه و متوسط زمان جوانهزنی( دارای بیشترین میانگین و از لحاظ آماری در گروه مستقلی جای گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که دماهای باالتر از 03 درجه سانتیگراد با شدت بیشتری منجر به تضعیف قدرت زیستی بذر شد.

کلمات کلیدی: گلرنگ، پیری تسریع شده، جوانهزنی، گیاهچه

Effect of Various Temperatures on Some Safflower Germination and Growth Indexes in Accelerated Aging Test

Amir Babooli1, Mehdi Tajbakhsh2, Mehdi Ghiyasi2 Corresponding author’s Email: [email protected]

Seed-aging is an ecophysiologic process which is not only dependent on time but is influenced by variables such as temperature and humidity. Seed-aging or seed-deterioration can be defined as a decline in the quality and the vigor of the seed. The Accelerated Aging Test is considered as a common method for evaluating the seed vigor. The present paper’s aim is to study the effect of different temperatures in the accelerated aging test on safflower seed’s deterioration levels in the laboratory conditions. To study the effect of various temperatures on aging, safflower seeds were separately exposed to 30º, 35º, and 40º Celsius with a humidity of 100 percent for 48 hours. Controlled seeds were not exposed to the accelerated aging. For the standard germination test and also the seed vigor test, 50 seeds were put in petri dishes with 9 cm. diameters that each included two filter papers (i. e. the seeds put between papers). Each treatment included three replications. The test’s temperature was 25º Celsius. The evaluated criteria in this study were the following: final germination percentage (FG), seedling length, seedling wet weight, shoot length, root length, shoot wet weight, root wet weight, shoot dry weight, germination index (GI), main germination test (MGT), and seedling vigor index (SVI). According to the results of the analysis of variance, the effect of the temperatures used in accelerated aging on all the criteria (except the root wet weight and MGT which were significantly affected at the %95 level) at the %99 level was significant. The results of the means comparison showed that all the criteria related to germination and seedling growth index decrease when the temperature increases. For root wet weight and MGT, this decrease was in a lower level. According to the results taken from the means comparison, the controlled treatment in all the evaluated criteria (except seedling wet weight and MGT) had the maximum means. The results showed that temperatures higher than 35º Celsius more increasingly cause seed vigor deterioration.

Key words: Safflower, Accelerated Aging, Germination, Seedling

تاثیر تیمار پیش از کاشت بذر بر جوانه زنی و رشد گیاهچه گلرنگ

کاهش قدرت جوانهزنی در دانههای روغنی از مشکالت شای در زراعت ای مصووات بهشمار میرود. راهکارهای متعددی برای بهبود قدرت جوانهزنی و رشد گیاهچه ارائه شده است. یکی از مقرون به صرفهتری و کاراتری ای روشها استفاده از تیمارهای پیش از کاشت، که موسوم به پرایمینگ بذر )seed priming( میباشد است. هدف از ای مطالعه ارزیابی تاثیر تیمارهای مختلف پیشاز کاشت بر جوانهزنی و رشد گیاهچه گلرنگ بود. تیمارهای مورد مطاله در ای پژوهش هیدروپرایمینگ، اسموپرایمینگ با پتاسیم نیترات )KNO3 (، منوپتاسیم فسفات )KH2PO4( و سدیم کلرید )NaCl( بودند. سطح تیمارهای اسموپرایمینگ به ترتیب 2.2 ، 2.2 و 1 درصد بود. بذور شاهد تصت هیچ تیماری قرار نگرفتند. در تیمار هیدروپرایمینگ از آب مقطر جهت پرایم بذور استفاده شد. پس از تهیهی مصلولهایی با غلضتهای ذکر شده بذور در داخل آنها غوطهور شدند. مدت زمان اعمال پرایمینگ بذر در هر چهار تیمار ذکر شده 8 ساعت بود. با توجه به نتایج بدست آمده از تجزیه واریانس مشخص گردید که تاثیر تیمارهای پیش از کاشت بر روی وزن تر گیاهچه، وزن خشک گیاهچه، شاخص جوانه زنی )GI( و متوسط زمان جوانه زنی )MGT( در سطح احتمال 99 درصد معنی دار بود. در حالی که تاثیر ای تیمارها بر روی درصد جوانه زنی )FG(، طول گیاهچه و شاخص بنیه گیاهچه )SVI( معنیدار نبود. مقایسه میانگی دادهها نشان داد که تیمار KH2PO4

KH2PO4 KNO3 بیشتری تاثیر را بر روی وزن تر گیاهچه داشته ای در حالی است که در رابطه با وزن خشک گیاهچه، و با هم در بااتری گروه آماری قرار گرفتند. همچنی تاثیر KNO3 و NaCl بر روی شاخص جوانه زنی )GI( بیشتر از سایر تیمار ها بود. تیمار شاهد تاثیر قابل توجهی را بر روی متوسط زمان جوانه زنی داشت. در نهایت با توجه به نتایج حاصل از ای پژوهش میتوان پیبرد که تمام شاخصهای جوانهزنی و رشد گیاهچه تصت تاثیر تیمارهای پیش از کاشت قرار نمیگیرند. همچنی تیمارهای پیش از کاشت نیز همیشه نمیتوانند در جهت بهبود شاخصهای ذکر شده عمل کنند.

کلمات کلیدی: تیمار پیشاز کاشت، پرایمینگ بذر، گلرنگ، گیاهچه، جوانهزنی

Effect of Pre-Sowing Treatment (Seed Priming) on Safflower’s Seed Germination and Seedling Growth

Amir Babooli1, Mehdi Tajbakhsh2, Mehdi Ghiyasi2 Corresponding author’s Email: [email protected]

Decline in the germination power is one of the most common problems that exist in the cultivation of oil seeds. A lot of methods have been presented to improve the seed’s germination power and the seedling’s growth. One of the most economic and efficient of these methods is the pre-sowing treatment which is often known as seed priming. The present study aims at evaluating the effect of various pre-sowing treatments on the safflower’s germination and the seedling’s growth. The studied treatments in this research included Hydro-priming and also Osmo-priming with Potassium Nitrate (KNO3), Monopotassium Phosphate (KH2PO4), and Sodium Chloride (NaCl). The concentrations of the Osmo-priming treatments were respectively 2.5%, 2.5%, and 1%. The controlled seeds were not exposed to any kind of treatment. In the hydro-priming treatment, distilled water was used to prime seeds. After making solutions with the above-mentioned concentrations, the seeds were soaked in them. The priming duration for each treatment was 8 hours. The results of the analysis of variance showed that the effect of the pre-sowing treatments on seedling fresh weight, seedling dry weight, germination index (GI), and main germination time (MGT) at 99% level was significant. Whereas the effect of these treatments on final germination percentage (FG), seedling length, and seedling vigor index (SVI) was not significant. Comparing the data means showed that KH2PO4 had the maximum effect on seedling fresh weight, whereas KNO3 and KH2PO4 had the maximum effect on seedling dry weight. However, the effect of KNO3 and NaCl on germination index was more than other treatments. The controlled treatment had a significant effect on the main germination time. According to the results of this research, it can be concluded that not all germination and seedling growth indexes are affected by pre-sowing treatments. Also, pre-sowing treatments cannot always lead to the above-mentioned indexes’ improvement.

Key words: Pre-Sowing Treatment, Seed Priming, Safflower, Seedling, Germination

(Raphanus sativus L.cv) UV-C تاثیر اشعه بر فعالیت سیستم آنتی اکسیدانی تربچه

2 2 2 1 آیسان همتی ، بهرخ دایی حسنی ، معصومه عابدینی ، ، سیامک فالحی 1-دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور 59149419022 [email protected] 2-استادیار گروه زیست شناسی دانشگاه پیام نور

اشعه ماوراء بنفش به عنوان عامل محیطی تنش زا اثرات زیانباری بر فرایندهای فیزیولوژیكی و رشد گونههای گیاهی دارد. گیاهان از طریق وابستگی به سازوکارهای خاص فیزیولوژیكی با این عوامل تنش زا که موجب تولید گونه های فعال اکسیژن دار در سلولهای گیاهی می شود، مقابله می کنند. تحقیق حاضر به منظور بررسی تاثیر اشعه UV-C بر فعالیت سیستم آنتی اکسیدانی گیاه تربچه) Raphanus sativus L.cv(، که گیاهی یک ساله و متعلق به تیره براسیكاسه است، صورت گرفت.این پژوهش به صورت آزمایش گلدانی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با کشت هیدروپونیک بذرهای سه رقم مختلف گیاه تربچه انجام شد. گیاهچه ها بعد از گذشت دو هفته ،در قالب تكرارهای معین، به مدت 15 روز و به مدت 1 دقیقه/ روز، تحت تیمار UV-C قرار گرفتند.فعالیت آنزیمهای سوپراکسیددیسموتاز، کاتاالز و پراکسیداز تاثیر تنش UV-C افزایش معنی داری نشان داد. رقم تربچه سیاه بیشترین میزان فعالیت در هر سه آنزیم مورد مطالعه را در مقایسه با دو رقم دیگر نشان داد که می تواند در راستای مقاومت باالی این رقم تحت شرایط تنش زا باشد.

واژه های کلیدی: تربچه، اشعه ماوراء بنفش، سیستم آنتی اکسیدانی

Effect of UV-C radiation on antioxidant system in radish (Raphanus sativus L.cv)

1Behrokh daeihassani2, Masoumeh abedini2, Siamak fallahi2 وAysan hematy 1- M.s.c student of payaemnoor university 2-Department of biology, payame noor university

UV stress is a limiting factor for plant growth and development and has negative effects on the plant physiological processes. Plants confront with enviremental stress conditions that produce ROS, via specific physiological mechanisms. In this Study to investigate the effect of UV-C radiation on the activity of antioxidant system in radish (Raphanus sativus L.cv), the plant is one year old and belong to brassicaceae. This experiment was conducted in a randomized complete blocks design with different varieties of plant radish seeds that cultured hydroponically in green house. After two weeks, seedlings were treated with UV-C for a period of 10 days for 3 minutes / day. Under this conditions, enzyme activity of superoxide dismutase, catalase and peroxidase increased significantly in all investigated varieties. Black radish variety showed the highest enzyme activity in each case compared with the other two which can be in order to high resistance of this variety.

Keyword: radish, UV, antioxidant system

بررسی میزان مقاومت به شوری دو گیاه هالوفیت: Seidlitzia rosmarinus و Reaumuria fruticosa از منطقه کال شور سبزوار

3 1 2 *1 بابک فدوی مزینان ، منیره چنیانی ، مه لقا قربانلی ، اسماعیل فیله کش 1 گروه زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه آزاد اسالمی، واحد گرگان، گرگان 2 گروه زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد 3 مركز تحقيقات كشاورزي ومنابع طبيعی سبزوار، سبزوار Email: [email protected] *

از آنجایی كه بسیياري از مناط ایران زز اللي ااي ششیو و ني ه ششیو محسیو می گردد و داراي ميزان باوي شوري شاک اسیت، بررسیی گيااان ااووفيت در زهت كاربرد بهينه آنها در راسااي بهبود وععيت مراتع كشور و مقووه كویرزدایی از اا يت باویی برشوردار اسییت ادف از این بررسییی، ارزیابی وییگی زوانه زنی و محاوي درونی عنا ییر دو گونه ااووفيای است این امر می تواند زمينه را براي گزینش و اسافاده از گيااان مذكور در بهينه سازي مراتعی كه در مناط شور لرار دارند، مهيا سیازد بذور و ن ونه ااي گياای Seidlitzia rosmarinus و Reaumuria fruticosa از منطقه كال شور سبزوار ز ع آوري شدند تست زوانه زنی بذراا در غلظت ااي اناخابی NaCl )0، 58، 070، 288 و 340 ميلی مول( در داشل ژرميناتور و با دماي C° 20 انجام گرفت اندازه گيري محاوي داشلی كلر، پااسیي و سیدی ن ونه ااي شاكسار برگ و ریشه گيااان به ترتيب بر مبناي Jeschke و ا کاران)Waling ،)1988 وا کاران)0151( و منطقی وا کاران)0338( انجام شد ناایج تجزیه واریانس داده اا مشیخ ن ود كه شوري ارر معنی داري بر كااش لدرت زوانه زنی بذرااي دو گونه گياای داشت مقایسه ميانگين ااي در ید زوانه زنی ار گونه گياای مشیخ ن ود كه گرچه با افزایش درزه شوري، در د زوانه زنی بذراا به طور معنی داري كااش یافت وويکن گونه S. rosmarinus ع لکرد بهاري در این فرایند داشیت بررسی داشلی عنا ر نشان داد كه براي ار سیه عنریر كلر، سدی و پااسي ، محاوي ربت شده در برگ گونه اا بيشار از ریشه آنها بود محاوي بيشاركلر ماعل به برگR. fruticosa و محاوي باوترسییدی مربوب به برگ S. rosmarinus بود وويکن در محاوي پااسییي برگ دو گونه گياای، تفاوت معنی داري مشییااده نشیید با ز ع بندي ناایج حا ییل از این بررسییی می توان بيان ن ود كه گياه .S rosmarinus به عنوان گياه مناسب در زهت كشت گسارده در مناط بيابانی با شوري باو در نظر گرفاه شود

واژه ااي كليدي: شوري، ااووفيت، Reaumuria fruticosa ،Seidlitzia rosmarinus

Evaluation of Salt Tolerance in Two Halophyte Plants: Seidlitzia rosmarinus and Reaumuria fruticosa from the Calshor, Sabzevar

, Monireh Cheniany2, Mahlagha Ghorbanli1, Esmaeel Filekesh3*Babak Fadavi Mazinan1 1 Department of Biology, Faculty of Science, Islamic Azad University, Gorgan Branch, Gorgan 2 Department of Biology, Faculty of Science, Ferdowsi University of Mashhad, Mashhad 3 Research Center for Agriculture and Natural Resources, Sabzevar Email: [email protected] *

Since many areas of Iran is characterized to be the arid and semi-arid climates and have high levels of soil salinity, survey of halophyte plants is very important to improve their proper application for improving pastures and deserts. The purpose of this study was to evaluate germination characteristics and internal element contents of two halophyte species. It would provide the basis for the selection and optimization of plants in pastures that are saline. Seeds and plant samples of Seidlitzia rosmarinus and Reaumuria fruticosa were collected from the Calshor, Sabzevar. The germination test was performed under NaCl concentrations (0, 85, 170, 255 and 340 mM) in Germinator at 21 °C. Measurement of internal content of chlorine, sodium and potassium of leave and root ash samples was done respectively on the basis of Jeschke et al. (1988), Waling et al. (1989) and Manteghi et al. (1986). Analysis of variance showed that the salinity had a significant effect on reducing the power of seed germination of two species. Comparison of germination percentage showed that although germination percentage of seeds decreased with salinity increasing, S. rosmarinus had a better performance for this process. Internal elements analysis showed that leaves had more contents of all elements chlorine, sodium and potassium than the roots. It showed more content of chlorine in R. fruticosa leaves, more content of sodium in S. rosmarinus leaves, but no significant differences in the potassium content of two species leaves. Taken together the results of this study, it could be said that S. rosmarinus can be considered a suitable plant for large-scale cultivation in desert areas with high salinity.

Key words: Salinity, Halophyte, Seidlitzia rosmarinus, Reaumuria fruticosa.

بررسی ریشه زایی ارقام زراعی گردو ایرانی تحت تاثیر نفتوکوئینون ژوگلون در شرایط آزمایشگاهی

4 3 2 *1 بابک فدوی مزینان ، منیره چنیانی ، حسن ابراهیم زاده ، کورش وحدتی 1 گروه زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه آزاد اسالمی-واحد گرگان، گرگان 2 گروه زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد 3 دانشکده زیست شناسی، پردیس علوم، دانشگاه تهران، تهران 4 گروه باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تهران، تهران Email: [email protected] *

تکثیر گردو در ابعاد وسیی ییامند تررز بر رو روهییا ریرسد یز ام سرپی نی ی مدکش ز باف و ری امدیاد اس . آیچی زی در ن فقی این هیی اا تاییرگاار و اا ب دش ت ایایز ایااد ری ی در رو اا ناز ر اس . ا ف ام این بررسزش ارمیابز ت اک روی یییز و یرفی ری یییی مایز ری قپری اا چیار رقم گردو مراعز ایرایز تح تاییر ترزیب فدپز ژوگپ ک در سی بییدی سیام فراید فی ی ل ژیک ن ردیظر اس . ری قپری اا گردو سایپد ش چد لرش زرناک و ااوارد بر رو نحیط اا ز "نایی"ش "القاء" و "یر " قرار داد ه ی تا دور اا تکثیرش القاءش بدیاک گاار و بیاک را بی ترتیب طز زدد . در دو طرح آمنای یز نفااو،ش یاف ز ئید ک ژوگپ ک با رپظ یک نیپز گرم در لیفر بی نحیط اا ز ی "نایی" و "القاء" اضافی گردی و در نایاک دور ش ویژگز اا ره و نعیار اا ارمیابز روی ری ی مایز ن رد بررسز قرار گرف تا ن خص زدد تاییر ترزیب ژوگپ ک بر فراید اا ری یی مایز باهی . بررسز یفایج بر ری قپری اا ارقام نخفپف گردو ی اک داد زی اگرچی ژوگپ ک باعث اف ایش فازف راا رهیی ) ومک ری قپریش رهیی ط لز ی سییاقیش نی اک رهیی برو وتع اد س ایی اا سای(ز در ارقام مراعز گردی ش ولیکن تاییرا، نداز بر فراید ری ی مایز )امدی گا درص ری ی مایزش تع اد ری ی بی اما ارس از و ط ل ری ی داهی . ری یی مایز در ری قپری اا سایپد بیفر ام سایر ارقام ت خیص داد ه . ژوگپ ک بی عد اک یک ترزیب فدپز عر در داول گیا گردو نح یی م نز گردد ولیکن یرز ت ای بی عد اک یک عانل وارسز نحرک در سی بییدی سییام ری ییی مایز گردو در هرایط آمنای گااز ن رد اسفااد قرار گیرد.

واژ اا زپی : گردو ایرایزش ژوگپ کش فراید ری ی مایزش ز دروک آمنای گااز

Evaluation the Effect of Naphthoquinone Compound, Juglone on Rooting Response of Persian Walnut Cultivars in In-vitro

3, Babak Fadavi Mazinan 4 2, Kourosh Vahdati , Hassan Ebrahimzadeh*1 Monireh Cheniany 1 Department of Biology, Faculty of Science, Ferdowsi University of Mashhad, Mashhad 2 School of Biology, College of Sciences, University of Tehran, Tehran 3 Department of Horticultural Sciences, College of Abooraihan, University of Tehran, Tehran Gorgan Branch, Gorgan-4 Department of Biology, Faculty of Science, Islamic Azad University Email: [email protected] *

Walnut (Juglans sp.) proliferation on a massive scale needs to focus on asexual methods such as transplanting, tissue culture and micropropagation. Success of these methods depends on the ability to make root. The purpose of this study was to evaluate vegetative potential and rooting capacity of shoot microcutting from four cultivars of Persian walnut (Juglans regia L.) in order to knowing how this ability can be increased for better breeding. In this research, we used microcuttings of four Persian walnut cultivars; Sunland, Chandler, Kerman and Howard on ‘base’, ‘induction’ and ‘development’ medium when they go pass multiplication, induction, initiation and expression periods, respectively. Naphthoquinone compound, Juglone (1 mgL- 1), was added to multiplication and induction medium in two separate experiments. Growth characteristics and measures criteria of rooting process were scored at the end of experiments. Effect of Juglone, in multiplication and induction medium on walnut microcuttings showed that although this compound increased growth factors (microcutting weight, shoot length, leave growth and lateral bud number), it had negative effects on rooting (based on rooting percentage, root number and length of root). The best rooting performance was in microcuttings of Sunland. Juglone as a main phenolic compound of walnut could not be used as an external application for in-vitro rooting optimization of walnut micropropagation.

Key words: Persian walnut; Juglone, Root response; In-vitro culture.

بررسی اثر کادمیم بر برخی پارامترهای رشدی و رنگیزههای فتوسنتزی در سلمک برگ گزنهای در

محیط کشت هیدروپونیک

1رویا رضوی زاده، *2پرژک ذوفن، 1بتول موسایی 1 گروه زیست شناسی، دانشگاه پیام نور نجف آباد، اصفهان، ایران 2گروه زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران پست الکترونیک نویسنده مسئول[email protected]

كادمیم به عنوان فلز سنگین، جزء عناصر ضروري براي گیاه نمی باشد، ولی به راحتی توسط سیستم ریشه اي جذب و سمیت آن براي گیاه 22-2 برابر سایر فلزات سنگین است. این تحقیق به منظور مطالعه اثرات ناشی از تنش كادمیم بر شاخصهاي رشدي و میزان رنگیزههاي فتوسنتزي در سلمک برگ گزنهاي انجام شد. پس از جمع آوري بذرها از مناطق اطاف صنایع فوالدسازي اهواز و كشت گلدانی در شرایط كنترل شده نوري و دمایی به مدت 02 روز، گیاهان به كشت هیدروپونیک با غلظت هاي مختلف كادمیم شامل 2، 12، 02 و 202 میکروموالر انتقال یافتند. سپس طول، وزن تر و خشک بخش هوایی و ریشه، سطح پهنک و میزان رنگدانه هاي فتوسنتزي در زمان هاي 2، 1، 2، 7 و 10 روز بعد از تیمار كادمیم بررسی شدند. نتایج نشان دادند كه با افزایش غلظت كادمیم و گذشت زمان، طول، وزن تر و خشک بخش هوایی و ریشه، سطح پهنک، مقدار كلروفیل a, b و كلروفیل كل و كاروتنوئیدها در مقایسه با شاهد كاهش معنی داري می یابد. كاهش در این شاخص ها براي غلظت 202 میکروموالر و در زمان برداشت 10 بسیار شدیدتر بود. بر اساس این نتایج به نظر می رسد كه كادمیم حتی در غلظت هاي پایین با ایجاد سمیت، منجر به كاهش شاخص هاي رشدي گردیده است.

واژه هاي كلیدي: كادمیم، پهنک برگ، كلروفیل، كاروتنوئید، سلمک برگ گزنهاي

The effect of cadmium on some growth parameters and photosynthetic pigments in Chenopodium murale L. grown in hydroponic conditions

1Roya Razavizadeh, *2Parzhak Zoufan, 1Batool Mousaie 1Dep. Of Biology, Payame Noor University of Najafabad, Isfahan, Iran 2Dep. Of Biology, Faculty of Sciences, Shahid Chamran University of Ahvaz, Ahvaz, Iran *Corresponding authors' Email: [email protected]

Cadmium (Cd), as a heavy metal and non-essential element for plant, is easily taken up by the roots. The toxic effect of Cd is about 2-20 times higher than other heavy metals in the plants. Aims: This survey was performed to study the effect of Cd stress on some growth parameters and photosynthetic pigments in Chenopodium murale L. The seed were collected from the area surrounding steel production companies in Ahvaz. The seeds were sown on the pots under controlled conditions of the light and temperature. After 40 days, the plants were transferred to hydroponic culture including 0, 10, 50 and 250 µM of Cd. Some growth parameters and pigment contents were determined at 0, 1, 2, 7 and 14 days after applying Cd treatments.The results demonstrated that with increasing concentration of Cd and prolong harvesting time, shoot and root length, fresh and dry weight, leaf area and amount of Chl a, b, total Chl and carotenoids significantly reduced compared to control. The parameters showed a severe decrease in the concentration of 250 µM and fourteenth day of harvesting time. Based on these results, it seems that due to the toxicity of Cd, even at low concentrations, mentioned growth properties decreased.

Key words: cadmium, chlorophyll, carotenoids, Chenopodium murale

ارزیابی برخی شاخص های مرتبط با جذب کادمیم در گیاه سلمک برگ گزنهای

1رویا رضوی زاده، *2پرژک ذوفن، 1بتول موسایی 1گروه زیست شناسی، دانشگاه پیام نور نجف آباد، اصفهان، ایران 2گروه زیست شناسی، دانشکده علوم ،دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران [email protected]:*پست الکترونیک نویسنده مسئول

استتفاده از گیاهان ججم دهنده یک رو مورر برا ذف للاا سنگین از محیط می باشد.این عناصر به عنوان آالینده ها معدنی غیرقابل ججایه وارد زنجیره ها غفایی میشتوند و می جوانند در موجودا زنده ایجاد مسمومیت و آسیب نمایند. این جحقیق به منظور بررستتتی جفب وجوانایی ججم کادمیم در گیاه ستتتلمک برز گانها رشتتتد یالته در منااق اارا صتتتنای لوالدساز اهواز که لعالیت ذوب للا درآن باالست، انجام شد. بفرها جم آور شده به مد 04 روز در گلدان کاشته و ستس به محیط کشتت مای با جرکیب اصتح شده جانسون دارا غلظت ها )شاهد(4، 14، 04 و 204 میکروموالر نیترا کادمیم منتقل شدند. با برداشت گیاهان در روزها 4، 1، 2، 7 و10 بعد از اعمال جنش کادمیم، مقدار للا در بخش ها هوایی و ریشته ا با دستگاه جفب اجمی بر ذسب گرم در کیلوگرم وزن ششک و برشی شاشص ها مرجبط با جفب جعیین شدند. نتایج بدست آمده ذاکی از جفب بیشتر للا کادمیم درریشه نسبت به اندام هوایی در گیاه مورد مطالعه بود )لاکتور انتقال کمتر از یک(. مقادیر شتاشص جحمل و درصتد نرر رشد با الاایش غلظت کادمیم و اوالنی شدن زمان برداشت کاهش معنی دار، در ذالی که لاکتور جغلیظ زیستی ریشه ها و شاشص جفب در مقایسه با شرایط شاهد الاایش معنی دار از شود نشان دادند. با جوجه به ججم بیشتتر کادمیم در ریشته ها نستبت به بخش هوایی، به نظر می رسد که این گیاه از انتقال بیشتر للا به بخش هوایی ممانعت نموده است و اذتماال از مکانیسم ها نظیر اجتناب بهره می گیرد.

واژه ها کلید : للا سنگین، جفب، شاشص جحمل، نرر رشد

Assessment of some related parameters to cadmium uptake in Chenopodium murale L.

1Roya Razavizadeh, 2*Parzhak Zoufan, 1Batool Musaie 1Dep. Of Biology, Payame Noor University of Najafabad, Isfahan, Iran 2Dep. Of Biology, Faculty of Sciences, Shahid Chamran University of Ahvaz, Ahvaz, Iran *Corresponding authors' Email: [email protected]

Metal accumulator plants, as effective tools, were used to remove heavy metals from environment. Heavy metals, as irresolvable pollutants, enter the food chains and lead to toxicity and disorder in organisms. This study was directed to estimate accumulation and uptake potential of cadmium (Cd) in C. murale grown in regions around steel production industries in Ahvaz where activity of metal smelting is elevated. Collected seeds were sown on the small pots. After 40 days, the plant was transferred to Johnson’s modified solution culture containing 0 (control), 10, 50 and 250 µM cadmium nitrate. The plants were harvested at 0, 1.2.7 and 14 days after applying different concentrations of Cd. Amount of metal (as mg/kg DW) was assayed in shoots and roots by Atomic Absorption Spectrometer instrument. Moreover, some related parameters to Cd uptake were determined. The results were indicated that the roots accumulate more level of Cd in comparison with the shoots (translocation factor <1). With increasing concentration of Cd, as well as, prolongation of harvesting time, tolerance index and growth rate percentage were significantly reduced compared to control conditions, while root bioconcentration factor and uptake index were meaningfully enhanced. Concerning higher accumulation of Cd in the roots than the shoots, it seems that C. murale prevent to transport more Cd to aboveground organs. This species probably uses mechanism such as avoidance to retain metal in the roots.

Key words: heavy metal, uptake, tolerance index, growth rate