Persian Weekly
Total Page:16
File Type:pdf, Size:1020Kb
جمعه 18 اردیبهشت ماه 1387 سال دوم - شماره نودوپنج هفته نامه پرشین 1 وب گاه پرشین پنجره ای رو به جهان www.persianweekly.co.uk هفته نامه پرشین سال دوم - شماره نود و ششPERSIANIssue 96, Friday 15 May 2009 WEEKLY جمعه 25 اردیبهشت ماه 1388 - چاپ لندن 56 صفحه www.persianweekly.co.uk - £1.00 Where Sold قانونی به وسعت حقوق بشر کساني که دغدغه حقوق بشر را دارند، مي توانند با رجوع به قوانین و عملکردهاي پادشاهان، حاکمان، فﻻسفه و دانشمندان در طول تاريخ تا به امروز به اين واقعیت مسلم دست يابند که اين حقوق حیاتي داراي چه تاريخي است و ريشه در انديشه چه کسي دارد؟ این بار تمدن فرزند خود را در سرزمیني به تاریخ تقدیم مي کرد که نه سرزمین فﻻسفه و نه سرزمین پیامبران بود. این بار تمدن فرزند متفاوت خود را در سرزمیني از جنس سوم به تاریخ مي سپرد. آن گاه که بابلي ها مانند چکش دنیا را در هم مي کوبیدند و مصري ها هزاران هزار انسان را با نام برده به پاي ایزدان سنگي سر مي بریدند و یونانیان شمار برده ها را امتیاز اشرافیت مي دانستند، تمدن نیز جنسي دیگر و تفکري دیگر و قانوني دیگر را طلب مي کرد. تمدن نیاز خود را در سرزمین سوم، ایران، و در شمایل شخص سوم، کوروش بزرگ، به تاریخ عرضه کرد. کوروش بزرگ تفاوت خود را با دیگر حاکمان و حاکمان پیش از خود به نهایت رساند و حرفي نو، که نو ماند و بدعتي انسان محور را بنیان نهاد و قانون بزرگ را اعﻻم داشت. کوروش بزرگ در قانون بزرگ چنین اعﻻم داشت؛ »منم کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه دادگر، شاه بابل، سومر و اکد و چهار گوشه جهان، پسر کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نوه کوروش، شاه بزرگ، ... صفحه 20 محمود دولت آبادی: خدایا مسجد من کجاست... ای ناخدای من صفحه 3 نظر سنجی آیا ایرانیان خارج از کشور مشکل ارتباط با هموطنان و به اصطﻻح )) ایرانی گریزی ((دارند؟ 1- بلی 2 - خیر عدد گزینه مورد نظر خود را لطفا به شماره پیامک نمائید خبر آزادی رکسا نا صابری نگرانی او با ما را برطرف کرد! 07811000455 هفته نامه پرشین در شهر های منچستر، لیدزو بیرمنگهام هر هفته" روزهای دوشنبه " در دسترس می باشد. جمعه 18 اردیبهشت ماه 1388 2 هفته نامه پرشین سال دوم - شماره نود و پنج وب گاه پرشین پنجره ای رو به جهان آیا دچار حادثه www.persianweekly.co.uk شده اید؟ می توانید خسارت دریافت کنید. دچار حادثه شده اید؟می توانید خسارت دریافت کنید. پس از سال ها خدمات به هموطنان اکنون در شرکت خود آماده همکاری شما عزیزان می باشد.Serpil Ersan تنها یک تماس با شما فاصله داریم. اگر دچار تصادف شده اید، خودروی شما را به نزدیکترین تعمیرگاه منتقل کرده و خودروی جایگزین در اختیار شما قرار می دهیم. سانحه در هتل سانحه در هواپیما سانحه در اماکن عمومی سانحه در کشتی محل کار تصادفات رانندگی تصادفات رانندگی در خارج از انگلیس سانحه در مراکز خرید و فروشگاهها مشاورين فارسی زبان: علی زنجانی همکاران ما می توانند مدارک مورد نیاز را از منزل یا محل کار شما Ali Ebrahim Zanjani دریافت کرده یا تحویل دهند. on 07816646345 or 01707827990 مدارک شما به طور کامﻻ محرمانه در نزد ما به امانت خواهد ماند. متخصص در کلیه امور صانحه و تصادفات جمعه 18 اردیبهشت ماه 1387 سال دوم - شماره نودوپنج هفته نامه پرشین 3 آخرين اخبار را می توانید در وب گاه هفته نامه وب گاه پرشین پنجره ای رو به جهان پرشین مﻻحظه نمائید www.persianweekly.co.uk در تصاوير حکاکی شده بر سنگهای تخت جمشید هیچکس عصبانی نیست. هیچکس سوار بر اسب نیست. هیچکس را در حال تعظیم نمی بینید. هیچکس سرافکنده و شکست خورده نیست هیچ قومی بر قوم ديگر برتر نیست و هیچ تصوير خشنی با شاعران معاصر در آن وجود ندارد. از افتخارهای ايرانیان اين است که هیچگاه برده داری در ايران مرسوم نبوده است در بین صدها پیکره تراشیده شده بر سنگهای تخت جمشید حتی يک تصوير برهنه و عريان وجود ندارد. بخاطر بسپاريم که از چه نژادی هستیم و دارای چه اصالتی می باشیم.***** اردﻻن سرافراز محمود دولت آبادی: خدایا مسجد من کجاست... ای ناخدای من اردﻻن سرفراز در سال ۱۳۲۹ در شهری کویری به به نقل از روزنامه سرمایه چاپ تهران محمود دولت آبادی نویسنده صاحب نام ایران در ستاد انتخاباتی یکی از نامزدها گفت »من به کسی رای می دهم که نام داراب واقع در استان فارس دیده به جهان گشود. او فرزند ارشد خانواده بود و مادرش نیز در شعر از تمام ایرانیان فرهیخته ای که از این کشور بیرون رانده شدند، اعاده حیثیت کند و به کسی رای می دهم که به انسجام ملی معتقد باشد. اگر رئیس این ستاد دستی داشت. شروع زندگی شاعرانه اردﻻن در سال آقای موسوی چنین قابلیتی را دارند من به ایشان رای می دهم.«اینها بخشی از جمﻻتی است که نه یک سیاستمدار و نه یک فیلسوف که محمود دولت آبادی اول دبیرستان در مدرسه امیر کبیر و با تشویق معلمی یکی از شاخص ترین نویسندگان زبان فارسی گفته است. نویسنده ای که سال هاست با به نام دانشمند بود. او به پیشنهاد پسرعموی مادرش همه مشکﻻتی که بر سر فعالیت و کارهایش وجود داشته، خسته نشده و حرف هایش )حسین سرفراز، شاعر و روزنامه نگار معروف آن را با داستان هایش گفته است. نویسنده ای که چند ماهی ) شاید هم سال( است که در زمان( برای گذران زندگی با رادیو ایران و ارکستر انتظار صدور مجوز کارهای تازه اش مانده است. دولت آبادی در نشستی که، میهمان جوانان کار خود را به عنوان ترانه سرا آغاز کرد. ویژه بود و قرار نبود صحبت کند اما بعد از درخواست کسانی که در جلسه بودند، لب به پس از یک سال به دﻻیلی رادیو ایران را ترک کرد. سخن گشود و گفت: » اگر کسی که این ستاد مال اوست چنین قابلیتی دارد از رای دادن اما سرفراز ترانه سرودن را به شکل حرفه ای آغاز به او پشیمان نخواهیم شد. مساله اشخاص نیستند، مساله یک ملت است. ملت دارد از کرد و با ترانه شب هم او هم ابی خواننده ترانه به شهرت رسیدند. برکت رفتار آقایان به جان هم می افتد. مملکت داری یعنی مردم را نگه داشتن. زخم زدن اردﻻن سرفراز چند سال پس از انقﻻب ۱۳۵۷ و در به مردم و تاب زخم را آوردن از سوی مردم باید تا به حال حوصله آقایان را هم سر سال ۱۳۶۲ ، ایران را به مقصد آلمان ترک کرد. مدتی برده باشد. شما با چه مرهمی می توانید به این زخم ها التیام ببخشید.« در یک شرکت قاب سازی مشغول به کار شد تا این او صحبت های خود را بعد از ذکر جمله »خدایا مسجد من کجاست... ای ناخدای من« که با شنیدن صدای نصراهلل معین شوق ترانه خواندن حرف هایش را این گونه آغاز کرد: »اگر من اینجا هستم به اعتبار احترامی است که برای را در وی دوباره بیدار کرد. او در طول زندگی در دعوت کننده خود قائلم. آقای مسجد جامعی یادآور دورانی از مدیریت فرهنگی هستند که کشورهای مختلفی همچون آلمان، اتریش، یونان، دوره خوبی بود. من نیامده ام برای کسی تبلیغ کنم چرا که اینکاره نیستم. اگر هم چیزی ترکیه، ایتالیا، آمریکا و... روزگار گذرانده است و تأثیر به ذهنم رسیده، در مطبوعات بیان کرده ام. فقط می خواهم مروری داشته باشم بر حضور در این کشورها و رنج ناشی از غربت در دورانی که در آن به طرز مضاعفی پیر شدیم؛ یعنی ما را پیر کردند و خواستند که بمیرانند و این بیش از آنکه از نظر من امری تراژیک باشد، یک سوال است.« بسیاری از اشعار وی مشهود است. او با خوانندگانی نظیر ابی، داریوش، معین و گوگوش بیشترین دولت آبادی که با لحن غم آلود و معترضی که در آثارش به ویژه »کلیدر« از آن سراغ داریم سخن می گفت با افسوس از اینکه ما در کجا زندگی می کنیم؟ همکاری را داشته است. از جمله خوانندگان دیگری چه مناسباتی با یکدیگر داریم، گفت: »چند سالی است که شده ایم ملت ایران، ًقبﻻ امت بودیم. حاﻻ هم در عین اینکه ملت ایرانیم، بخشی از امت محمدی هم که همکاریهای انگشت شماری با اردﻻن سرفراز هستیم ولی این چگونه ملتی است که در آن هیچ کس از دیگری خبری ندارد؟ این چگونه ملتی است که هیچ گونه مناسبات انسانی فی مابین در آن برقرار داشته اند می توان فرهاد مهراد، ستار، مازیار، هایده، نیست و فقط در آستانه انتخابات است که حق داریم به عنوان ملت مطرح شویم و در جایی جمع شویم و ًاحیانا حرفی بزنیم.« و شکیﻻ یاد کرد. در میان آهنگسازان نیز او با فرید او با بیان اینکه »من نویسنده مملکت شما هستم«، گفت: ً»معموﻻ به مناسبت، برنامه های فرهنگی تلویزیون را نگاه می کنم و وقتی که دکتر محسن پرویز زﻻند، واروژان، بابک افشار، تورج شعبانخانی، محمد به عنوان معاون وزیر ارشاد در آن صحبت می کند بیشتر دقت می کنم. در آخرین گفت وگوی او که با آقای حیدری در تلویزیون انجام شد، وقتی از وی حیدری، منوچهر چشم آذر، و حسن شماعی زاده پرسیدند که چگونه ممکن است که معدود افرادی بر تمام نویسندگان و شاعران و محققان و اندیشمندان این مملکت اشراف داشته باشند، او اول پاسخ داد که همکاری داشت. ما باید این بحث را در جای دیگری مطرح کنیم ولی بعد گفت که ما بر اساس آیین نامه انقﻻب فرهنگی در مورد کتاب تصمیم می گیریم. من نویسنده مملکت ایران هستم. از نظر من انقﻻب فرهنگی اقدامی غیرقانونی بوده است و به هیچ وجه مشروعیت ندارد. من به قانون اساسی جمهوری اسﻻمی ایران رای دادم مستی و تنها آن قانون را می پذیرم و آثار ادبی و فرهنگی ما باید بر اساس همین قانون مورد قضاوت قرار بگیرد. پای این قضاوت هم می ایستیم.« او با انتقاد از سخنان جانبدارانه عبدالکریم سروش ادامه داد: »انقﻻب فرهنگی که شیخ آن دکتر سروش بود تقلیدی مضحک از امری ناشایست بود که در چین مستی ام درد منو دیگه دوا نمی کنه انجام شده بود.